امیرمحمد بشتام دوسال قبل با حضور در باشگاه فوتبال پیام پارس فوتبال حرفه ای را شروع می کند. در این مدت با شیوع کرونا موفقیت هایی نیز به دست می آورد.او با زدن 1800روپایی در یک مرحله یکی از رتبهداران این رشته در رده نونهالان مشهد است و در مسابقات روپایی محلات شهرداری مشهد با زدن 123روپایی در یک دقیقه موفق به کسب رتبه اول این مسابقات شده است.
علیرضا مسعودی تهیهکننده و کارگردان از بین همه محدودههای شهری، این خیابان را برای آمادهسازی سریال «نوروز رنگی» و بهتصویرکشیدن دهه60 انتخاب کرده است.
صدیقه طیرانی از سال ۷۰ بهعنوان بازیکن در رشته فوتسال وارد زمین شده است و از سال ۸۸ بهصورت تخصصی فعالیت میکند. رشته تحصیلیاش ربطی به تربیتبدنی ندارد و به قول خودش بین آمار که او درسش را خوانده است و تربیتبدنی فاصله است. انتخاب این رشته دانشگاهی هم بهدلیل شرایط خانوادگیاش بوده است. با این حال مقامهای زیادی در المپیادهای دانشگاهی و مسابقات شهرداری داشته است و میگوید: «تیمی که با آن مشغول تمرین هستم، مجوز رسمی آکادمی فوتسال بانوان را دارد و بهصورت رسمی ثبت شده است.»
سراغ تیم گمنام و تازهنفسی رفتهایم که مجوز رسمی آکادمی فوتسال بانوان را دارد. حسین زرنگ، رئیس شورای اجتماعی محله طلاب، این را میگوید و تیم دوازده نفرهای را معرفی میکند که این روزها درگیر آمادهشدن برای مسابقات است. تیم آکادمی طیرانی که سن اعضای آن بین ۱۶ تا ۳۶ سال است. هم دانشجو دارند و هم محصل و کدبانو و خانهداری که درهفته چندساعت از وقتش را میگذارد تا از میدان با همتیمیهایش پیروز بیرون بیاید. نزدیک به ۲ سال از فعالیت این فوتسالیستها میگذرد و پشتکار و اشتیاق آنها باعث شده است تا در کنار آنها تیمهای محلی دیگری به میدان بیایند و برای رسیدن به پیروزی بجنگند.
مثل بسیاری از پسربچهها از همان کودکی وقتی با دوستانش دور هم جمع میشدند، فوتبال بازی میکردند، اما علاقه او به این ورزش در حدی بود که در همان سن کم و از هشتسالگی در باشگاه ثبتنام کرد تا بهصورت حرفهای آموزش ببیند. بعد از 4سال تصمیم گرفت رشته ورزشیاش را به فوتسال تغییر دهد. مهدی ریحانی که اکنون 17سال دارد، یکی از نوجوانان موفق هنرستان فنیوحرفهای امام جواد(ع) در محله سرشور است که توانسته در مسابقات سوپرلیگ فوتسال استان مقام اول را کسب کند.
«سمیه» که در عین سلامت روح و جسم، قبول کرده با پسری نابینا ولی عاشق به نام «جواد» ازدواج کند و مسیر خوشبختی خود را در وجود او بیابد. سمیه برخلاف بیشتر دخترهایی که زیبایی چهره و اوضاع و احوال مالی طرف مقابل برای آنها یک معیار و شرط اصلی ازدواج قلمداد میشود، اخلاق، ایمان، سادگی و عشق را مبنای ازدواج خود قرار داد و دستان خود را به دستان جوانی سپرد که با وجود نابینایی چشمانش، قول داده عروس قصه ما را خوشبخت کند. سمیه و جواد شروع یک عاشقانه ساده و بیآلایش هستند و بچههای شهرآرامحله را هم به جشن خود دعوت کردهاند، آنها خانه عشق خود را در محله امیریه بنا کردهاند.
عرفان اباذریان، متولد مهرماه سال1385 است. علاقه به ورزش از همان کودکی در درون او نمود داشته است و به قول مادرش بیتحرکی و یک جا نشستن را نمیپسندد. خودش میگوید: ورزش را دوست داشتم و خانوادهام در این زمینه من را حمایت کردند تا بتوانم در رشتههای مختلف مهارت کسب کنم. به همین دلیل از زمانی که وارد مدرسه شدم در کلاسهای شنا، والیبال، بسکتبال، اسکیت و فوتبال آموزش دیدم.