بازارچه بانوان محله هفدهشهریور با همه بازارچههایی که تا به حال دیدهاید، متفاوت است. بازارچه در یکی از خانههای قدیمی و باصفای محله هر سهشنبه از ساعت۱۰ صبح تا ۱۴ ظهر برگزار میشود. یکی از آن خانههای حیاطدار که حوض کوچکی وسط آن قرار گرفته است و دو باغچه در دو طرف حوض درختان میوه، حال و هوای بهاری به حیاط دادهاند.
میزها که هرکدام نشاندهنده هنر صاحب میز است، از همان ابتدای در حیاط آبیرنگ قدیمی، بدون کوچکترین فاصلهای درکنار هم چیده شدهاند. با آنکه حیاط وسعت زیادی ندارد، بانوان محله از همان ساعات ابتدایی بازشدن بازارچه، حضوری پرشور دارند.
آنها آمدهاند تا با خرید از این بانوان از کارشان حمایت کنند. بازارچه پر از هنرهای آشپزی، صنایع دستی، چرمدوزی، ادویههای خانگی و... است. این بازارچه با همت و پشتکار زکیه کریمی از سال ۹۷ درحال برگزاری است.
کریمی از آن دست بانوانی است که دغدغه کار و فعالیتهای اجتماعی را دارد. او چند سال قبل ابتدا به این فکر افتاد که به اتفاق سایر بانوان فامیل، کارگاه تولید قارچ بزنند تا برای گروهی از بانوان هنرمند، اشتغال ایجاد کنند. اما بعداز بررسیها متوجه شدند که کارگاهها خارج از شهر قرار دارد و رفتوآمد برای این گروه از بانوان سخت است.
با تصمیم گروهی به این نتیجه رسیدند که خیریهای تأسیس کنند. آنها موفق شدند سال ۹۶ خیریه «بشارت بهشت» را راهاندازی کنند. بعداز آن خانوادههای نیازمند را شناسایی کردند و در مناسبتهای مختلف به ۳۵ تا چهلخانوار بسته معیشتی میدادند.
این بانوی فعال اجتماعی میگوید: بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که این کارمان ماهیدادن است نه آموزش صید ماهی. ایدهمان کارآفرینی بود، اما کاری که در حال انجامش بودیم، با ایجاد اشتغال زمین تا آسمان فرق داشت. به همین دلیل بهدنبال راه دیگری گشتم تا به برپاکردن بازارچه برای بانوان سرپرست یا بدسرپرست رسیدم.
حالا باید مکانی را برای برپاکردن بازارچه پیدا میکردند. در ابتدا یکی از کانونهای فرهنگی محله هفدهشهریور به آنها اجازه داد بازارچه خود را آنجا برپا کنند. آنها با گذاشتن پنجمیز در سال۹۷ کارشان را شروع کردند.
زکیه کریمی میگوید: بانوان بسیاری تمایل به اشتغال داشتند و از ایده بازارچه بسیار استقبال کردند، اما سرمایه اولیه نداشتند که کالا تهیه کنند و برای فروش عرضه کنند. بههمیندلیل برایشان کالا تهیه کردیم و پول کرایه میز را هم از آنها نگرفتیم. هرچه میفروختند، درصدی از سودش را ما برمیداشتیم. اما بعداز چند هفته برگزاری بازارچه، مدیران کانون دیگر تمایلی به همکاری نداشتند.
کریمی یک بار دیگر با مشکل روبهرو شده بود. او دنبال مکان جدیدی میگشت تا اینکه به یاد خانه عمو و زنعمویش که به رحمت خدا رفته بودند، افتاد. خانهای در محله هفدهشهریور که فرزندان عمویش آن را به کار خیر اختصاص داده اند. در این خانه، دوره قرآن، کلاسهای آموزشی رایگان برگزار میشود و حتی در ایام مذهبی مانند آخر ماه صفر بهرایگان دراختیار زائران قرار میگیرد.
او ایدهاش را با خانواده عمویش درمیان گذاشت و آنها هم از این کارخداپسندانه استقبال کردند. اینطور شد که آنها از سال ۹۸ در این خانه هر سهشنبه بازارچهشان را برپا میکنند. بدونشک در مقایسه با شروع کار، رفتهرفته تعداد غرفهها افزایش پیدا کرده و همچنین بر تنوع کالاهایی که به فروش میرسد، اضافه شده است.
گاهی آنقدر تقاضا زیاد است که زکیهخانم مجبور میشود اولویتبندی کند. فضا محدود است و فقط برای ۳۵ میز گنجایش دارد.
کریمی با اشارهبه اینکه بازارچه کانالی در فضای مجازی دارد و متقاضیان برای رزرو مکان پیام میفرستند، توضیح میدهد: در زمانهایی مانند اسفند تقاضا برای گرفتن میز و ارائه اجناس بیشتر است. بههمیندلیل مجبوریم از چند هفته قبل اولویتبندی کنیم تا حق کسی ضایع نشود.
در ماه آخر سال، ساعت کار بازارچه هم براساس مراجعه مردم تغییر میکند و بازارچه از صبح تا عصر ادامه دارد.
در این بازارچه رنگارنگ، از کیف و کمربند و وسایل چرمی، صنایع دستی تا ادویههای خوش رنگوبو پیدا میشود. زکیهخانم توضیح میدهد: کرونا دو سال کارمان را به تعطیلی کشاند. اما بعد از آن، کار را دوباره شروع کردیم. حالا بانوان به مرحلهای از خودکفایی رسیدهاند که میتوانند هزینه اجاره میز را پرداخت کنند. این مبلغ بسته به فروش تعیین میشود.
بهطور معمول دورزدن و تماشای بازارچههای محلی برای همه بهویژه خانمها جذاب است. سری به غرفه ادویههای دستساز مریم شمس میزنیم. شش سال است که در این حرفه کار میکند و از همان ابتدا با بازارچه همکاری دارد.
شمس یکی از دلایل همکاریاش با این بازارچه را محیط امن و دوستانش میداند و میگوید: در این مدت توانستهام مشتریهای ثابت خود را داشته باشم و این یکی از مزیتهای این بازارچه برای من است.
او رضایت مشتری را بهترین بخش کارش میداند و حرفش را اینگونه ادامه میدهد: هنگامی که مشتری از ادویهای که خریده و مصرف کردهاست، اعلام رضایت میکند و دوباره برای خرید میآید، تمام خستگی کار از تنم میرود.
میز دیگری توجهم را جلب میکند. زهرا علینژاد به همراه دخترش، نجمه یونسی، کار ترمهدوزی و دوخت جانماز و روباندوزی و... انجام میدهند. او توانسته است از همین راه برای چند بانوی دیگر هم کارآفرینی کند.
زهراخانم بااشارهبه اینکه بانوان هنرمند بسیاری در منطقه هستند که کار تولید را بهخوبی انجام میدهند، میگوید: اگر فضای مناسب و ثابتی برای فروش باشد، بانوان بیشتری جذب میشوند.
او از اینکه محلهشان مانند سایر محلات، بازار هفتگی ندارد، گلایه دارد و میگوید: اگر ایده خانم کریمی نبود، تا امروز همین بازار هم راه نمیافتاد. ما در این محدوده روزبازار مثل محلههای دیگر نداریم و این بازارچه فرصت خوبی برایمان محسوب میشود.
فرزانه مقصودی دوسالی میشود که از سنگهای مصنوعی، جاعودی، گلدانهای رنگی و... درست میکند. مقصودی کارهای هنری زیادی انجام میدهد و این هنر نیز بخشی از کارش محسوب میشود. او در همین محله زندگی میکند و هنگامیکه متوجه این بازارچه شده، برای گرفتن میز اقدام کرده است.
او برایمان توضیح میدهد: این بازارچهها میتواند ضمن اینکه از کاروکسبهای محلی و خرد حمایت میکند، محیط مناسبی برای عرضه کالاهای بانوان باشد. حمایت اهالی هم تشویقی برای حضور بیشتر و ایجاد تنوع در کالاهاست.
* این گزارش سهشنبه ۸ اسفندماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۵۸ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.