چیزی به عنوان زباله در خانه حانیه کهنمهرآباد وجود ندارد. او با زبالهها کاردستی درست میکند؛ با یونولیت هیولا، با شانه تخممرغ، کندوی زنبور و با لولههای دستمال حولهای، بابابزرگ درست میکند.
محله سیدی تا زمان انقلاب، روستایی درحاشیه شهر بود که راه دسترسی مناسبی به داخل شهرمشهد نداشت. مرحوم سید محمود سیدی، فردی بود که با حفرچاه آب و ایجاد باغ، افراد زیادی را به کوی سیدی کشاند و کمکم آبادانی رقم خورد. پنج محله از دل این محله بیرون آمده است.
این روایت قصه به دنبال هم گشتن سیدحسن و پسر شهیدش سیدکاظم مهدیزاده در جبهه است. اول پسر به جبهه میرود و بعد هم پدر به دنبالش. این دو همیشه چندقدم از فاصله داشتند تا روزی که پیکر پسر برمیگردد و دوباره در سردخانه معراج شهدا به هم میرسند.
سازماندهنده اولین کمیتههای انقلاب، سازماندهنده اولین پایگاههای بسیج، جنگجوی چریک جبهه های کردستان، بسیجی فعال پشت جبهه و امدادگر خطوط مقدم تنها بخشی از فعالیت های سیدحسن مهدیزاده در زمان جنگ بوده است.
فرشته امیری پنجسالی هست که کیکبوکسینگ را بهطور حرفهای تمرین میکند. او چهار دوره قهرمانی در هنرهای فردی و نمایشی استان را از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۴ و یک طلا و برنز مسابقات مبارزه استانی را در کارنامه ورزشیاش دارد.
ناصر هراتینژاد که فوتبال را از ۱۰ سالگی و با پشتیبانی و تشویق خانواده در تیم نونهالان پیام شروع کرده، حالا در تیم غدیر بازی میکند.
ابتدا فقط یک دیوار آجری دور زمین وقفی کشیده شد و مردمِ محل، فرشهای خانههایشان را به این مکان آوردند و زنها طلاهایشان را به عشق حضرت رقیه(س) برای سرعت بخشیدن به ساخت بنا فروختند.
از سال ۸۸ در هنرستان استثنائی دخترانه «دکتر فاطمه هادوی»، بخشی به عنوان «خانه رویش» احداث شده است تا دخترها بعد از دیپلم خانهنشین نشوند و بتوانند مهارت کسب کنند.






