خانه تاریخی - صفحه 14

مرور تاریخ مشهد در نقشه‌های احمد ماهوان
احمد ماهوان اواخر دهه‌ ۶۰ برای نخستین بار در خود مشهد نقشه‌هایی از شهر تهیه می‌کند.
محراب‌های ۸۰۰ ساله حرم مطهر رضوی
محراب‌هایی که به استناد کتیبه‌های حک شده بر کاشی‌های زرین‌فام از قرن پنجم هجری قمری وجود داشته‌ و در دوران‌های مختلف مانند خوارزمشاهی، ایلخانی و صفوی تا عصر حاضر بارها مرمت، بازسازی و نوسازی شده‌اند. در این میان اما محراب‌های زرین‌فام ساخته شده به دست خاندان محمدبن‌طاهر و ابوزید از ارزشمندترین این یادگارها هستند که با نقوش و کتیبه‌های برجسته زرین و لاجوردی تزیین شده‌‌اند.
شیخ طوسی3، کوچه «ضابط»؛ مرد مردم‌دار
این کوچه که به موازات خیابان امام رضا(ع) قرار دارد با طول بیش از 200متر یکی از طولانی‌ترین کوچه‌های منطقه7 است که از یک سمت به بازار رضا و از وسط کوچه به امام رضا(ع)2 (کوچه کربلا) و در انتها به امام رضا(ع)6 راه دارد، کوچه‌ای که در گذشته بین مردم به نام ضابط شناخته می‌شد؛ مردی مردم‌دار که جزو نخستین ساکنان کوچه بود. البته در گذشته این کوچه به‌دلیل باریک و پرپیچ‌وخم‌بودن و همچنین طولانی‌بودن به کوچه دراز مشهور بوده است.
خانه تاریخی پریشانی سامان گرفت
به جرئت می‌توان گفت این اولین بار در یک دهه گذشته است، که خانه تاریخی پریشانی را می‌توان بدون خاک و نخاله و زباله دید. این بنا که سال‌ها در اجاره زوار بوده است، حالا حوض حیاطش از زیر خاک بیرون آمده است.
خیابان جنت، پیاده‌راهی برای گام‌های دیروز و امروز
«جنت» یکی از پیاده‌راه‌های باقی مانده از مشهد قدیم است که در دل یک بافت تاریخی شکل گرفته است. بیشتر مردم خاطرات بسیاری از بازار پررونق آن دارند. این پیاده‌راه تاریخی با وجود خانه‌های قدیمی و فرهنگ‌سرای بهشت به‌عنوان یکی از خیابان‌های هویتی محسوب می‌شود که گوشه‌ای از تاریخ شهرمان را به نمایش گذاشته است.
گل‌کارها،کوچه‌ای که با ساباط شروع می‌شود
در ابتدای پایین‌خیابان که خیلی از بناها به‌روزرسانی شده و در معدود به‌جا‌مانده‌ها هم فقط تصویری غبارگرفته از ابهت پیشینشان دیده‌ می‌شود، می‌توان یکی از دو ساباط به‌یادگارمانده از مشهد قدیم را یافت که برای جلوگیری از یورش مهاجمان با اسب، ساخته‌اند. این ساباط ابتدای کوچه‌ای بن‌بست است که در گذشته هفت خانواده ساکن آن بودند.
گوهر«گوهرشاد»هنوز می‌درخشد
گوهرشادآغا وقتی در 33سالگی پایش به مشهد رسید، هنوز جوهر مهر پادشاهی شاهرخ گورکانی بر پادشاهی ایران خشک نشده بود و خراسان روزهای آشفته‌اش را سپری می‌کرد. باوجود این، او با محکم‌شدن فرمانروایی پسرش سلطان ابراهیم بر شیراز، با خواهر و مادرش راهی مشهد شد و در این شهر کلنگ ساخت بزرگ‌ترین مسجد را بر زمین زد.