رسم و رسوم اهالی منطقه ۸ مشهد در شب چله
احمد پورمنفردی| وقتی روزهای پاییز به انتها میرسد همه خود را آماده میکنند تا به استقبال زمستانی پربرکت بروند. معمولا پدربزرگها و مادربزرگها زمستان پربرکت را به زمستانی پر از برف و باران تعبیر میکنند. شاید هم بتوان گفت یکی از روشهای استقبال از زمستان پربرکت، مراسم و سنت دیرینه همه ما ایرانیها در آخرین شب پاییز یعنی همان «شب چله» است.
یادش بخیر پدر مرحومم در توصیف شب چله همیشه میگفت: آن زمان که ما کوچکتر بودیم شب چله همه دور کرسی پدربزرگ مینشستیم و لبوی داغ میخوردیم و پدربزرگ هم برایمان شاهنامه میخواند.
اگرچه رسم و رسوم و پاسداشت چله زمستان از گذشته تا الان دستخوش تغییراتی شده است و به اصطلاح ما شکل و روش اجرایش تغییر کرده اما وقتی دقت میکنیم میبینیم که ایرانیها در گرامیداشت سنتهای قدیمی و دیرینی چون نوروز، شب چله و... در میان مردم جهان پیشگام و سرآمد هستند. البته مصداق این ادعا هم چندان دور از ذهن نیست، با گشتوگذاری در محله مشاهده میکنیم که آمادگی اهالی منطقه برای استقبال از شبچله بینظیر است.
حال و هوای شبچله در منطقه ما
غلامرضا فرزانه کاجدرختی یکی از کسبه و قدیمیهای چهارراه لشکر است. این صاحب قنادی لاله در خیابان بهار از آداب و رسوم گذشته شبچله در مشهد و محله خود میگوید: یادش بخیر! قدیمترها مردم به آداب و رسوم شب چله اهمیت میدادند و آن را درست اجرا میکردند ولی الان آداب شب چله بیشتر تجملاتی شده و بر اساس چشم و همچشمیها صورت میگیرد.
قورمهخوران؛ سنتی فراموش شده
او ادامه میدهد: قدیم رسم بر این بود که اقوام و خویشان در خانه بزرگتر فامیل گردهم جمع میشدند و با خوردن انار، لبو و آجیل طولانیترین شب سال را با شاهنامهخوانی یا تفألی به حافظ توسط ریشسفید به صبح میرساندند.
فرزانه تاکید میکند: معمولا در آن زمان رسم بر این بود که در شب چله بزرگتر فامیل گوسفند میکشت و آن شب همه دور کرسی بزرگ قورمه می خوردند.این رسم امروز شاید به علت گرانی و دلایل دیگر به فراموشی سپرده شده است.
او اشارهای هم به مراسم شبچله در گذشته برای عروس و دامادها دارد و میگوید: آن زمان میهمانی شب چله عروس و داماد سبدگل و میزهای تزیین شده میوه نبود بلکه میوه و شیرینی از یک هفته قبل به میوهفروشی و قنادی سفارش داده میشد و در روز موعود میوه و شیرینیها در طبق چیده میشد. گروهی هم مسئول بالابردن طبق بر روی سر بودند.
گروه طبقکش، میوه و آجیل را به خانه عروس میبردند و تا انعام نمیگرفتند طبقها را بر زمین نمیگذاشتند
آن زمان خبری از ماشین و دود و ترافیک نبود و همان گروه طبقکش، میوه و شیرینی و آجیل را به خانه عروس میبردند و در آنجا هم تا انعام نمیگرفتند طبقها را بر روی زمین نمیگذاشتند. این کاسب قدیمی منطقه ما این را هم اضافه میکند که کاش سنتهای قدیمی بهویژه در اینگونه مراسم هیچوقت فراموش نمیشد.
فرزانه در ادامه مروری هم بر زندگی خود میکند و میگوید: در سال ۱۳۳۷ که ازدواج کردم ما را با درشکه به دور حرم بردند و پس از آن به خانه خود رهسپار شدیم، اما الان همان درشکهها به ماشینهای عروس ۱۰۰ و ۲۰۰ میلیون تومانی تبدیل شده است.
کیک هندوانه؛ شیرینی شب چله اهالی منطقه ما
فرزانه که ۴۵ سال در حرفه قنادی مشغول است در مورد نوع سفارش شیرینی و کیک شهروندان محله و منطقه برای شب چله هم این چنین توضیح میدهد: در شب چله معمولا شهروندان علاقه به خرید کیک هندوانهای شکل دارند ما هم معمولا حدود ۳۰ تا ۵۰ کیک هندوانهای با همان فرم خاص خودش تزیین میکنیم. از بین شیرینیها هم بیشتر باقلوا خریداری میشود.
انار و هندوانه؛ میوههای شب چله اهالی منطقه ما
میوهفروشی چهارفصل؛ این همان میوهفروشی نامآشنای محله دهدی است که اهالی و مشتریان او بهخوبی با این نام آشنا هستند. یوسف عبداللهی، صاحب این میوه فروشی است که با همکاری سه برادرش مغازهاش را اداره میکند و حدود هشت سالی می شود که تأمین میوه و سبزی اهالی محله را برعهده دارد. این میوهفروشی هم در این روزها رنگوبوی شب چله به خود گرفته و میوههای زمستانی ومورد علاقه مردم را در بیشتر قفسههای خود جای داده است.
از عبداللهی میخواهم در مورد سلیقه هممحلهایها برای میوه شبچله بگوید و او اینچنین توضیح میدهد: شهروندان معمولا از دوسه روز قبل از شبچله میوههای مدنظر خود را پیشنهاد میدهند و ما هم بر اساس سلیقه آنها برای شبچله از میدان، میوه خریداری کرده و در قفسههای میوه خود جای میدهیم. او ادامه میدهد: انار، هندوانه، پرتقال و نارنگی بیشترین میوههای درخواستی شهروندان برای شبچله است.
شبچله را در مغازه سر میکنیم
اما در میان مراسم مختلفی که ممکن است هریک از ما برای بهتر برگزار شدن این شب برنامهریزی کنیم این میوهفروش محله ما برخلاف همه، شبهایچله را تا دیروقت برای عرضه میوه به مشتریان در مغازه میماند. او میگوید: ما معمولا شبهای چله تا ساعت ۲ بامداد در مغازه هستیم و شبچلهی خود را به دور از خانواده میگذرانیم.
رز و لیلیوم؛گلهای شبچله اهالی منطقه ما
از میدان عدلخمینی(ره) به سمت چهارراهلشکر چند مغازه گلفروشی همیشه با گلهای شاداب و سرزنده خود طراوت خاصی به این قسمت از منطقه ما بخشیدهاند، گلفروشیهایی که هرکدام از آنها توسط یکی از اعضای خانواده رنجبر اداره میشود.
وارد یکی از این مغازهها میشوم تا از علاقهمندی اهالی منطقه برای استفاده از نوع گلهای شب چله مطلع شوم. حسن رنجبر جوان 23ساله گلفروش این خیابان است که از حدود هشتسال پیش به اهالی منطقه ما گل میفروشد.
او گلهای مورد علاقه شهروندان برای این شب را بیشتر رز و لیلیوم عنوان میکند و میگوید: ما معمولا با این گلها سری سبدهای شبچله را برای مشتریان طراحی میکنیم. رنجبر ادامه میدهد: برخی از مشتریان چند نوع میوه میآورند و میخواهند که سبدهای میوهشان را با گلهای طبیعی تزیین کنیم.
اما خاطره برادرش در گل فروشی کناری هم شنیدنی است. او میگوید: یک سال مانند همیشه مشتریانمان میوههایشان را آورده بودند تا در سبد چیده و تزیین کنیم. بهعلت تعداد زیاد سفارشات، سبد یکی از مشتریان را به دیگری اشتباه داده بودیم. وقتی مشتری موردنظر مراجعه کرد در مورد سبد میوهای که به او دادیم اعتراض کرد و ما که متوجه اشتباه خود شده بودیم با خرید میوههایی که مشتری آورده بود و تزیین دوباره از او عذرخواهی کردیم و کار بهتری به او تحویل دادیم.
او این را هم اضافه میکند که بیشتر مشتریانشان در این شب عروس و دامادها هستند. به هرحال شاید شب چلهی امسال هم فرصتی باشد تا بتوانیم لااقل با دور هم جمع شدن در خانه پدربزرگ ومادربزرگ بار دیگر سنتی قدیمی را احیا کنیم، سنتی که اگرچه گفته میشود دستخوش تغییرات زیادی شده اما هنوز یک پیغام مهم به همراه دارد؛ اینکه رویتان به سرخی انار و شبتان به شیرینی هندوانه باشد.
*این گزارش سه شنبه، ۲۸ آذر ۹۱ در شماره ۳۵ شهرآرامحله منطقه ۸ چاپ شده است.



