سال 1368 بهطور خیلی اتفاقی با کارگردان و فیلمنامهنویس مشهور سینما، محمدرضا هنرمند برخورد داشتم. ماجرا از این قرار بود که به همراه دو دخترم برای دیدن فیلم دزد عروسکها به کارگردانی ایشان به سینما قدس رفته بودم. در سالن انتظار که منتظر رفتن به سالن سینما بودم ناگهان چشمم به ایشان افتاد. بلافاصله شناختمش و بهسراغش رفتم. خودم را معرفی کردم و به او گفتم که من فیلمهای شما را دیدهام و تحلیلهای آنها را در مجلات مختلف سینما خواندهام. خیلی خوشحال شد. درجریان این گفتوگو به او گفتم که چند فیلم کوتاه هم ساختهام. خیلی دوست دارم که این هنر را ادامه بدهم اما تجربه کافی ندارم.
نمایشگاه نقاشی سبک نگارگری ایرانی با نمایش آثاری از هنرمند ان شهر در نگارخانه قلمرو خیال در محله فارغالتحصیلان برگزار شد. این نمایشگاه تخصصی نقاشی سبک اصیل ایرانی با عنوان «آوای سیمرغ» دایر شد. نوید بهنیا مسئول برگزاری این نمایشگاه که خودش از هنرمند ان صاحب اثر در این مجموعه نقاشی است میگوید: این نمایشگاه از ۲۶آبان آغاز شده و تا پایان آبان ادامه داشت. ما در این نمایشگاه ۲۴اثر هنری از ۱۹ هنرمند مشهدی را به نمایش گذاشتیم.
پریناز متولد 1389 است. مادرش دانشآموخته رشته کتابداری است و بهواسطه شغلش پریناز را هر روز به کتابخانه میبَرد. او از کودکی با مجموعهای از کتابهای کودک، پادکستها و بازیهای کودکانه بزرگ شده است که هر کدام از آنها در توسعه استعدادها و شکوفایی خلاقیت پریناز نقش بسزایی داشتهاند. او میگوید: نوشتن به من احساس آرامش میدهد. وقتی داستان مینویسم از خودم راضی هستم.
محمدحسین علیزاده که از سال 1381 به اداره کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان منتقل شده است، خاطرات زیادی از این دوران دارد. از خیرانی میگوید که ابتدا اعتماد نداشتند پولی که میدهند فقط صرف مدرسهسازی شود اما او به شیوههای مختلف این اعتماد را جلب میکند و در آخر بعضی از آنها به جای یک مدرسه چندین مدرسه میسازند. حتی خیران خارج از کشور با او ارتباط میگیرند و به کمک آنها مدرسههای متعددی ساخته میشود. نتیجه این تلاشها و رایزنیها این است که در طول 30سال حضورش در دو اداره کل در جذب بیش از 4هزار خیّر و ساخت بیش از 5هزار مدرسه نقش داشته است.
مجیدآقا 39ساله، ساکن محله بهشتی است و ماجرای نقاششدنش شنیدنی. پدر پرستارش که نقاش هم بوده است، زمان بیکاری را در مغازهاش سپری میکرده و مجید نیز بهتبع کار پدر از 14سالگی نصف روز را در مدرسه و نیمه دیگر روز را در مغازه پدر میگذرانده است. از طرفی، دوستی پدرش با استادان نقاش سبب آشنایی مجیدآقا با نقاشانی همچون محمد خوشصفت، محمد مهراف، قدیر صباغیان و محمد حمیدی شد؛ هر چند اندک .
قصه قالی، با آن رجها و کوکهای پرشمارش حکایت «هزارویکشب» است و از زوایای گوناگون میتوان به آن پرداخت. شب اول این قصه، ماجرای برپا کردن «دارها» است و در ادامه نوبت به «چلهکشی» میرسد. سر آخر باید آمیزهای از انتظار و صبر ساخت تا کار پیش رود و آنگاه که قیچی میاندازند و ریشهها را از دار میبرند حیاتِ نوی قالی آغاز میشود. فاطمه حاج جمهوری یکی از هنرمند ان منطقه 3 است که تا کنون به صورت جهادی هنرش را به دیگران انتقال داده است.
هنر فائزه فیضی روی اجسام سفالی نمود دارد. او با میناکاری، به ظروف سفالی بینقشونگار، جلا و زیبایی میدهد. این نوجوان هجدهساله میناکاری را در دوره کارآموزیاش آموخته و رشته هنرستانش نیز طراحی نقشه فرش بوده است. فائزه یکبار هم رتبه سومی استان را در رشته میناکاری در رقابتهای دانشآموزی به دست آورده و به رقابتهای کشوری راه پیدا کرده است. او که در محله گاز سکونت دارد، در دانشگاه علمیوکاربردی هنر مشغول تحصیل در رشته بازیگری است.