
کشتیگیری به عشق بچههای سیدی!
فرهاد سلطانی، کشتیگیر سابق محله سیدی، سالهاست، رقابت درون گود کشتی را رها کرده است و به تربیت کشتیگیران نسل آینده میپردازد. شاگردان او اغلب در همان سنی هستند که مربیشان برای اولین بار دوبنده به تن کرده و وارد گود کشتی شده است.
او که سالها با تیم دخانیات در لیگ تهران کشتی گرفته است و اولی تهران را دارد از سال ۸۸ از کشتی قهرمانی فاصله میگیرد، اما همچنان ورزش میکرده تا یک اتفاق او را دوباره با کشتی آشتی میدهد.
دوستی از او دعوت میکند که در سالن کشتی قائم مربیگری کند. سال ۹۳ آغاز این راه تازه است تا الان بچههای سیدی او را به عنوان کشتیگیر باسابقه و مربی دلسوز محله بشناسند.
سلطانی، کشتیگیر سابق و مربی کشتی آزاد تیم نونهالان و نوجوانان محله سیدی است که اکنون به همراه مربی دیگر تیم، مسعود جوان، در رقابتها با نام سالن آقا مصطفی خمینی شرکت میکنند. او هنوز با مربی دوران شاگردیاش مرتبط است و چند هفته پیش عباس جدیدی به شاگردان شاگردش لباس هدیه کرد.
عضو تیم دخانیات بودم
سلطانی برای ما از چگونگی جذبش به رشته کشتی میگوید: «۱۳ سالم بود که تصمیم گرفتم همراه برادرم به سالن کشتی بروم. من با او و ۱۰ نفر از دوستان با ۵ دوچرخه از سیدی به سالن شهدا در کوچه عیدگاه میرفتیم و زیر نظر استاد جواد هاشمزاده تمرین میکردیم. پس از یک سال تنها من و برادرم باقی ماندیم که با یک دوچرخه میرفتیم. هنوز مادرم آن دوچرخه را نگهداشته است.»
خانواده سلطانی در سال ۷۸ برای زندگی به تهران میرود و این هجرت زمینهساز پیشرفت این کشتیگیر محله سیدی میشود. ورزشکار مشهدی برای ما از سفر به تهران و شرایط کشتی در این شهر میگوید: «من و خانوادهام برای زندگی به تهران رفتیم.
در تهران شرایط پیشرفت در کشتی خیلی بهتر از مشهد است، در صورتی که کشتی مشهد نسبت به سایر نقاط کشور بسیار پر استعدادتر است. در تهران زیر نظر استادان تورج کفائی و عباس جدیدی کشتی را ادامه دادم.
سرباز که بودم در مسابقات ارتش کشور در خرم آباد مقام دوم را کسب کردم. پس از سربازی وارد تیم دخانیات شدم. در وزن ۶۸ کیلوگرم، سال ۸۳ اول و سال بعد مقام سوم را در رقابتهای مسابقات استان تهران به دست آوردم.»
از سالن قائم سیدی شروع کردیم
او گود کشتی قهرمانی را به عنوان کشتیگیر برای همیشه در سال ۸۷ ترک میکند و دوبنده خود را در کمد لباسهایش میآویزد. سلطانی موفق نشدنش در کشتی را به دلیل نبود امکانات و شرایط کشتی در مشهد میداند و میگوید: «شاید اگر زودتر به تهران میرفتم و یک مربی اختصاصی داشتم، میتوانستم بیشتر پیشرفت کنم و در سطح اول کشتی ایران حضور داشته باشم.»
او پس از دوران کشتی قهرمانی به مشهد بازمیگردد و تشکیل خانواده میدهد. سلطانی با اینکه دست از کشتی کشیده است، اما گود کشتی دوباره او را فرا میخواند. ورزشکار مشهدی برای ما از نحوه مربیشدنش میگوید: «در سال ۸۹ ازدواج کردم و به مشهد بازگشتم.
تنها ورزش من پس از کشتی، ورزش باستانی بود، در سال ۹۳ جواد عرفانینیا، کشتیگیر سابق محله سیدی و مربی کشتی فرنگی، سالن قائم در این محله را از آموزش و پرورش تحویل گرفت و به کشتی اختصاص داد.
او برای همکاری و مربیگری از من دعوت کرد. من هم پذیرفتم و برای گرفتن مدرک مربیگری کشتی اقدام کردم. زیر نظر فدراسیون کشتی در کلاسهای مربیگری شرکت کردم و مدرک گرفتم و همراه با آقایان حسن زارعی، محسن عبدالهی و مسعود جوان که همگی کشتیگیران سابق و مربیان حال کشتی محله سیدی هستند و زحمات زیادی برای این محله کشیدند، مشغول آموزش کشتی به سنین پایه شدم».
کشتی، فقیر است
مربی کشتی پایه از مشکلاتی که در طول مربیگریاش با آن مواجه شده است، دل پری دارد. او از نبود عزم جدی برای گسترش رشته کشتی گله میکند و اظهار میدارد: «کشتی در ایران ورزش فقیری است. ورزش اول و اصلی کشور ماست، اما متأسفانه کمتر به آن بها داده میشود. در سالن قائم بارها من و دیگر مربیان کشتی به مشکلات متعددی بر خوردیم. هر چند وقت یکبار در سالن را به بهانههای مختلف میبستند.
یکبار به بهانه پرداخت نکردن شهریه، به وسیله تعدادی از شاگردانم بود. برخی از آنها مشکلات مالی دارند و نمیتوانند شهریه پرداخت کنند. مسئول سالن بارها به خاطر سن شاگردانم آنها را در مقابل چشمان من و دیگران بیرون میکرد.
تصمیم گرفتم یک بار خودم را جای شاگردانم جا بزنم و به اداره آموزش و پرورش ناحیه ۲ بروم و از آنها بخواهم شهریه این سالن را کاهش بدهند. گفتم مشکل پرداخت شهریه داریم و نمیتوانیم آن را پرداخت کنیم، خواستم شهریه را کاهش دهند.
مسئول آنجا من را شناخت و به من پاسخ داد که ما از زحمات شما ممنون هستیم، اما شهریه همین است و نمیتوانیم آن را تغییر دهیم. شهریه سالن، ۳ سال پیش ۳۰ هزار تومان بود و الان هم همین مبلغ است. اما از ۳۰ نفر شاید تنها ۱۰ نفر توان پرداخت آن را دارند.»
کشتیگیران بیتشک
سال گذشته سالن شهید خبیری در همین محله که به رشته ژیمناستیک در رده نونهالان و خردسالان اختصاص داده شده بود، برای بازسازی تعطیل میشود. مسئولان آموزش و پرورش به فکر پیدا کردن مکانی برای ورزشکاران ژیمناستیک میافتند و نزدیکترین سالن به آنجا سالن قائم است که از کشتی به ژیمناستیک تغییر کاربری میدهد تا کشتیگیران محله را آواره کند.
مربی سابق سالن قائم در محله سیدی، از روزهای سخت بسته شدن درهای سالن به روی او و شاگردانش میگوید: «پس از آغاز بازسازی سالن شهید خبیری، مسئولان آموزش و پرورش تصمیم گرفتند سالن را از ما پس بگیرند و به رشته ژیمناستیک اختصاص بدهند.
آنها تنها به ما ۳ روز فرصت دادند تا این سالن را تخلیه کنیم. اعتراض ما هم بیفایده بود و به ترک سالن مجبور شدیم و آن موقع شاگردانم همه پراکنده شدند. در مدت زمانی که سالن نداشتیم بارها مادران و پدران بچهها در محله جلوی من را میگرفتند و از من میخواستند یک مکان در محله سیدی برای ورزش کشتی پیدا کنم تا فرزندانشان را به آنجا بفرستند. چندینبار والدین شاگردانم به منزل من آمدند و از من خواستند پیگیر باشم».
لباس منطقه ۶ برتن کشتیگیران سیدی!
ساده تسلیم شدن در مرام هیچ کشتیگیری نیست. او پس از مدتی دوباره فعالیت خود را در سالن جدید آغاز میکند، اما تغییر مکان سالن ورزشی موجب ریزش شاگردان سلطانی میشود. مربی کشتی سالن، آقا مصطفی خمینی، از تلاشهایش برای حفظ کشتی در محله سیدی میگوید: «چندماه تعطیل بودیم تا اینکه ۵ ماه پیش آموزشوپرورش ناحیه ۲، سالن ورزشی آقا مصطفی خمینی که ۱۵ سال بیاستفاده رها شده را به ما تحویل داد.
من به دنبال شاگردانم گشتم و از تکتک آنها خواستم برای تمرین به این سالن بیایند. ریزش زیادی داشتیم، اما توانستم ۳۰ شاگرد در سالن آقا مصطفی خمینی جذب کنم. من به همراه مسعود جوان دو تیم نونهالان و نوجوانان در این سالن تشکیل دادیم که همگی اهل محله سیدی هستند، اما به نام منطقه ۶ در مسابقات لیگ محلات شرکت میکنند».
رفتن به سالن جدید مشکلات متعددی پیش روی سلطانی و آینده سازان کشتی کشورمان پیش آورد. فاصلهای حدود ۴ کیلومتری این سالن از محله سیدی و عبور از بزرگراههای کلانتری و غدیر، برای شاگردان کشتی این سالن که همگی در سنین پایه هستند کار سادهای نیست. برخی از آنها با دوچرخه از بزرگراهها عبور میکنند و به این سالن میآیند که این بسیار برای آنها خطر آفرین است.
سیدی، سالن کشتی ندارد
پیشکسوت کشتی محله سیدی از نبود سالن کشتی در منطقه ۷ گلایه میکند و ادامه میدهد: «به دلیل نبود سالن کشتی ما مجبوریم مسافت طولانی را طی کنیم. چند وقت پیش یکی از شاگردانم که با دوچرخه در حال آمدن به سالن بود تصادف کرد و از ناحیه کتف آسیب دید و یکیدیگر مورد سرقت قرار گرفت و گوشی همراهش را دزدیدند. واقعا بسیار عجیب است که منطقه سیدی با این جمعیت و این همه بوستان و سالن ورزشی، هیچ مکانی برای رشته کشتی ندارد!»
وی نسبت به اختصاص یک سالن به کشتی در این محله ابراز امیدواری میکند و میافزاید: «چند روز پیش از طریق پدر یکی از شاگردانم مطلع شدم، شهرداری منطقه ۷ قصد دارد در مکان کتابخانهای بوستان ایمان یک سالن کشتی راه اندازی کند.
بیاندازه خوشحال شدم. به آنجا رفتم و شرایطش را دیدم. مشکلاتی دارد، اما اگر تشک در آنجا انداخته شود، خوب است. با جواد کریمی، کارشناس تربیت بدنی شهرداری منطقه، صحبت کردم او به من برای اختصاص پیدا کردن این سالن به کشتی اطمینان داد. از زحماتشان قدردانی میکنم. امیدوارم این اتفاق خیلی زود بیفتد تا بچههای محل در محله خودشان تمرین کنند و کشتی بگیرند».
سیدی، کشتیگیران خوبی دارد
سلطانی مانند بسیاری از پیشکسوتان و علاقهمندان کشتی در مشهد نگران شرایط کشتی شهر است. در دهه ۷۰ و ۸۰ مشهد قهرمانان کشتی زیادی به کشور معرفی کرد که همه برای کشور و شهرمان افتخار آفرینی کردند.
با نگاه به محل زندگی این پهلوانان میبینیم، تمامی آنها اهل محلات پایینشهر و حاشیهای بودند. این واقعیتی است که نه تنها در مشهد بلکه در تمام کشور صدق میکند و استادان کشتی به آن تأکید دارند.
سلطانی درباره وضعیت کشتی در مشهد بیان میکند: «اوضاع کشتی مشهد زیاد مناسب نیست، چون آنطور که شایسته کشتی است به آن بها داده نمیشود. سیدی یکی از قطبهای کشتی مشهد است. اما هیچ باشگاه و سالن کشتی اکنون ندارد. استعداد کشتی در این محله نسبت به دیگر نقاط مشهد بسیار بالاست. در کل کشتیگیران مطرح کشور معمولا از نقاط محروم و پایین هستند».
وی برای اثبات سخنش به جلسهای که مربیان مشهدی با یکی از استادان کشتی داشتند، اشاره میکند و میگوید: «هفته گذشته استاد غدیر نخودچی، پیشکسوت کشتی کشور، با مربیان کشتی در مشهد جلسهای داشتند، ایشان میگفت: «ما کشتیگیر موفقی از بالای شهر نداریم. اگر هم پیدا شود به ریشه او که نگاه کنید، میبینید متولد پایین شهر بوده و در آنجا رشد کرده است.»
سیدی یکی از قطبهای کشتی مشهد است. اما هیچ باشگاه و سالن کشتی اکنون ندارد
من مدیون کشتی هستم
شهروند محله سیدی، دلیل حضور قهرمانان کشتی در مناطق حاشیهای شهر را خصلت مبارزه و رقابتی که در بین جوانان این مناطق است، بیان میکند: «استعداد زیادی در نقاط حاشیهای شهر و کم برخوردار وجود دارد، اگر نوجوانان و جوانان را به حال خودشان رها کنیم، ممکن است عاقبتی جز تباهی نداشته باشند، اما اگر هدایتشان کنیم میبینیم قدرت و نیروی خودشان را در کشتی خرج میکنند و دوستان دیگرشان را هم به سمت ورزش هدایت میکنند».
او خودش را مثال میزند و ادامه میدهد: «من خودم به همین صورت جذب کشتی شدم. اگر ورزش نمیکردم، معلوم نیست به چه راههایی کشیده میشدم. من مدیون کشتی هستم و با اطمینان میگویم اگر بها به جوانان سیدی داده شود، آنها خیلی زود نتیجه آن را با کسب موفقیت نشان خواهند داد».
دعای مادران بچهها برایم کافی است
او همراه با آموزش کشتی به شاگردان و هم محلهایهای خود درس مرام پهلوانی نیز میدهد. او که بیشتر از یک مربی به شاگردانش خدمت میکند فقط کافیاست شوق کشتی را در شاگردش ببیند تا رهایش نکند.
نگرانیهای مداومش از تعطیلی سالن در کنار مشکلات رفت وآمد و مالی بچهها که گاهی حتی هزینه ترددشان را ندارند، باعث شده بعضی از شاگردانش را با خودرو خودش به سالن ببرد. از فعالیتهای دیگرش در کنار مربیگری کشتی میگوید: «من در این چند سال اخیر توانستم به ۴ جوان در این محله کمک کنم تا از اعتیاد رها شوند.
این جوانان را با خودم میبردم به سالن کشتی و باز میگرداندم. آنها در سالن فقط میدویدند و نرمش میکردند. مادرانی بودند که میآمدند و به من میگفتند پسران آنها را با خودم به سالن ببرم.
مادرانی که نگرانند نکند بچههایشان مسیر درستی را طی نکنند. انگار کشتی، سوپاپ اطمینانی است که آنها را در برابر محیط اطرافشان ایزوله میکند. جوانانی که کشتیگیر میشوند ناخودآگاه متواضع و با مرام میشوند از من میخواهند پیگیر کشتی باشم و بچهها را رها نکنم. دعای مادران این بچهها برایم کافی است».
گاهی خسته میشوم
این مربی دلیل فعالیت خود در کشتی را تنها علاقه به محله سیدی مطرح میکند و بیان میدارد: «من بدون هیچ چشمداشتی برای فرزندان این محله خدمت میکنم، به دنبال پول نیستم. این کار پولی ندارد.
گاهی حتی اجاره سالن را مجبوریم از خودمان بگذاریم. ۴ سال است که مربیگری میکنم، اما قرارداد اجاره سالن را با من نمیبندند تا خیالم راحت باشد که این سالن برای تمرین بچهها هست. برای همین میتوانند هر لحظه بگویند تعطیل کنید.
من به جایی که میخواستم در کشتی نرسیدم. اما میخواهم کمک کنم جوانان محلهام دیده شوند. مشکلاتمان زیاد است و گاهی خسته میشوم. اما هرچه توان داشته باشم، برای همشهریهایم ارائه خواهم داد و خدمت میکنم، اما توانم محدود است. بارها در این راه قدمهایم لرزان شد و نزدیک بود از ادامه راه منصرف شوم».
سالنکشتی ایمان، به زودی!
گفتوگوی ما با این مربی دغدغهمند کشتی به اینجا ختم میشود، اما برای اینکه راستیآزمایی هم کرده باشیم به سراغ قرائتخانه انتهای ایمان میرویم. جایی که در ساعت ورود ما هیچ کس در آن حضور ندارد.
قرائتخانه به دو بخش تقسیم شده است. در سالن کوچکتر یک تشک کشتی پهن شده و سالن بزرگتر هنوز قرائت خانه است. به روزی فکر میکنیم که به جای سکوتِ خلوت این سالن شور و هیاهوی بچههای علاقهمند به ورزش در این سالن پیچیده است.
پسرهایی که دیگر مجبور نیستند از سیدی به شهرک مصطفی خمینی بروند. انگار شهرداری منطقه تصمیم گرفته در این سالن محله ایمان، مکانی را به ورزش کشتی اختصاص دهد. از آنجایی که این منطقه هیچ سالن ورزشی برای رشته کشتی ندارد پس از راه اندازی این سالن آن را باید به عنوان تنها سالن کشتی در منطقه شناخت.
* این گزارش سه شنبه ۲ بهمن سال ۱۳۹۷ در شماره ۳۱۹ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.