محله سیدی

محله
منطقه ۷

سیدی

محله سیدی

محله سیدی تا زمان انقلاب، روستایی درحاشیه شهر بود که راه دسترسی مناسبی به داخل شهرمشهد نداشت. مرحوم سید محمود سیدی، فردی بود که با حفرچاه آب و ایجاد باغ، افراد زیادی را به کوی سیدی کشاند و کم‌کم آبادانی رقم خورد. پنج محله از دل این محله بیرون آمده است.

محله سیدی
فرت‌بافی؛ احیای یک هنر قدیمی
از کودکی قالی می‌بافتم و به‌خوبی این هنر را بلدم. امروز در آموزش‌های اولیه پارچه‌بافی فهمیدم که این هنر شباهت زیادی به قالی‌بافی دارد و خیلی زود می‌توانم آن را یاد بگیرم.
امدادگران دفاع مقدس؛ پابه‌پای رزمنده‌ها
خاطرات سربازی‌اش به دوران جنگ تحمیلی و دفاع از وطن گره می‌خورد. برای همین است که این دوران برایش پر از خاطرات تلخ و شیرین است. همان روزهایی که امدادگر جنگ بود و در زمان‌های بیکاری‌اش سروصورت رزمندگان را اصلاح می‌کرده و هر لحظه انتظار شروع عملیات را می‌کشیده است. حسن یعقوبیان در دوران جنگ تحمیلی برادرش را هم از دست داده است.
عاشقانه‌های یک قرار هفتگی
چند سالیست که پویش چهارشنبه‌های امام رضایی یا همان طرح «معین‌الضعفا» حال وهوای عجیبی به شیفتگان امام رضا(ع) داده است. پویشی که همه تلاش می‌کنند در لابه‌لای مشکلات روزانه خدمتی به دلدادگان امام رضا(ع) به‌ویژه سالمندان کنند.مدیریت حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس ارتش در خراسان رضوی نیز تصمیم گرفت به برکت نام‌گذاری روز زیارتی امام رضا(ع) در روزهای چهارشنبه علاوه‌بر سرکشی از خانواده شهدا و تکریم والدین شهیدان، خانواده شهدا را به زیارت امام رضا(ع) ببرند و ساعاتی به یادماندنی را برایشان رقم بزنند.
«مهرآوران» اولین داروفروش محله سیدی
اهالی محله او را به نام«رضا دارویی» می‌شناسند. اولین‌بار که اسمش را شنیدیم تصور کردیم باید از آن عطاری‌های قدیمی باشد که وقتی وارد مغازه‌اش می‌شویم بوی انواع و اقسام داروهای گیاهی به مشاممان می‌رسد. اما وقتی بیشتر تحقیق کردیم، متوجه شدیم او یکی از قدیمی‌ترین داروفروش‌های محله سیدی است که به‌طور تجربی کارش را شروع کرده است و اکنون نیز در خیابان خلج مغازه‌ دارد. با او هم‌کلام شدیم تا علت شهرتش به نام «رضا دارویی» را بدانیم.
شاگردی‌؛ رسمی که از یادها رفته است
منظمی 53سال دارد و 35سال است که در زمینه تعمیر وسایل الکترونیکی فعالیت می‌کند. او از کودکی در همین محله بزرگ شده و با علاقه‌ای که به وسایل الکترونیکی داشته به‌سمت این شغل کشیده می‌شود. در عالم کودکی کنجکاو بوده که صدای فرد چطوری از داخل این جعبه جادویی می‌آمد؟ به همین دلیل بارها رادیوها را باز کرده و داخل آن‌ها را نگاه کرده، اما حاصل کنجکاوی‌اش خراب‌شدن وسایل و مؤاخذه از سوی خانواده بوده است. او می‌گوید: همین عشق و علاقه‌ام سبب شد تا از اول راهنمایی به دنبال شاگردی مغازه الکترونیکی بروم.
راهنمای بچه‌های روستای «فرزق»
توکلی که به دلیل زندگی در روستا تا نوزده‌سالگی گود زورخانه نرفته بود، به پیشنهاد چند نفر از اهالی روستای خود چند سالی است که گودی را در روستا درست کرده‌ تا بچه‌ها از سن کم بتوانند باستانی‌کار شوند. او می‌گوید: «روستای فرزق 800خانوار جمعیت دارد و روستای کوچکی نیست. بنا به علاقه‌ای که در بچه‌های روستا با دیدن من به وجود آمده بود سال86 حمام عمومی قدیمی روستا را که سال‌ها خاک می‌خورد و کاربردی نداشت تبدیل به گود زورخانه کردیم. با همراهی اهالی توانستیم در مدت کمی بنایی و شکل حمام را به زورخانه تغییر بدهیم از همان موقع تعداد افراد علاقه‌مند به این ورزش در روستا زیاد شده است و جوانان باستانی‌کار خوبی را تربیت کرده‌ایم.»
نیازمندانی که با خیاطی‌ خیّر شدند
کفش‌های زنانه مقابل در ورودی ردیف شده‌اند و صدای خنده بچه‌ها به گوش می‌رسد پرده‌ای که جلو در نصب شده را کنار می‌زنیم، چند دختر خردسال در حال بازی‌کردن هستند و چند نفر از بانوان نیز با پارچه و الگو تمرین می‌کنند. دو سالی می‌شود که قسمتی از فضای مسجد حضرت ولی‌عصر (عج ) به کارگاه خیاطی برای زنان سرپرست خانوار تبدیل شده است با مسئول پایگاه بسیج حضرت زهرا(س) که این کارگاه کوچک را راه‌اندازی کرده است هم‌صحبت می‌شویم تا از شکل‌گیری آن بشنویم.