کوچه های مشهد - صفحه 191

کوچه شهید خانی دهنوی به کوچه کشاورزها معروف است
سال‌ها پیش اینجا تا چشم کار می‌کرده باغ‌تره‌های سرسبز بوده است. کشاورزها از روستا به این محدوده می‌آمدند، چند ماهی از سال را در خانه‌های کوچک زندگی می‌کردند و کارشان که تمام می‌شد به زادگاهشان برمی‌گشتند. مدتی بعد عده‌ای از این کشاورزها در این محدوده ماندنی شدند و ساخت و ساز بیشتری شد. حالا بیش از 30سال است که از آن روزها می‌گذرد. دیگر خبری از زمین کشاورزی نیست، این کوچه مدت‌هاست که آسفالت شده و به یکی از شلوغ‌ترین و پررفت و آمدترین کوچه‌های منطقه تبدیل شده است.
پهلوانان نوغان و تپل‌محله حافظ امنیت بودند
هنوز هم اگر به دیوارهای تپل‌محله و نوغان گوش بچسبانی، صدای یاعلی گفتنشان را می‌شنوی. منظورم همان افرادی است که با کلاه مخملی مشکی و دستمال یزدی و با پاشنه خوابیده کفش و ابروهای درهم تنیده و دوسه نفر نوچه این طرف و آن طرف دست به سینه جلوی مردم محله مرام و مسلک پهلوانی‌شان را از سر محله تا ته محله گز می‌‌کردند. تعدادشان هم کم نبوده است. آن‌طور که حافظه قدیمی‌های محله یاری می‌دهد، در هر کوچه‌ای 2پهلوان نامی بوده‌اند.
گزارشی از روند توسعه محله دانشجو در 30 سال
دانشجو، نام یکی از محله‌های ناحیه 2 منطقه 11 است که قدمت چندانی ندارد اما به عنوان یک محله برخوردار شناخته می‌شود. در اینجا می‌خواهیم مروری داشته باشیم بر هویت این محله از قدیم تا به امروز و اینکه چگونه تشکیل شده است.
قلعه افغان، محل سکونت افغانستانی‌ها بود
غفاری، یکی از معتمدان محله که کوچک و بزرگ او را می‌شناسند، می‌گوید: اوایل انقلاب بود که شوروی سابق به افغانستان حمله کرد و سبب بروز درگیری‌ و ناامنی در این کشور شد. آن زمان افغانستانی‌های زیادی به مشهد مهاجرت کردند و در جای جای آن ساکن شدند. یکی از آن مکان‌ها، همین محله بود، که از سوی چند خانوار افغانستانی‌ به روستای دیگری در توس تبدیل شد.توس یکی از قدیمی‌ترین مناطق شهری مشهد است که در امتداد جاده قدیم قوچان واقع شده است. 
خاطره‌بازی ساکن قدیمی محله احمدآباد
غلام‌حسین مولایی که بیش از نیم‌قرن از سال‌های عمرش را در سی‌متری دوم احمدآباد ساکن بوده و روایت‌های بسیاری از دهه30 و 40 این محله دارد، می‌گوید: در حاشیه خیابان احمدآباد از خیابان پاستور به‌سمت تقی‌آباد مکانی بود برای تربیت اسب‌های ارتش و شاه که به آن «بخش سیلمی» می‌گفتند. بیمارستان قائم(عج) هم در آن‌زمان که ما به این محله آمدیم هنوز وجود نداشت و یکی دو سال بعد گودبرداری شد. وقتی آن را ساختند اول نامش شهناز بود، سپس فرح، مصدق و بعد هم قائم(عج) نام گرفت.
ابوذر؛ شهرکی در جنگل
مردمی که حالا در واحدهای آپارتمانی فرسوده و رنگ‌و‌رورفته این بخش کویِ شهر ساکن هستند به یاد نمی‌آورند ساخت «شهرک ابوذر» گسترش شهر در بخش جنوب و به سمت نیشابور بوده است. اما چه حاجت به دانستن این موضوع یا اینکه نخستین ساکنان این شهرِ خُرد چه کسانی بودند آنهم وقتی هنوز مجموعه‌ای مسکونی و کمابیش بزرگ شبیه به یک جنگل پُردرخت در داخل یک کلان شهر داریم.
خیابان رسالت136 را همه به نام امام‌خمینی(ره) می‌شناسند
خیابان رسالت136 را همه به نام امام‌خمینی(ره) می‌شناسند. اصلی‌ترین خیابان روستای گرجی‌سفلی است که هیچ شباهتی به روستا ندارد. مغازه‌ها با ویترین‌های امروزی، رفته‌رفته میان حجره‌های تنگ و کوچک و نمور جا باز کرده‌اند. به قول ساکنان کوچه «ما سرگردان بین شهر و روستا هستیم.» عجیب‌تر اینکه خیابان مجموعه‌ای از شغل‌هاست. انتهای این خیابان با فاصله چندکیلومتری به روستای گرجی‌علیا می‌رسد.