ماریناسادات حسینی، نوجوان محله کلاهدوز، از آن دسته افرادی است که در کنار یادگیری علم و پیشرفت در ورزش و قرآن، کمک به کودکان کار را اولویت زندگی خود قرار داده است و دوست دارد اینکار به شکل پویشی بزرگ با همکاری مسئولان و همراهی سایر دانشآموزان ادامه داشته باشد.
بابازاده یزدی میگوید: هر فردی که بخواهد وارد این حرفه شود باید به اصول کار مانند شناخت انواع لنز، دوربین، فتوشاپ و... آشنایی داشته باشد. ضمن اینکه بهطور تجربی نیز باید کار را بیاموزد. یادگیری آن بستگی به استعداد و علاقه فرد دارد اما به طور کلی با یک تا 2ماه آموزش میتواند کار را شروع کند. این شغل مانند بعضی مشاغل در زمانها و فصلهای مختلف درآمد متفاوتی دارد.
بنفشه اجلالی به عنوان یک طراح معتقد است مد هیچوقت از بین نمیرود، فقط هر چند سال یکبار در شکلهای جدید برمیگردد. میگوید: «در بسیاری از ژورنالها، عکسها و فیلمهای قدیمی مدلهایی را میبینیم که مربوط به نیم قرن قبل است اما باز هم به چرخه مد برگشته و در طراحیهای جدید به سبکهای متفاوتی استفاده میشوند. من فکر میکنم در زمانهای متفاوت همراه با مد، سلایق افراد جامعه نیز تغییر میکند و همین امر باعث میشود لباسی را که الان مورد پسند ما نیست چند سال بعد استفاده کنیم.
هرگاه فرصتی پیش میآمد بهسراغ آشپزی و کیکپزی میرفتم. بهتدریج علاقهام به این هنر زیاد شد و از برنامههای تلویزیون و مجلات برای یادگیری آن کمک گرفتم. در هجدهسالگی در کلاسهای آموزشی شیرینیپزی که در فرهنگسرای انتظار برگزار میشد شرکت کردم و به تدریج به جایی رسیدم که حالا خودم شیرینیپزی را آموزش میدهم.
کار کردن در حوزه قنادی را خیلی دوست داشتم و به همین دلیل تصمیم گرفتم وارد این حرفه شوم. کمکم دورههای آزاد آموزش شیرینیپزی را گذراندم. از آنجایی که راهاندازی یک کسب و کار اینچنینی نیازمند سرمایه زیادی است و من نمیتوانستم آن را فراهم کنم، تصمیم گرفتم از صفر شروع کنم و پخت شیرینی را در خانهام آغاز کردم. اوایل از فر داخل گاز برای شیرینی پختن استفاده میکردم اما اکنون مدتی است که توانستم فر شیرینیپزی بخرم و کارم را با آن کمی گسترش دهم.
بعد از گذشت مدتی استعداد مهرانه در دوخت لباسهای عروسکی آشکار شد و مهرانه از مادرش خواست که خیاطی را به او بیاموزد. برای مادرش باورکردنی نبود چون مهرانه سن و سالی نداشت و کار با چرخ خیاطی صنعتی و برقی بسیار سخت بود. مادر با هماهنگی پدر، بخشهای آسان و ساده خیاطی را به او آموخت و مهرانه نیز با علاقه و جدیت پیگیری میکرد.
عضو شورای اجتماعی محله امیریه از سال گذشته دراین سمت فعال است، او دختر حاج علی مقیمی است که همه محله گلشهر روی او حساب میکردند، از بگومگوهای زناشویی تا برای مشکل خیابانهای خاکی و قطعی آب و برق همسایه به او مراجعه می کردند و او هم هرکاری از دستش برمیآمد انجام میداد: حاج علی ریشسفید و معتمد محله کودکی ما بود، من هم دوست داشتم پا جای پای او بگذارم و به هممحلهایهای خود کمک کنم.