حاج مهدی عبدی نقشه قدیم خیابان کاشانی ۱۲ را ترسیم کرده است
همراه حاجمهدی عبدی در خیابان رضوان و کوچههای شهیدجاویدی در محله بالاخیابان قدم میزنیم. او بازنشسته جهاد کشاورزی است و خلبان هواپیماهای سمپاش بوده است. علاقه این عضو هیئتامنای مسجد و تکیه علیاکبریها به محله قدیمیاش و تعلقخاطری که به اهالی رفته و مانده دارد، سبب شده است دفتری بردارد و نقشه خیابانها و کوچهها را برای خود ثبت کند.
در همین رابطه همیشه از نمازگزاران و قدیمیها میخواهد اگر جزئیاتی از گذشته محله دارند، اطلاعاتش را در اختیار او هم بگذارند. تعریف میکند: درست مقابل تابلو شهیدجاویدی ۳ کوچه دیگری وجود داشت که نبش آن مغازه قصابی رضا محجوبفرد بود؛ از کاسبان قدیمی، متدین و منصف که اکنون هم عضو هیئتامنای مسجد علیاکبریهاست. عادت داشت دفتر مشقها را جمع میکرد و از وسط دفتر، کاغذ جدا میکرد و دور گوشت میپیچید.

ایستگاه اول:ابتدای خیابان کاشانی ۱۲، اولین کوچه در سمت چپ منزل آیتالله محامی بود. نوجوان که بودم، ایشان به من اعتماد کرده بود و برای چاپ اعلامیهها به خانهاش میرفتم. در اواخر دهه ۵۰ حالتی از شکنجه ایشان دیدم که هرگز فراموش نمیکنم. صبح زمستانی سختی بود. دیدم نیروهای ساواک ایشان را با لباس بسیار کمی ابتدای کوچه رها کردند. بندهخدا با همان احوال ناخوش و ضعفی که داشت، تلاش میکرد خودش را به منزل برساند.

ایستگاه دوم: نزدیک تقاطع کاشانی ۱۲ و کوچه شهیدجاویدی ۳، کنار یک ساختمان دوطبقه قدیمی، شعبه نفت بود. سید سبزهرویی بود که اهالی او را آقای نفتی صدا میزدند. او روی یک گالن فلزی نفت که رویش را با تشکچهای پوشانده بود، جلو همین شعبه نفت مینشست. یادم میآید تقریبا هر هفته یک بشکه بزرگ نفت هم به مغازه خواربارفروشی پدرم میآورد.

ایستگاه سوم: از شعبه نفت به سمت مغازه پدرم، در میانه راه، منزل مرحوم احمد قالیبافطوسی بود. ایشان بعد از اینکه در ارتش بازنشسته شد، تعلیم رانندگی میداد. حدود سال ۱۳۵۲ با پیکان ایشان رانندگی یاد گرفتم. در کوچه حمام باغ هم آقای حسن اژدری، داماد آقای قالیبافطوسی، بستنیهای مغزدار میفروخت. اوایل با دوریال و اواخر با پنجریال بستنی میخریدم. طعم آن بستنیها هنوز در یاد اهالی مانده است.
* این گزارش پنجشنبه ۲۷ آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۸ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.
