شناسنامه

خانواده کیسه به دوش!
همه اعضای این خانواده، با کیسه ضایعات بر دوش به‌سمت خانه می‌روند و ضایعاتی را که در طول روز جمع کرده‌اند، در محوطه کوچک خانه اجاره‌ای خود انبار می‌کنند.
بی‌هویتی فرزندان مادران ایرانی و پدران افغانستانی ادامه دارد
تلخی ماجرا این است برخی از اتباع به عهدی و پیوندی که بسته‌اند پایبند نمی‌مانند و ایران را ترک می‌کنند، آن وقت زن  بی‌پناه می‌ماند و فرزندانی قد و نیم قد بدون شناسنامه و هویت.
تاریخ دردسرهای ثبت نام خانوادگی در مشهد
نخستین خبر ثبت شده درباره ثبت احوال مشهد نشان می دهد اوایل اسفند 1304 خورشیدی، ثبت نام فامیل آغاز می‌شود. انتخاب نام فامیل هم راه های مشخصی داشته که معمولا بر اساس نام طایفه، خاندان، لقب و شغل انجام می شد.
داستان بی‌شناسنامه‌ها همچنان ادامه دارد
در منطقه5 خیل عظیمی از بانوان ایرانی وجود دارند که به همسری مهاجران افغانستانی درآمده‌اند. مهاجربودن همین مردان هم کمی عجیب است و آن‌ها بیشتر متولد ایران هستند و چه بسا پدرشان متولد این خاک بوده‌ است. با اینکه 3روز پس از ابلاغ مجلس شورای اسلامی در 18مهرماه سال 98، قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی ازسوی رئیس‌جمهور ابلاغ شد، اما هنوز خیلی از مادران ایرانی که همسر مهاجر دارند، نتوانستند برای فرزندان خود شناسنامه دریافت کنند و برای ثبت‌نام در مدرسه، دانشگاه، شغل و ازدواج فرزندانشان با مشکلات زیادی مواجه هستند.
پاکبان محله پنجتن به خاطر کارش معلول شد، اما حتی کسی به دیدارش نرفت!
سید حسین حسینی، پاکبان شهرداری مشهد بود که در سال 90 بر اثر تصادف دچار آسیب نخاعی شد. این حادثه تلخ‌ترین اتفاق زندگی بی‌بی ربابه، مادر خانواده است و یادآوری‌اش هم برای او دردناک است. سیدمحمد، مرد خانه نحیف و لاغر است؛ جانباز شیمیایی جنگ. قدیم کارگر کارخانه موزاییک سازی بوده، اما توان جابه جاکردن بار نداشته است و حالا نان خشک خانه ها را جمع می کند. سیدمحمد مهمان نواز است. چندمین بار خوشامدمان می گوید. برایش عجیب است که کسی زنگ در خانه آن ها را زده باشد. همه درددلش به همین جمله خلاصه می شود؛ «در همه این سال ها کسی به دیدن حسین نیامده است.»