در تاریخ شهر مشهد، واژه «چهنو» یا «چاهنو» یک واژه شناختهشده و پرکاربرد است؛ واژهای که از ترکیب دو کلمه «چاه» و «نو» ساخته شده است و ظاهرا دلالت بر قرار داشتن چاهی تازهساز در یک منطقه دارد؛ هرچند که درباره این مفهوم نمیتوان بهصورت دقیق اظهارنظر کرد و به نظر میرسد که واژه چهنو، گاه براساس تقلید از نام دیگر اماکن یا بهدلایل و اهداف دیگری برای نامگذاری یک مکان، برگزیده میشده است.
نام چهنو در تاریخ مشهد جدید، بیشتر با نام یکی از معابر مشهور و درعینحال طولانی این شهر پیوند دارد. کوچه چهنو در قلب محله سرشور قرار داشت (و امروز نیز تقریبا در همین محدوده واقع است) و طبق نقشه سال ۱۳۳۳ خورشیدی، امتداد آن بعد از اتصال به کوچه «سهیل عتیقه» و پس از عبور از کوچه «امیندفتر»، به کوچه «گنبدسبز» میرسیده و از آنجا به میدان مشهور و جدیدالتأسیس ارگ متصل میشده است.
با این حال شاید کمترکسی بداند که نام چهنو، پیش از آنکه بر تارک یک معبر کهنسال شهری بدرخشد، اسم مزرعهای بسیار قدیمی در سمت شرقی مشهد بوده است؛ مزرعهای که نام آن را میتوان در بسیاری از منابع قدیمی یافت؛ مزرعهای بسیار آباد که دستکم از دوره شاهتهماسب یکم صفوی، پشت باروهای شرقی مشهد و در امتداد خاوری (خیابان مشهور و قدیمی شهر و دروازه شناختهشده آن) قرار داشته است.
در این قسمت از گزارشهای تاریخی آشنایی با تاریخ محلات مشهد، قصد داریم درباره تاریخچه مزرعه چهنو که امروز نام آن کموبیش برای ساکنان مناطق شرقی محدوده مشهد قدیم آشناست، صحبت کنیم. اطلاعات این گزارش برای نخستین بار است که منتشر میشود.
قدیمیترین گزارش مربوطبه مزرعه چهنو را باید در کتاب «جغرافیای حافظابرو»، نوشته شهابالدینعبدالله خوافی، مشهور به «حافظابرو» (درگذشته به سال ۸۳۳ قمری) جستوجو کرد. نویسنده این کتاب مهم که در دوره تیموری و عهد شاهرخ میزیسته است، در متن اثر خود، «مزرعه سلوک و چاهنو» را جزو مزارعی میداند که به مشهد تعلق دارند.
علاوهبر این، حافظابرو از محلهای با نام «چاهنو» در مشهد نام میبرد که حدود جغرافیایی آن چندان مشخص نیست، اما میتوان حدس زد که در امتداد مزرعه مذکور و در بخش شرقی مشهد قدیم قرار داشته است؛ به همین دلیل، این امکان وجود دارد که در قالب یک احتمال تاریخی، نامگذاری محله و کوچه چهنو را در پیوند با نام مزرعه چهنو (یا چاهنو) بدانیم.
این مزرعه در ادوار تاریخی بعد و پس از ساخت باروی مستحکم شهر مشهد در دوره شاهتهماسب یکم صفوی (درگذشته ۹۸۱ قمری)، پشت دیوارهای شهر و احتمالا چسبیده به آن قرار گرفته و در زمره مزارعی بوده است که به احتمال زیاد، کارگران و کشاورزان مشغولبهکار در آن، در محله عیدگاه و بعدها پایینخیابان سکنا میگزیدند.
حدود این مزرعه که در نزدیکی مَسیل (در لهجه مشهدی کال) «قرهخان» قرار داشت، از جنوب به مزارع بسیار قدیمی «گلختمی» و «دستگرد» منتهی میشده، از شمال، به اراضی مزارع «سرگود»، «گوسلوک» (یا گودسلوک)، حسینآباد (قائنیها) و شاید «جمعآباد» میرسیده و از سمت شرق نیز، به زمینهای محدوده روستای «محمدآباد» متصل بوده است.
مزرعه چهنو بهدلیل داشتن قناتی بسیار پرآب و نیز، برخورداری از زمینهای حاصلخیز، شهرت فراوان داشته است. این حاصلخیزی البته به موقعیت جغرافیایی خاص چهنو هم مربوط بوده؛ قرار گرفتن در کفِ شیب دشت مشهد، باعث میشده است که در جریان سیلابهای متعدد و گسترده که در تاریخ مشهد بسیار پرشمار بودند، خاک نرم و حاصلخیز بالادست به این محدوده حمل شود و زمینهای مزرعه چهنو را مانند دیگر مزارع این بخش، از نظر دارا بودن مواد معدنی و مغذی موردنیاز برای کشت و زرع، غنی کند.
علاوهبر این، چنانکه اشاره خواهیم کرد، چهنو از نظر منابع آبی نیز، در موقعیت ممتازی قرار داشته و قنات این مزرعه، از منابع آبی شناختهشده در شهر مشهد بوده است. پیوستگی مزرعه چهنو با اراضی مشهد و مجاورت آن با باروهای شهر، باعث میشده در بررسی و ثبتنام و مشخصات مزارع اطراف مشهد، بهویژه در اسنادی مانند «کتابچه میانولایت» و... که در دوره ناصرالدینشاه قاجار تدوین شده است، نامی از این مزرعه قدیمی بهچشم نخورد و ایبسا آن را بهدلیل پیوند با نام محله یا کوچه چهنو، بخشی از محدوده شهری مشهد منظور کرده باشند.
احتشام کاویانیان در کتاب «شمسالشموس»، مزرعه چهنو را در زمره املاک وقفی آستانقدس در حومه شهر مشهد معرفی میکند و مینویسد: «مزرعه چاهنو، قنات و اراضی، چهارده سهم از هفده سهم. اراضی آن جهت ساختمان منازل و کاروانسرا و دکاکین به اشخاص، اجاره داده شده و جزو شهر است». کاویانیان این توضیح را در زمان نگارش کتابش، اوایل دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، میدهد و سیمای مزرعه چهنو را در این دوره تاریخی، بهعنوان بخشی از شهر مشهد توصیف میکند.
با نگاهی به اسناد موجود که بخش مهم آنها در مرکز اسناد آستانقدسرضوی نگهداری میشود، میتوان به چند نکته تاریخی درباره مزرعه چهنو دست یافت؛ نخستین نکته که قبلا هم به آن اشاره کردیم، قنات بسیار مهم این مزرعه تاریخی است.
آب قنات مزرعه چهنو، تا پیش از توسعه شبکه انتقال آب یکی از منابع تأمینکننده آب موردنیاز شهر مشهد بود
جالب است که بدانید آب قنات مزرعه چهنو، تا پیش از توسعه شبکه زیرساخت انتقال آب در مشهد، بهعنوان یکی از منابع تأمینکننده آب موردنیاز شهر استفاده میشده و توجه به آن در این زمینه بسیار جدی بوده است. سندهایی مانند سند شماره ۱۰۳۰۴۶، مربوطبه سال ۱۳۱۱ خورشیدی و سند شماره ۱۰۰۴۶۵ مربوطبه سال ۱۳۱۴ خورشیدی -که هر دو آنها در مرکز اسناد آستانقدسرضوی نگهداری میشود- نشان میدهد که قنات مزرعه چهنو را آستانقدسرضوی به بلدیه (شهرداری مشهد) اجاره داده بود تا از آن بهعنوان یکی از منابع موردنیاز آب شهر استفاده شود.
ظاهرا آب قنات چهنو در زمره آبهای باکیفیت شهر قرار میگرفته؛ زیرا براساس مندرجات یکی از اسناد فوق (سند ۱۰۰۴۶۵) شهرداری مشهد سعی بلیغی در لایروبی و احیای ظرفیت این قنات قدیمی داشته است؛ آنگونه که اگر قنات مزرعه چهنو را یکی از منابع راهبردی آب شهر مشهد بدانیم، سخنی بهگزاف نگفتهایم.
شاید به همین دلیل بوده است که در سال ۱۳۰۹ خورشیدی، محمدولی اسدی، نایبالتولیه وقت آستانقدس، در نامهای به محمدرضا معاونیان، معمارباشی وقت آستان، دستور جلوگیری از اجرای عملیات ساختمانی را در اراضی چهنو که میتوانست به قنات این مزرعه آسیب وارد کند، صادر میکند. (سند شماره ۹۵۷۳۳ در مرکز اسناد آستانقدسرضوی).
نکته دیگری که میتوان از اسناد تاریخی مربوطبه مزرعه چهنو دریافت، قرار گرفتن قدیمیترین کشتارگاه (سلاخخانه) عمومی مشهد درکنار اراضی این مزرعه قدیمی است. (سند شماره ۹۵۷۳۳ که قبلا به آن اشاره کردیم). ازسوی دیگر، این اسناد جالب و خواندنی، سرگذشتی مختصر از مستأجران مزرعه چهنو را نیز بهدست میدهد.
گفتیم که بهدلیل همجواری مزرعه با باروهای شهر، به احتمال زیاد کشاورزان و کارگران فعال در آن، ساکن محلات شرق مشهد مانند عیدگاه و پایینخیابان بودهاند، از اینرو نیاز چندانی برای ساخت قلعه در مزرعه، چنانکه در دیگر مزارع اطراف مشهد و منطقه «میانولایت» و «تبادکان» وجود دارد، احساس نمیشد.
نگاهی به سرشماری شهر مشهد در سال ۱۲۵۷ خورشیدی نشان میدهد که در محلات فقیرنشین مشهد، مانند پایینخیابان و بخشهای شرقی نوقان، تعداد زیادی از کارگران بخش کشاورزی زندگی میکردهاند که احتمالا زارعان فعال در مزرعه چهنو هم، در زمره این افراد قرار داشتهاند. سرشماری گفتهشده را زینالعابدینمیرزای قاجار در دوره ناصرالدینشاه انجام داد و امروز با نام «نفوس ارضاقدس» دراختیار ماست.
با نگاهی به اسناد مربوطبه مزرعه چهنو، میتوان به نام تعدادی از مستأجران و مالکان قدیمی آن نیز دست یافت و هرچند که بخش بزرگ این مزرعه، موقوفه آستانقدسرضوی بود، بخشهایی از آن بهعنوان موقوفه مدرسه نواب و نیز، اراضی تحت مالکیت ورثه حاجیمیرزاعبدالحسینبن محمدمهدی، ملقب به «رکنالتولیه»، سرکشیکاول آستانه در دوره ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه، شناخته میشده است.
در سندی مربوطبه سال ۱۳۳۵ قمری/ ۱۲۹۶ خورشیدی (سند شماره ۱۰۴۷۳۶ در مرکز اسناد آستانقدسرضوی)، سیدجواد ظهیرالاسلام، تولیت وقت آستانقدسرضوی، از «شاهزادهمظفر» (سالار مظفر، رئیس وقت قشون خراسان) میخواهد که در اداره اراضی و احیانا دعوای میان ورثه رکنالتولیه و تولیت مدرسه علمیه نواب، دخالت نکند.
از دیگر افرادی که نامشان در تاریخ مزرعه چهنو و در قالب سند ماندگار شده است، میتوان به «حاجمحمدباقر»، مستأجر مزرعه در سال ۱۳۰۸ خورشیدی اشاره کرد که ظاهرا بهدلیل بدهی، ناچار میشود از اجاره این اراضی دست بکشد و درپی آن، آستانقدس مزرعه چهنو را در سال ۱۳۰۹ خورشیدی، به میرزاعبدالله ناظر، مفتش (بازرس) «دایره تفتیش آستانقدس»، اجاره میدهد.
امروز کمتر نشانی از مزرعه قدیمی چهنو وجود دارد و چنین به نظر میرسد که تاریخ پرفرازونشیب آن در قالب نام کوچهای قدیمی که امروز از حدود عیدگاه تا قلب محله قدیمی سرشور امتداد پیدا کرده، خلاصه شده است.
صرفنظر از آنچه با تکیه بر اسناد موجود درباره مزرعه چهنو گفتیم، برخی عکسهای قدیمی مشهد نیز، میتواند اطلاعات ارزشمندی درباره این مزرعه به ما بدهد؛ بهعنوان نمونه، تصاویری که هانری رنه دالمانی در سال ۱۸۹۸ میلادی/۱۲۷۷ خورشیدی، از مشهد و اطراف آن تهیه کرده، دربرگیرنده چنین اطلاعاتی است. طبق محتوای این عکسها، در بیرون از باروی مشهد، مکانهای فعال آجرپزی و «کَوَلسازی*» قرار داشته است.
در دورههای بعد و بهویژه در دوره پهلوی اول، نخستین کورههای جدید آجرپزی از نوع «هوفمان» نیز در این منطقه ساخته شد. نگاهی به نقشههای قدیمی مشهد نشان میدهد که میتوان محل قرار گرفتن این کورههای قدیمی و جدید را در فضاهای اطراف مزرعه چهنو مکانیابی کرد؛ نقاطی مانند «گود جلال» و «گود اصغرکور» که در شمال این مزرعه واقع بود.
عبور نهر خیابان از وسط این زمینها و نیز، پرآبی شعب قنات مزرعه چهنو، از یک طرف و ازطرف دیگر، جنس خاک این اراضی باعث میشد که لوازم تولید خشت بهآسانی دراختیار کورههای آجرپزی و کولسازی قرار گیرد و از اینرو، میتوان تصاویر دالمانی را از پشت باروهای مشهد در سال ۱۲۷۷ خورشیدی، با حدود اراضی مزرعه چهنو یا دستکم اطراف آن تطبیق داد؛ موضوعی که نیاز به پژوهش و واکاوی بیشتر دارد و در آینده، بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
* کَوَل: سازهای سفالی که برای استحکام دیواره چاهها و قناتها استفاده میشده است و امروزه با استفاده از سیمان و شن ساخته میشود.
* این گزارش یکشنبه ۲۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۱۵ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.