اعظم شاهرودی، بانوی هنرمند خیابان امام رضا، توانست با همت و افروختن شعله خاموش شده هنر در تعدادی از بانوان این شهر پس از 5سال فعالیت در عرصه تولید صنایع دستی برای 10نفر از زنان خانهدار اشتغال ایجاد کند.ساکن خیابان امام رضاست. 2پسر و یک دختر دارد که یک پسرش استاد دانشگاه است و پسر و دختر دیگرش نیز معلم هستند.
ویژگی او قدم نهادن در مسیری است که یک رقیب قدر به نام محصولات چینی در آن وجود دارد و او با تکیه بر هنر و ارادهای که دارد باید با این رقیب قدر رقابت کند.شاهرودی از زندگی خود و چگونه جذب شدنش به تولید صنایعدستی میگوید: « به واسطه یکی از دوستانم بافندگی فرش و خیاطی را یاد گرفتم و پس از آن به کلاسهای فنی و حرفهای رفتم. چند سالی بافندگی کردم اما به خاطر بچهها و خانواده زیاد سراغ آن نمیرفتم.»
چند سنگ عقیق زندگی این بانوی هنرمند را به کل تغییر میدهد و او را به یک کارآفرین خانگی تبدیل میکند. هنرمند خیابان امام رضا ادامه میدهد: « 5سال پیش یک روز پدرم چند سنگ عقیق به من داد و گفت «ببینم با آنها چه کاری میتوانی انجام بدهی.» من نیز سنگها را برداشتم و به یک مجتمع تجاری رفتم.
با قالبهایی که در مغازههای آنجا میدیدم به فکرم رسید چه کارهای زیادی میتوانم انجام بدهم. سنگها را روی قابهای مختلف میگذاشتم و میدیدم چقدر قشنگ میشوند. به تعداد سنگها قالب خریدم و آنها را به برادرزادههایم هدیه دادم و این به شروع کار من تبدیل شد. البته این را بگویم تا آن زمان عقیق را بیشتر روی طلا و نقره کار میکردند و من ندیده بودم کسی روی برنز و برنج پیاده کند. من این کار را کردم و یک حالت زیرخاکی پیدا کردند و بسیار زیبا شدند.
بعد از آن تعدادی قاب و زنجیر خریدم و سنگها را روی آنها سوار کردم. به این ترتیب 30زنجیر دیگر درست کردم. از کار خودم خیلی ذوق داشتم. زنجیرها را به چند مغازه که صنایع دستی داشتند برای فروش بردم. تمام آنها استقبال کردند، تنها میگفتند باید به صورت امانی نزدشان بگذارم و زمانی که بفروشند پول من را میدهند. از آنجایی که من بیشتر دوست داشتم کارهایم دیده شوند، تولیداتم را نزد آنها گذاشتم. در ادامه نیز با تشویق همسرم رفتم مواد اولیه خریدم و دوباره شروع به این کار کردم.»
گذاشتن اجناس که تنها سرمایه این بانوی هنرمند بود در مغازهها و بازنگشتن سرمایه اولیه، او را در همان ابتدای راه با مشکل روبهرو میکند. شاهرودی از بازنگشتن پول اجناسش و اینکه برای ادامه کار چه اقدامی انجام داده است، بیان میکند: «من مواد اولیه را باید نقدی میخریدم و تولیداتم را امانی میگذاشتم.
باز نگشتن پول، تهیه مواد اولیه را برایم دشوار کرده بود تا اینکه 3وام خانگی توانستم بگیرم و این کمکم کرد تا مواد اولیه را بخرم و بتوانم زیورآلات بیشتری بسازم. در همین زمان حتی محصولاتم را به تهران بردم و در یک مجتمع به مغازههایی که صنایعدستی میفروشند، عرضه کردم. در این مجتمع به من کمک و برای بهتر شدن کارهایم راهنماییهایی کردند.»
چیزی نگذشته بود که کار خانم شاهرودی گسترش پیدا میکند و او با بهره بردن از بانوان خانهدار به یک کارآفرین مشاغل خانگی تبدیل میشود. کارآفرین محله کوشش ادامه میدهد: «یک سال که کار کردم به این نتیجه رسیدم که با نقاشی میشود کارهای ظریفی روی زیورآلات انجام داد. به عروسم که در گذشته نقاشی کار میکرد، پیشنهاد همکاری دادم و او پذیرفت و از آن زمان او قابها را نقاشی میکند.
پس از یک سال که به مغازههای صنایع دستی جنس میبردم میدیدم گلدوزی و محصولات بافتنی نیز جزو اجناس آنها قرار دارد و از آنجایی که خواهر من نیز هنرمند است و گلدوزیهای خیلی قشنگی درست میکند به او پیشنهاد همکاری دادم و خواهرم نیز به کار ما افزوده شد. از تولیدات خواهرم نیز به خوبی استقبال شد. بعد از مدتی یکی از خانمهای فامیل از من خواست به او کاری بدهم تا انجام دهد.
من نیز به او پیشنهاد تولید یک مدل از عروسک را دادم و کمکش کردم تا یاد بگیرد و او نیز به جمع ما اضافه شد. در ادامه تعدادی از دوستان و اقوام دیگر به ما پیوستند و اکنون 10نفر با من همکاری میکنند که میانگین سنی آنها بین 28تا 40سال است و تعدادی از آنها سرپرست خانواده هستند. ما با کمک هم زیورآلات، قاب، گلدوزی، کیف، کفش، دکوری، چندین مدل عروسک بافتنی، دستمالهای رومیزی، چرمدوزی و... را تولید میکنیم.»
بازاریابی و فروش شاید بیش از تولید محصول زحمت داشته باشد. پیدا کردن بازار برای عرضه محصول چندان کار راحتی نیست بهویژه با داشتن رقیب قدری همچون محصولات چینی. شاهرودی از نحوه فروش محصولات خود میگوید: «برای فروش تولیداتمان از همان اوایل اجناس را به دستم میگرفتم و به مغازههای مختلف میبردم.
بیشتر مغازهها که خانم بودند از من میپرسیدند چگونه بار به این سنگینی را حمل میکنم؟! که در پاسخشان میگفتم چارهای نیست. کسی نمیآید در خانه من را بزند و بپرسد تو چه چیزی تولید میکنی و آنها را از من بخرد. حتی اجناسم را در فضای مجازی برای فروش عرضه میکردم و مشتریانی از تهران، شیراز و اصفهان از این طریق پیدا کردم.
حتی این روزها با وجودی که مشتریان ثابت پیدا کردم و مغازه دارم و خودم میتوانم محصولات را به نمایش بگذارم به این اکتفا نکردم و باز هم برای پیدا کردن مشتریان جدید تلاش میکنم.»بانوی کارآفرین در پایان خطاب به بانوان مشهدی میافزاید: «به خانمهای خانهدار میگویم حیف است که به علت داشتن فرزند و اینکه در خانه هستند فعالیتی انجام ندهند. آنها میتوانند بسته به توانایی و محدودیتهایی که دارند فعالیت کنند و از هنر و توانایی خود بهرهمند شوند. تنها صبر و پشتکار لازم است.»