محمدجمعه صابری را همه اهالی محله چهنو میشناسند. پیرمرد آرام و خوشرو و مشتریمدار که آوازه لبنیاتفروشی و کره و ماستهای خوشمزهاش همه جا پیچیده و کلی طرفدار دارد.
چهنو از محلات قدیمی با بافت نسبتا فرسوده در مجاورت حرم مطهر امامرضا (ع) است که درگذشته مزرعه بزرگی بوده و بخشی از اراضیاش حدفاصل خیابانتهران قدیم و پایینخیابان (نواب صفوی) قرار داشته است. این مزرعه بر اثر خیابانکشی، تکه تکه شده است. محله چهنو ۱۶ هیئت قدیمی دارد.

مادر شهیداحمد اسکندریفر که هیچ نشانی از فرزندش نداشت بعد از ۹ سال چشم انتظاری خواب شهید را میبیند که به او میگوید: «مادرجان، از انتظار دَرَت میآورم».
حسن گچپز، تنها وارث بنای مدرسه جعفریه، تلاش میکند تا یادگار مرحوم حاجیعابدزاده از گزند تخریب دور بماند.
جواد عاقلی یکی از آخرین تعمیرکاران سماورهای قدیمی محله چهنو است که سابقه پنجاهساله او و پدرش باعث شده غالبا او را به نام جواد چراغساز بشناسند.
حاج غلامرضا روحی به زرگری و تعمیر طلا و نقره میپردازد و در کنار اینکار تنها با داشتن سواد مکتبخانهای، شاعری پیشه کرده است.
سیزدهسالم بیشتر نبود که مرحوم علیاصغر عابدزاده تصمیم گرفت مسجد رضویه را بسازد. من هم شاگرد حاجمرتضی بنّا شدم و کنار او خشت اول مسجد را گذاشتم.
کوچه شهید شیرودی ۱۲ بین قدیمیها به کوچهباغ یکقرانی معروف بوده است و روزیروزگاری زنها برای شستن لباس در نهر کنار باغ، یکقِران به صاحب باغ پرداخت میکردند.