فاطمه نیازی یکی از دانشآموختگان رشته صنایع دستی(گرایش فرش) هنرستان فنی و حرفهای راهنور واقع در بولوار شاهنامه است. او که درحال حاضر 18سال دارد و چندین بار در رشتههای «بافت فرش» و «بافت زیلو» عناوین برتر استان و کشور را از آن خود کرده است، میگوید: آرزو دارم با راهاندازی کارگاه قالیبافی حامی زنان آسیبپذیر جامعه باشم که شرایط اقتصادی سختی را تحمل میکنند
بسیاری از بچههای دهه هشتاد و نود او را میشناسند و صدایش را از شبکههای مختلف صدا و سیما شنیدهاند. مداح است و مداحی برای ائمه معصوم(ع) را از کودکی آغاز کرده است. در 11سالگی نماهنگ «زیارت» با صدای او به مناسبت میلاد امامرضا(ع) از شبکه خراسانرضوی پخش شد. کار اخیرش نیز سال گذشته همزمان با شهادت سردار قاسم سلیمانی با نام «سردار آسمانی» و «سردار دلها» از شبکه خراسانرضوی به نمایش درآمد.
علاقهاش به هنر مدرن او را در سن 15، 16 سالگی به تهران میکشاند. درست زمانی که موزه هنرهای معاصر گنجینه آثار هنری را به نمایش گذشته بود. در این باره میگوید: هنگامی که آثار را نگریستم از دیدن رنگها حیرت کردم. اینکه چگونه یک رنگ قرمز میتواند به انسان هیجان بدهد و در عین حال آرامش را نیز نصیب او کند. آنگاه بود که متوجه شدم دنیای من این دنیا نیست و من باید در فضای دیگری باشم بنابراین مدتی در تهران زندگی کردم و سپس به مشهد بازگشتم.
راهنماییهای پدر و علاقه خودش به طراحی باعث شد برای ادامه تحصیل رشته گرافیک را انتخاب کند. خلاقیت و خوب دیدن را ویژگی اصلی گرافیستهای موفق میداند و میگوید: گرافیک رشتهای جذاب است. علاقه، پشتکار، تمرین و خلاقیت به هنرجویان برای موفقیت کمک میکند. علاقهمندان به این رشته با داشتن ایدههای خلاقانه پیشرفت زیادی میکنند. گرافیک مثل یک اقیانوس بیانتهاست.
23سال است که به طور تخصصی ساز میزنم، ساز میسازم و تدریس میکنم. در این سالها ابداعات زیادی برای سهتار داشتهام. البته دیگر هنرمند ان هم ابداعاتی داشتهاند اما من در درجه اول به این موضوع توجه میکنم که ابداعی کاربردی در راستای سهولت استفاده از ساز داشته باشم و نه صرفا برای زیبایی. زمانی که در کارگاه فرامرز کار میکردم به فکر افتادم تغییراتی در قسمت پنجه ساز داشته باشم تا راحتتر در دست بنشیند.
منیره امیریوسفی سال56 قدم به دنیا میگذارد و از همان کودکی به هنر علاقهمند میشود. ریشه این عشق و علاقه را میتوان در خانواده هنرمند ش جستوجو کرد. خانوادهای که از یک طراح، یک نوازنده گیتار و جواهرساز، یک خیاط و یک هنرمند تئاتر تشکیل میشود.
وقتی در راه هنر قدم برمیداری ناخواسته کمالگرا میشوی. به نظرم یک هنرمند باید تلاش کند بعد از خلق یک کار خوب آن را به مردم ارائه کند و منتظر این نباشد که کار یا اثرش به درجه خیلی بالایی برسد، چرا که این اتفاق باعث اسارتت میشود و اجازه نمیدهد اثرت را ارائه کنی و به سراغ کاری بعدیات بروی. هنرت هم هیچ وقت دیده نمیشود.