آقاماشاالله تعریف میکند: تقریبا هر شب با پدر و مادرم به مسجد میرفتیم. همسایهها هم میآمدند، انگار که یک خانواده بودیم. آن روزها، افطار فقط یک وعده غذایی نبود، یک رسم بود که همه را دور هم جمع میکرد.
چهنو از محلات قدیمی با بافت نسبتا فرسوده در مجاورت حرم مطهر امامرضا (ع) است که درگذشته مزرعه بزرگی بوده و بخشی از اراضیاش حدفاصل خیابانتهران قدیم و پایینخیابان (نواب صفوی) قرار داشته است. این مزرعه بر اثر خیابانکشی، تکه تکه شده است. محله چهنو ۱۶ هیئت قدیمی دارد.

شهیدان محمدجواد و محمود شیری، دو برادر بودند که با اصرار خودشان راهی جبهه شدند و روزی که جنازهشان برگشت چیز زیادی از جسم آنها باقی نمانده بود، اما اسمشان روی همه زبانها بود.
ابراهیم قلمائی نامهرسان محله چهنو میگوید: آدم انتظارش را ندارد، اما خیلی از مردم میدانند روز پست در تقویم چه روزی است، هنگام تحویل بسته به ما تبریک میگویند و خداقوتی میگویند. همین به ما انرژی میدهد.
روضه خانه حاج غلامحسین، یک روضه هفتگی چرخشی بوده که هر هفته در خانه یکی از اعضا برگزار میشده، اما از سی سال پیش دیگر نچرخیده و اینجا ماندگار شده است.
در پنجمین کوچه از خیابان چهنو، سردر حسینیه بیت العباس خودنمایی میکند.بهانه تاسیس آن هم، یک جلسه خانوادگی بوده و با کمک خیّری ساخته شده است.
علی نیکمنش را خیلیها با عنوان «آقای دوچرخه» میشناسند. آقای دوچرخهای که همچون خیلی از افراد، اولین تصویری که از دوچرخه پیدا کرده، چهار فلز بههموصلشده با دو چرخ جلو و عقب بوده است.
امروز کمتر نشانی از مزرعه قدیمی چهنو وجود دارد و چنین به نظر میرسد که تاریخ پرفرازونشیب آن در قالب نام کوچهای قدیمی که امروز از حدود عیدگاه تا قلب محله قدیمی سرشور امتداد پیدا کرده، خلاصه شده است.