«پینتبال» یکی از تفریحات و ورزشهای جذاب است که در سالهای اخیر وارد کشور ما شده و مورد استقبال هموطنانمان واقع شده است، در این بین مشهد و علاقهمندان به این رشته در کشور همواره جزو برترینها بودهاند. با وجود مشکلاتی که بر سر راه علاقهمندان به این رشته است که در رأس همه آنها هزینههای بالای آن است، همواره استعدادها و افراد برتری در این رشته رشد کرده اند و توانسته اند مقامهای خوبی را کسب کنند.
محمدعلی مدیریان، از ورزشکاران موفق رشته پینتبال کشور است که توانسته در سالهای اخیر و پس از موفقیت در لیگها و مسابقات داخلی مسافر کشورهای خارجی شود و در مسابقات مختلف برای تیمهای مطرح این رشته به میدان رود.
او پس از موفقیت در این رشته در سالهای اخیر دغدغه مطرح کردن این رشته و کمک به توسعه پینتبال در شهر مشهد را در سر دارد و در این راه تشکیل باشگاه و مربیگری را در دستور کار قرار داده است. در ادامه با او و فعالیتش بیشتر آشنا میشویم.
محمدعلی مدیریان به عنوان یک جوان موفق دهه هفتادی میگوید: «در خانواده ورزشکاری متولد نشدهام، ولی خانواده در ورزشهایی که مشغول بودم از من حمایت کردهاند.» او از کودکی به دنبال هیجان و حرکات با انرژی بالا بوده است و گواه این امر هم ورزشهایی است که در مقاطع مختلف زمانی به آنها پرداخته است.
مدیریان در دوران نوجوانی ورزش را با اسکیت لاین در بخش اسکیت خیابانی شروع کرده است. به گفته خودش همراه با بچههای هممحلی که تعداد زیادی از آنها به این ورزش مشغول بودند تمرین و بازی میکرده است. بعد از گذشت مدتی در اثر یک اتفاق از ناحیه آرنج آسیب دیده و در نتیجه با اسکیت و نمایشهای جذاب آن خداحافظی کرده است. در ادامه سراغ فوتبال رفته، ولی به گفته خودش آن هیجانی که لازم بوده را از فوتبال نگرفته است.
مدیریان در ادامه درباره هیجانات ورزش و فوتبال میگوید: «مبنای انتخاب من برای ورزشهایی که انجام دادهام هیجان بوده است. بعد از اینکه نمیتوانستم اسکیت را ادامه دهم به سراغ فوتبال رفتم چرا که فکر میکردم میتواند هیجان لازم را به من بدهد، اما متوجه شدم که تنها هیجان کافی نیست و باید علاقهای هم وجود داشته باشد بنابراین قید فوتبال را زدم.
بعد از این بود که سراغ کارتینگ رفتم. مربی من در این رشته، سعید توپی جزو اولین کسانی بود که کارتینگ را به مشهد آوردهاند. یک روز که برای تمرین به باشگاه کارتینگ ارشاد رفتم باران گرفت و مربی تمرین من را به خاطر بارندگی ممنوع کرد.
با گریه و ناراحتی در آن حال و هوای نوجوانی کنار زمین نشستم که متوجه صدای شلیک شدم و بعد از اینکه این صدا، مستمر به گوش من رسید برایم سؤال شد که این چه صدایی است و آن را دنبال کردم که به چالهای که شبیه خندق کنده شده بود و کل محیط یک فضای شبهجنگ بود، رسیدم و دیدم افرادی هستند که به سمت هم شلیک میکنند؛ بنابراین در ادامه سراغ پرسوجو در مورد این رشته رفتم و با مسئول آنجا که آقای علی خلیل زاده و ایلیا نظر زاده اولین باشگاه دارهای مشهد بودند صحبت کردم که بسیار با حوصله برایم توضیح دادند و سعی کردند کاملا مرا متوجه این ورزش کنند.
به این ورزش علاقهمند شدم و خواستم که من هم تمرین کنم با وجود اینکه زمین در اختیار یک خانواده بود و من نمیتوانستم بازی کنم، اما زوجی که سانس را رزرو کرده بودند به دلیل اشتیاق من برای بازی پذیرفتند که من وارد بازی شوم. ۲۰ گلوله خریدم و بعد از آن هم دو دفعه گلولههای خودم را شارژ کردم.
دست اول و سوم به یکباره همه گلولهها را استفاده کردم و در دست دوم هم گلوله خوردم. آن روز تمام شد و به پدرم گفتم که به این ورزش و رشته علاقهمند شدهام. او هم پذیرفت مشروط بر اینکه اگر نمرههای خوبی بگیرم یک روز در هفته مرا به این باشگاه ببرد. بعدترها این باشگاه مدتی تعطیل شد و سپس بعد از بازگشایی مجدد و انتقال به اول جاده شاندیز برای شروع تمرینات و دورهها به جاده شاندیز میرفتم که به نوعی شروع راه حرفهای شدنم در این رشته بود.»
اصولا برای اینکه هرکاری را در سطح عالی دنبال کنیم باید تلاش کنیم تا در آن مسیر و کار حرفهای و پخته شویم. مدیریان هم از این قضیه مستثنا نبوده و در ادامه درباره شروع کارش از تیمهای باشگاهی و حرفهایشدن این گونه میگوید: «بعد از اینکه دورههای مختلف تمرینی را در باشگاه گذراندم به عضویت تیم گیو درآمدم که تنها تیم حرفهای در مشهد بود و یک تیم قوی هم محسوب میشد، ولی تعداد بازیکنان انگشت شمار بودند.
به لحاظ تمرین و اصول حرفهای کاملترین تمرینات پینتبال را فرا گرفتم. تیم گیو برای اینکه تیم نهایی را کامل کند استعدادیابی و مسابقاتی برگزار کرد که من موفق به عبور از این فیلتر شدم. مراحل تیمهای پایه تیم را گذراندم تا به تیم اصلی گیو رسیدم و با این تیم در لیگ کشوری شرکت کردم.
در همان زمان ما یک تیم دیگر هم داشتیم به نام پارتیزان که همه اینها در کنار همدیگر تشکیل یک خانواده میدادند. نکته مهم این بود که هیچ کس به دنبال «من» نبود، برد تبلیغاتی مطرح نبود و همه برای تیم و این خانواده تلاش میکردند، همه خانواده بودند و نتیجه تیمی که قهرمانی بود هدف نهایی همه شده بود.»
او در ادامه به مقایسه کیفیت پینتبال در سال ۸۸ تا به الان میپردازد و بیان میکند: «کمیته پینتبال که زیرمجموعه ورزشهای همگانی است در آن زمان دلسوز بود و همه جوره برای توسعه پینتبال و کیفیت بالای برگزاری مسابقات تلاش میکرد در حالی که اکنون شاهد چنین عملکردی نیستیم.»
در ادامه این ورزشکار درباره وضعیت لیگ کشوری پینتبال میگوید: «در سالهای اول لیگ پینتبال در سال، ۴ دوره مسابقه در شهرهای مختلف و هر ساله هم مرتب برگزار میشد تا اینکه در سال ۲۰۰۹ که مصادف بود با سال ۱۳۸۹ ایران میزبان جام جهانی پینتبال درجزیره کیش بود و بهترین اتفاق ممکن برای این رشته رقم خورد، ولی بعد از برگزاری جام جهانی ناگهان لیگ تعطیل شد و یک سقوط و بازگشت به عقب داشتیم.»
مدیریان از افتخارات خودش در این رشته هم به طور خلاصه این گونه یاد میکند: «سال ۲۰۰۷ میلادی همراه با تیم گیو، نایب قهرمان لیگ شده و راهی مسابقات مالزی شدیم که البته با توجه به شرایط درسی حضور برای من مقدور نبود.
مقام سومی را در دوره بعدی کسب کردیم و در سالهای بعد در لیگهای PALS آسیا برای تیم هودلومز مالزی در مسابقات تایلند و به تازگی در ترکیه بازی کردم، و در حال حاضر بازیکن تیم بورسا ترکیه هستم که در واقع تنها لژینور از استان خرسان رضوی تا به کنون در رشته پینتبال بودهام.»
این ورزشکار موفق پینتبال در ادامه به حمایت نکردن لازم مسئولان از تیم ملی اشاره میکند و میگوید: «در عمل ما تیم ملی نداریم و بیشتر تیمهایی که به عنوان نماینده کشور در مسابقات شرکت میکنند با هزینه شخصی خودشان در مسابقات حاضر میشوند، یعنی تیمهای باشگاهی هستند که هزینههای خودشان را پرداخت میکنند و با پرچم ایران در مسابقات حاضر میشوند و حمایت فدراسیون و یا کمیته را ندارند.»
در ادامه از مدیریان میخواهیم تا کمی بیشتر درباره این رشته توضیح دهد و او هم میگوید: «اوایل دهه ۱۹۷۰ در وزارت کشاورزی آمریکا، خودروهایی وجود داشت که عقب آنها پمپی متصل بود که رنگ را به مسافتهای دور پرتاب میکرد و با این وسیله، درختهایی که باید قطع یا هرس میشدند، علامتگذاری میکردند.
نفراتی که در آن محیط بودند به این فکر فرو رفتند که به جای پرتاب رنگ گلولههایی طراحی کنیم و آنها را پرتاب کنیم، بعد از انجام این کار در صدد افتادند که با پناه گرفتن در پشت درختها و پرتاب گلوله یک بازی انجام دهند. در گذر زمان به جای پمپ، اسلحههایی ساختند که کوچک و قابل حمل باشد و بعدتر به عنوان یک بازی یا مسابقه شبهنظامی وارد سیستم ورزشی و نظامی آمریکا شد.
توسعه این ورزش به تشکیل کمیته بینالمللی این رشته و برگزاری مسابقات و لیگهای جهانی با عنوانهای NXL و UPBF منجر شد. رشته از سال ۸۰ وارد ایران شد و از سال ۸۳ طرفداران خود را در مشهد پیدا کرد و اکنون کمیته پینتبال کشور زیر نظر فدراسیون ورزشهای همگانی فعالیت دارد.»
مبنای انتخاب من برای ورزشهایی که انجام دادهام هیجان بوده است
مدیریان در ادامه درباره نحوه اجرای بازی نیز مطرح میکند: «این بازی به صورت ۵ به ۵ با دستور داور آغاز میشود. تیمها به سمت یکدیگر گلوله میزنند تا اینکه اعضای تیمها در پشت بانکر مخفی میشوند و هر فرد که گلوله به او برخورد کرد از مسابقه کنار میرود و نهایت آخرین نفری که در زمین میماند، تعیینکننده تیم برنده مسابقه است.»
مدیریان سپس بار دیگر گریزی به وضعیت برگزاری مسابقات پینتبال در کشوره میزند و میگوید: «از سال ۹۱ مسابقات پینتبال دوباره به صورت دورهای و منظم از سر گرفته شد که هر ساله چهار دوره در چهار فصل سال و در سه لیگ برگزار میشد و در مجموع حدود ۲۰ دوره مسابقات برگزار شد و بعد از آن دوباره رها شد.»
او درباره جایگاه بانوان در این رشته هم بیان میکند: «برای بانوان این رشته و بازی به عنوان تفریح در صورتی که بخواهند با خانواده یا دوستان به باشگاه مراجعه کنند هیچ مشکلی ندارد و شرایط در باشگاههای شهر فراهم است، اما در حوزه مسابقات لیگ بانوان از یکی، ۲ سال پیش راهاندازی شد و مسابقات با حضور ۸ تیم برگزار میشود و به تازگی کارت تیم ملی برای بانوان صادر گردیده است»
مدیریان درباره رابطه وضعیت اسپانسرها با این ورزش هم میگوید: «متأسفانه وضعیت بدی اکنون هست. برندهای خارجی حاضر به حمایت از ورزشکاران پینتبال هستند، ولی در کشور کمتر کسی پیدا میشود که چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ معنوی و خبری حتی بخواهند برای ما کاری بکنند.»
این ورزشکار پینتبال در ادامه درباره وضعیت باشگاههای پینتبال مشهد گفت: ۱۳ باشگاه در سطح مشهد فعال بودند که اخیرا به دلیل بالا رفتن قیمت گلوله و مشکلات مالی ۳ باشگاه تعطیل شدند و در حال حاضر من در باشگاه پارک ملت که با استاندارد T۲ که استاندارد حرفهای است برای اولین بار در استان خراسان رضوی ایجاد کردم و فعال هستم و لازم و قابل ذکر است که اکثر بازیکنان حرفهای مشهد در این زمین تمرین میکنند و فاز دوم آن که در سیدرضی در مجموعه ورزشی امیدوزندگی است و مناسب برای برگزاری حرفه ایترین مسابقات میباشد در حال ایجاد است تا میزبان مسابقات داخلی و حتی بین المللی باشیم، تا شاید بتوانیم برای این ورزش کاری کنیم.
از نظر محمدعلی مدیریان وجود علاقه و استعداد در پینتبال مشهد نکته برجستهای است. او در اینباره میگوید: «علاقه زیادی به رشته پینتبال در مشهد وجود دارد، اما هزینههای بالا و حمایت نکردن سازمانهای مربوط سبب شده است که کمتر این ورزش دیده شود و شاید به نوعی استعدادهای این رشته هیچوقت شکوفا نشود.»
مدیریان پس از مدتی فعالیت در این رشته و در حالی که هنوز در لیگ ترکیه بازی میکند به این فکر افتاده شاید بتواند با تشکیل باشگاهها و مربیگری پینتبال به توسعه این رشته کمک کند. او در ادامه درباره چگونگی تغییر مسیرش از یک سفر به ترکیه تا تشکیل باشگاه در پارک ملت میگوید: «من در حال مهاجرت به امارات متحده عربی برای زندگی و ادامه ورزش و مسابقات بودم که به درخواست یکی از دوستانم که اکنون شریک کاری من است، ماندگار شدم تا به او که درصدد دایر کردن باشگاه بود، کمک کنم.
این سر باز زدن از سفر هم یک دلیل بیشتر نداشت و آن هم تعصب و غیرتی بود که نسبت به وطنم داشتم. جا دارد اینجا به این نکته اشاره کنم در ترکیه که لیگ حرفهای پینتبال دارد و شما اجازه ندارید با پرچمی جز پرچم خود کشور ترکیه به میدان بروید، من با لباسی بازی میکردم که همیشه پرچم مقدس کشورم ایران بر روی سینه من بود و اصلا این جزو شروط من بود که باید پرچم کشورم بر روی لباسم باشد و خصوصا هنگام اهدای جوایز با همان لباسی که پرچم ایران راداشت بر روی سکو رفتم.»
مدیریان ادامه میدهد: «این تعصب که بازدارنده من از سفر ترکیه بود عاملی شد تا در ایران بمانم و اکنون در خدمت باشگاهها و بازیکنان پینتبال باشم تا شاید به نوعی بتوانیم فرصتی ایجاد کنیم که اگر کسی استعدادی در این رشته دارد، حیف نشود.»
وی میافزاید: «در ابتدا قرار بود چند جایی را برای راهاندازی پینتبال ببینیم. با خودم فکر کردم که زمین تمرین و بازی پینتبال در این شهر وجود دارد، اما جایی که بخواهند تیمهای حرفهای تمرین کنند نداریم؛ بنابراین به این فکر افتادم که باشگاهی راهاندازی کنیم که همه استانداردهای لازم را داشته باشد، بنابراین دو باشگاه طراحی کردیم یکی برای تمرین و تفریح و دیگری برای مسابقات که مجموعه اولی در پارک ملت با استانداردهای مناسب طراحی شده و دیگری در مجموعه امید و زندگی در حال آمادهسازی است.»
مدیر مجموعه باشگاه پینتبال پارک ملت درباره کیفیت این باشگاه هم میگوید: «تمام تجهیزات را از کشورهای خارجی وارد کردیم و تلاش کردهایم از وسایلی استفاده کنیم که از کیفیت بالایی برخوردار باشد و همین باعث شده این مجموعه جزو بهترین باشگاههای پینتبال شرق کشور باشد.»
مدیریان خدمات ارائه شده از سوی این باشگاه را نیز اینگونه تشریح میکند: «ما بعد از هر مسابقه و تمرین تمام لباسها را میشوییم. گلولهها به گونهای ساخته شده است که کبود نمیکند. مارکرها از به روزترین و باکیفیتترین نوع انتخاب شده است.
هدف ما در این مجموعه این است که کسانی که برای تمرین و تفریح میآیند یک روز خوب را سپری کنند و آنها که بهدنبال ورزش حرفهای هستند بتوانند از فضا استفاده لازم را ببرند.»
در پایان مدیریان ادامه میدهد: «از آنجا که به دنیال حمایت از پینتبال وهیجان مفید این رشته هستم تیم باشگاهی را هم در باشگاه پینتبال راهاندازی کردهام، تیمی که معرفی میکنم تیمی مصمم و قوی است که باهمکاری مشترک من و سرپرست فعلی تیم اقای محمود رشیدپور به نام آریا ایجاد کرده که بر خلاف قواعد این تیم ظرف مدت کوتاهی در حال رشد و حرفهای شدن هستند، زیرا شرایط همان خانواده سابق در این تیم ایجاد شده و با نهایت رفاقت و صمیمیت در کنار هم سه روز در هفته در حال تمرینهای سخت و صد البته اصولی و حرفهای که توسط خودم ارائه میشود مشغول هستند.
باید ذکر کنم که تیم بر خلاف دیگر تیمها استعدادیابی ماهانه را انجام میدهد و تا جایی که امکان آن باشد تیم سعی درکاهش هزینه بازیکنان دارد و در عین حال اگر حضور اسپانسری فعال شود، این تیم یکی از بهترینهای ایران و حتی آسیا خواهد شد.» محمود رشیدپور سرپرست، محمد علی مدیریان کاپیتان و مربی و وحید خرقانی، محمدحسنی، امیررضا بهروز، حمیدرضا بهروز و سعید نیازی عکاس بازیکنان این تیم هستند.
* این گزارش ۲۳ اسفند ۹۷ در شماره ۳۲۱ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.