این زن و شوهر سالها بود که بهعلت جمعکردن حجم انبوه زباله در خانه مسکونیشان و انتشار بوی مشمئزکننده، همسایهها را از زندگی بیزار کرده بودند.
وقتی تعداد بطریهای آب مصرفی ورزشکاران باشگاه در خیابان نسترن محله سجاد زیاد شد، زهرا غیور بهعنوان یکی از گردانندگان این باشگاه، به فکر تفکیک زباله افتاد. از همان موقع، این فرهنگ در خانوادهاش نهادینه شد. حالا دو سال از آن ماجرا میگذرد. او اکنون با نرمافزار بازیافت بهخوبی آشناست و استفاده از آن را به مادر و خواهرهایش هم توصیه کرده است.
زهرا از مادرش آموخته بود که نباید چیزی را که دوباره قابل استفاده است، دور بیندازد. به همین دلیل از همان روزهای اول کارش تفکیک زباله های محل کارش را به عهده گرفت. او که مدیر فروش است، به مدیر شرکتشان پیشنهاد داد بهجای دورریختن کاغذها، آنها را تفکیک کنند. این پیشنهاد با استقبال مدیر روبهرو شد. بیش از دو سال از آن موقع میگذرد. حالا تفکیک در این شرکت قانون شده است.
اسم جاروی دستهبلندشان «مکهای» است. این جاروها را پیمانکار میخرد و به پاکبانها میدهد. براتعلی از صبح تا شب جاروها را در آب میگذارد تا خیس بخورد و بهتر کار کند. او میگوید: جاروهای جدید اصلا به درد نمیخورد و زود سیخهایشان از بین میرود و زمین تمیز نمیشود. جارو کردن درست وقتی است که بهجز آشغالهای درشت، خاک را هم بگیری تا تمیز باشد.
براتعلی پروانه میگوید: دلیل نمیشود اگر برخی مردم رعایت نمیکنند ما کوتاهی کنیم.
شش «مرغ آمین» با طرح بتهجقه از دیگر ساختههای هنرمند مشهدی است که در نقاط مختلف شهر مشهد مانند سر در خانه هنر، ایستگاه سراب، میدان جانباز و... نصب شدهاند، المانهایی که حتی همین حالا ما را وسوسه میکند با آنها عکس بگیریم. علاوه بر اینها، «تاب کودک» شهربازی پارک ملت با هشتمتر ارتفاع و گنجایش 12نفر و دو «میز ایرهاکی» از دیگر سازههایی است که مهدی رودسرابی از خود به یادگار گذاشته است. او از مواد ضایعاتی و دورریختنی برای ساخت المانهای شهری استفاده کرده است.
راهاندازی کارگاه خیاطی برای تولید ریسه و پرده از پارچههای استفادهشده، ساخت فرغون از ورقهای ضایعاتی آهن، پرورش گل و گیاه بهجای خرید و همچنین ساخت بالابر بهجای اجاره آن از مهمترین اقدامات شهرداری منطقه ثامن بوده که امسال اجرا شده است.
طرحهایی که نقطه قوت آن استفاده از ظرفیت محلی است؛ زیرا این تولیدات خلاقیت کارگران و پاکبانها را نشان میدهد و از طرف دیگر باعث بازآفرینی شده است.
ورزشکار بودم و به فکرم رسید که از فضاهای ورزشی شروع کنم. دستگاههای کراسفیت را نصب میکردم. حتی دستگاههای جدید طراحی میکردم و میساختم. درکل همه جا به کراسفیتساز معروف شدم. برای نصب کراسفیت به اهواز و شیراز و شهرهای شمالی میرفتم. همزمان با تأسیس رسمی شرکت در سال 97 ساخت خط تصفیه شیرابه زباله را شروع کردم. این خط نه تنها در بسیاری از کارخانهها کارایی دارد بلکه میتواند کشفرود را نجات دهد.این بخشی از گفتههای جواد قدیری درباره اختراعاتش است.