با یک پرش، خودش را از زمین جدا میکند. دومتر، سهمتر در هوا شیرجه میزند. نگاهش را به هدف درحال چرخش میدوزد. ترس برایش جایگاهی ندارد. باید مستقیم رو به هدف قرار گیرد. همهچیز در ثانیهای اتفاق میافتد. تمام نگاهها بهسمت اوست. او آخرین امید تیم است. یا توپ را میگیرد یا گل میشود!
فاطمه عامل برازنده، گلر سوپر لیگ فوتسال بانوان کشور است. این شهروند بیستوپنجساله محله آزادشهر و گلر اول تیم سوپرلیگی مهر عظام، تجربه حضور در مسابقات بینالمللی و کشوری را دارد. گرچه او امسال به خاطر مصدومیت زانو از حضور در تیم باشگاهیاش باز مانده، اکنون سخت درحال تمرین برای حضور در دوره بعدی آن است.
زمانی که فاطمه عامل برازنده با برادرش در حیاط خانه فوتبال بازی میکرد کسی فکر نمیکرد قرار است روزی به جایگاه گلری برسد. اصلا نمیدانست تیمهای فوتسال بانوان وجود دارد و او را وارد لیگ برتر و سوپر لیگ میکند.
به قول خودش در مدرسه استعدادش کشف و راه پایش به مسابقات باز شد. تعریف میکند: فوتبال برای من از همان توپهای پلاستیکی و بازی در حیاط خانه شروع شد. هیچ تکنیکی بلد نبودم و فوتبال بیشتر از ورزش یا حتی مسابقه، برایم جنبه بازی داشت. وارد مقطع راهنمایی که شدم، یک روز قرار بود در مدرسه مسابقه فوتسال بدهیم.
معلم ورزش شروع به استعدادیابی بین دانشآموزان کلاس کرد و من هم جزو افرادی بودم که توسط او انتخاب شدم. ابتدا میخواست من را بهعنوان بازیکن وارد تیم کند، اما خودم اصرار کردم که دروازهبان باشم. در آن بازی چند گل حتمی را گرفتم. معلمم تعجب کرد و از من پرسید «جایی کلاس رفتهای؟» که در جوابش گفتم نه. بعد من را برای مسابقات ناحیه فرستاد که آنجا هم چند گل حتمی را گرفتم و به مسابقات استان معرفی شدم.
با اینکه اولین تجربه مسابقه رسمی فاطمه عامل در مسابقات استانی بود، چند پنالتی را گرفت و تیمش دوم شد. مسئول فنی مسابقات استانی همزمان درحال انتخاب افراد مستعد برای مسابقات کشوری بود و اسم عامل هم در این لیست قرار گرفت. چندماه بعد از این مسابقات با او تماس گرفتند و برای حضور در تمرینات اعضای منتخب کشوری دعوت شد.
او میگوید: هشت گلر و پنجاهبازیکن بودیم که تمرین میکردیم. تا این موقع زیاد قوانین زمین بازی را نمیدانستم، ولی از آن پس، یکییکی آنها را یاد گرفتم. من در مدرسه نمونهدولتی درس میخواندم و خیلی سخت اجازه میدادند از مدرسه غیبت کنم و در تمریناتم حاضر شوم. با هر سختیای بود، تمرینات را انجام دادم و توانستم جزو دوازدهنفر اعضای تیم اعزامی به مسابقات کشوری آموزشوپرورش قرار گیرم.
او گلر دوم این تیم بوده است و درحالی عازم مسابقات میشود که در مقطع اول راهنمایی (ششم کنونی) درس میخوانده است. عامل در این مسابقه هم آنقدر خوش میدرخشد که جایگاه گلر اول را به خود اختصاص میدهد و از آن پس، بهطور جدی و حرفهای وارد عرصه فوتسال میشود.
مسابقات آموزشوپرورش، فاطمه عامل را به مسابقات لیگ میرساند، بهطوریکه حضور در مسابقات لیگبرتر و سوپر لیگ و مسابقات بینالمللی دانشجویان جهان در کشور روسیه، افتخارات سالهای بعدی او را تشکیل میدهند.
میگفتند سختتان نیست با این پوشش بازی میکنید؟ من هم میگفتم نه. این پوشش، قانون کشور و عقیده ماست
این ورزشکار از سال۱۳۸۸ تاکنون در بیشاز سیصدمسابقه استانی و کشوری اعم از مسابقات آموزشگاهها و لیگهای کشوری حضور داشته است. او سال۱۴۰۰ اولین تجربه حضور در اردوهای تیم ملی را به دست آورده است و در حال حاضر هم خود را برای دور بعدی مسابقات سوپرلیگ آماده میکند. همچنین تجربه حضور در دو دوره مسابقات بینالمللی با تیم باشگاهی را دارد. این تجربیات، خاطرات و حرفهایی شنیدنی برای او به یادگار گذاشتهاند.
- در مسابقات دانشجویی بینالمللی که به روسیه رفتی، واکنش افراد خارج از کشور به شما و تیم ایران چطور بود؟
اولین نکتهای که توجه آنها را جلب میکرد، حجاب ما بود. بین سیزدهتیم، ما تنها تیم باحجاب بودیم و میگفتند که «سختتان نیست با این پوشش بازی میکنید؟» من هم میگفتم «نه. این پوشش، قانون کشور و عقیده ماست که برایش احترام قائلیم و به آن افتخار میکنیم.»
- چقدر با شهر مشهد و امامرضا (ع) آشنایی داشتند؟
خیلی زیاد. خودم تعجب کرده بودم. حتی بعضیهایشان عکس حرم امامرضا (ع) را در گوشیهایشان داشتند. معماری حرم خیلی برایشان جالب بود و دوست داشتند بدانند چرا امامرضا (ع) برای ما محبوب است.
- دیدگاه آنها درباره بانوان ایرانی چطور بود؟
تیم ما خیلی پرانرژی بود و در مسابقات رشتههای مختلف، ایرانیها را تشویق میکردیم. تشویقهای ما آنقدر پرشور بود که مورد توجه خارجیها قرار گرفته بود و میگفتند «ما فکر میکردیم شما، چون حجاب دارید، باید افرادی خشک و بیروح باشید»، ولی وقتی میدیدند شور و نشاط ما از همه تماشاگران بیشتر است، فهمیدند دیدگاهشان اشتباه است.
- بدترین گلی که تا حالا خوردی؟
در اولین مسابقات استانی که هنوز به قوانین زمین آشنا نبودم یک گل را گرفتم، اما درحالیکه توپ در دستم بود، وارد دروازه شدم و یک گل به نفع تیم حریف شد. هنوز هم هر وقت از آن گل یادم میآید لجم میگیرد.
- بهترین خاطرهای که داری؟
امسال بعد از اینکه وارد سوپرلیگ شدم، در اولین بازی آسیبی جدی به زانویم وارد شد که بهخاطر آن از حضور در چند مسابقه بعدی و تیم ملی بازماندم. در همین مسابقات سوپر لیگ، کنار زمین در حال تماشای بازی تیم بودم، اما در دقایق ابتدایی چند گل خوردیم و از من خواستند با همان زانوی آسیبدیده وارد زمین شوم.
آنجا توانستم جلو چند گل حتمی و چند پنالتی را بگیرم که خیلی برای همه اهمیت داشت و خودم هم با اینکه روند درمانم طولانیتر شد، خاطره خوبی برایم شد. مسابقات فوتسال دانشجویان جهان در کشور روسیه نیز یکی از بهترین تجربهها و خاطراتم هست که در پیشرفت من نقش بسزایی داشت.
- شما گلرها وقتی در هوا شیرجه میزنید و بعد روی زمین میافتید، درد ندارید؟
نه، واقعیت این است که ما چطور افتادن را یاد میگیریم، اما تقریبا همیشه زانوها و آرنجمان زخمی است و به این زخمها و دردشان عادت داریم.
- واکنش تماشاگران و کادر کنار زمین را دنبال میکنی؟
بله، خیلی وقتها بعد از بازی، فیلمها را نگاه میکنم و یکی از موضوعات جالب برایم همین واکنشها در موقعیتهای گل هست. خیلی وقتها هم خود افراد، اینها را بهصورت عکس یا فیلم کوتاه برایم ارسال میکنند که به نظرم جزو زیباترین تصاویر و خاطرهها هستند.
- خواستهای در حوزه ورزش داری؟
امیدوارم بنگاههای اقتصادی شهر مشهد درراستای مسئولیتهای اجتماعی خود در حوزه فوتسال بانوان تیمداری کنند تا من و دیگر ورزشکاران مجبور نشویم در شهر دیگر بازی کنیم. در آخر هم امیدوارم فوتسال بانوان مشهد بتواند با حضور یک حامی مالی قوی قهرمان ایران شود.
* این گزارش پنجشنبه ۲۶ بهمنماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۳۹ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.