اهالی محله چه نیازمند و چه غنی کنار یکدیگر مینشینند و افطار میکنند؛ سفرههایی که ثواب آن جمعکردنی نیست.
حتی اهالی قدیمی محله دروی که از سال ۱۳۸۰ هر چهارشنبه در جلسات آن شرکت کردهاند، نمیدانند بانی هیئت مذهبی حضرتزهرا (س) تاکسیتلفنیاش را برای این کار فروخته است.
یکی از آرزوهای مریم ملاسیدعلی این است که روزی برسد که هیچ نیازمندی در دنیا وجود نداشته باشد. او میخواهد کودکان بیسرپرست را تحت تکفل قرار دهد.
«بیبیبیگمآقا» و «حاجاحمد»، نبیرههای حاجمیرزاحبیب خراسانی، از ملاکان بزرگ زمان خود بودند که کارهای خیر زیادی انجام دادند و آثار وقفی زیادی در این محله برجای گذاشتند.
محدثه در خانه را زد و بسته مرغ را تعارف کرد اما خانم ظرف غذا را بازگرداند و گفت «تا الان بچههایم مرغ نخوردهاند؛ اگر قبول کنم، نمیتوانم دوباره این غذا را برای آنها تهیه کنم و شرمنده بچههایم میشوم.»
آقارحیم و همسرش واسطه خیر هستند و هوای همسایههای کمبضاعت محله امیرالمومنین را دارند؛ از تهیه و توزیع نان و غذای گرم بگیر تا ارائه گوشت نذری و بستههای کمک معیشتی.
حاجی هاشمیان همان فردی است که نامههای محرمانهای که زائران برای امامرضا(ع) نوشتهاند و داخل ضریح انداختهاند را در مغازهاش مانند گنجی نگه میدارد.