وقتی آباد در پسوند یک نام مینشیند، میخواهد روایت یک روستا یا آبادی کوچک را بگوید که بعدها با گسترش شهرهای نزدیکشان در آن حل شده و تبدیل به یکی از کوچهها یا خیابانها شدهاند. گوش ما با نامهای احمدآباد، ملکآباد، سناباد و عباسآباد مشهد آشنایی دارد، ولی نقشههای قاجاری مشهد میگویند که این شهر قرارگرفته در حصار شاهطهماسبی نیز در همان دوران، دارای دو محدوده با نامهای گندمآباد و مهدیآباد بوده است.
ناگفته نماند که گندمآباد در سالهای اخیر بهطورکامل از بین رفته است و زمینهای آن به بخشی از صحن پیامبر اعظم (ص) حرم مطهر رضوی تبدیل شدهاند، ولی مهدیآباد نهتنها وجود خارجی دارد، بلکه روزبهروز گستردهتر میشود و ما امروز آن را بهنام کاشانی ۱۴ میشناسیم.
«مهدیآباد» نام اولیه نخستین گذر منشعبشده از خیابان شهید محسن کاشانی (پس از چهارراهزرینه قدیم و حجت کنونی) است. این نام از نخستین روزهای ایجاد این کوچه (از ابتدای سده چهاردهم خورشیدی) تا میانه دهه ۴۰ معرف آن بوده است، اما در این روزگار شهرداری وقت، نام «بیدخت» را برای آن برمیگزیند و نام جدید را بر تابلویی در ابتدای کوچه نصب میکند.
نامی که تاکنون همچنان بر تابلوی کوچه دوام دارد؛ با این تفاوت که در بالای آن، نام شهید محسن کاشانی ۱۴ هم نوشته شده است؛ البته بخش میانی کوچه یعنی در محل تلاقی کوچههای «بیدخت» و «بینادل»، دو تابلوی بینادل ۱۲ و ۵ هم نصب شده است که از مشترک بودن این محدوده با کوچه بینادل خبر میدهد. همچنین در انتهای کوچه و محل تلاقی آن با کوچه شهیدخداوردی (کوچه مسجد کردهای سابق)، تابلوی شهید خداوردی ۶ دیده میشود.
محدوده کوچه بیدخت کنونی در نقشههای دوره قاجار، محدودهای بدون هیچ عارضه دستساز انسانی، نشان داده شده است. این محدوده در نقشه دالمج (ترسیمشده به سال ۱۲۴۸ خورشیدی) به رنگ سبز و با عبارت «باغات مشجر متفرقه» معرفی شده است که نشاندهنده نبود زندگی انسانی و البته داشتن مالکهای متعدد است.
وضعیت این کوچه در نقشه «هرتسفیلد» که سال ۱۳۰۳ کشیده شده است، نیز اندکی متفاوت است. در این نقشه در محدوده تلاقی کوچه و خیابان شهیدکاشانی، باغی محصور ترسیم شده است که یکی از کوچههای اطراف آن با بخشی از ابتدای مسیر کنونی کوچه، هماهنگی دارد.
بهعبارت بهتر نخستین بخش از کوچه در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی اول، ایجاد شده است، با این حال هیچ مدرک و سندی از ساکنان کوچه در این دوران وجود ندارد و تنها باتوجهبه روایتهای موجود از سالهای بعد، میتوان مدعی شد که این افراد باید کارگران کارگاههای فرشبافی تازهتأسیسشده توسط ترکهای مهاجرتکرده به مشهد باشند که در این محدوده ساکن شدهاند.
محدوده کوچه بیدخت کنونی در نقشههای قاجار، محدودهای بدون عارضه دستساز، نشان داده شده است
کوچه بیدخت که هنوز نامی نداشته است، در دو دهه نخست قرن چهاردهم خورشیدی، رشد فراوان پیدا میکند، تاجاییکه در نقشه سال ۱۳۲۵ خورشیدی به راسته کوچهای تبدیل میشود که به یخدان موجود در کوچه مسجد ترکها میرسیده است. در همین نقشه، نام کوچه برای نخستینبار، مهدیآباد ثبت شده است. دلیل این امر هم قرار گرفتن کوچه در حاشیه باغ بزرگی موسوم به «باغ مهدی» است که بیشتر بخش غربی این کوچه را به خود اختصاص داده بود.
کوچه مهدیآباد در آن زمان، شامل هشت فرعی شرقی و پنج فرعی غربی بوده است که دو فرعی نخستِ شرقی و غربی، بعدها به خیابان شهیدکاشانی تبدیل شدهاند. ناگفته نماند که دو فرعی آخر غربی نیز همین کوچههای بینادل و مسجد ترکها بودهاند. از این میان دو فرعی نیز بنبست بوده و به باغ مهدی ختم میشده است.
از فرعیهای شرقی نیز سه فرعی بنبست بوده است، سه فرعی از طریق یک مسیر مشترک به کوچه مسجد کردها ختم میشده و آخرین فرعی باقیمانده هم مسیری بوده که انشعابی از کوچه دریادل محسوب میشده است.
این ساختار بهطورکامل و فقط با یک تفاوت در نقشه سال ۱۳۳۵ مشهد نیز قابلیت شناسایی دارد. آن تفاوت هم حذف بخش اول کوچه است که به دیوار شهر ختم میشده است. همچنین در این دوران، دو فرعی نخستِ شرقی و غربی کوچه به خیابان عشرتآباد و شهیدکاشانی کنونی تبدیل میشود.
ایجاد خیابان شاهرضا نو (آیتالله بهجت کنونی) در دهه ۴۰ سده گذشته خورشیدی، تغییراتی را در ساختار مهدیآباد ایجاد کرد. مهمترین این تغییرات، اضافه شدن یک فرعی جدید در بخش غربی کوچه بود که خیابان جدیدالاحداث را از طریق سومین فرعی شرقی کوچه به کوچههای دریادل، تکیه علیاکبریها و سپس کوچههای حمامباغ و نوغان متصل میکرد.
دیگر تغییر مهم کوچه در دوران پهلوی هم عوض شدن نام آن از مهدیآباد به بیدخت بود؛ نامی که بهدلیل سکونت تعداد درخورتوجهی از ترکهای آذربایجانی فعال در صنعت فرش در این کوچه، برای آن برگزیده شده و به معنی طبیعت، کهکشان و سیاره زهره است.
کوچه بیدخت در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا آغاز اجرای طرح نوسازیوبازسازی اطراف حرم مطهر رضوی، تغییر بزرگی را به خود ندید. تنهاتغییر مهم کوچه در این دوران، مهاجرت اغلب ساکنان اولیه آن به دیگر نقاط شهر بهدلیل تعطیلی کارگاههای فرشبافی مانند کارگاههای حاجیزرینه و پیمان بود.
در نخستین سالهای اجرای طرح، بخشی از پلاکهای کوچه برای ساخت مجتمعهای مسکونی خریده شد، اما هیچ مجتمعی ساخته نشد و تنها ورودی کوچه به پارکینگ تبدیل شد. تنها فضای سبز این کوچه نیز در تقاطع آن با کوچه شهیدخفاف واحدی (کوچه جدید منتهی به راسته نوغان) ایجاد شد.
تغییر نگاه به این منطقه مسکونی بهعنوان بخشی زائرپذیر و ایجاد تغییر در آن باعث شد تعداد زیادی از دومین گروه ساکنان کوچه به محلات دیگر مهاجرت کنند و منازل مسکونی آنان دراختیار زائران شهرها و حتی کشورهای مختلف قرار گیرد، تاجاییکه اکنون بسیاری از خانههای کوچه، سکنه دائم ندارند.
افزون بر این در دهه ۹۰ و پس از تغییرات رخداده در بدنه کوچه شهیدخداوردی یا مسجد کردها، تغییری بزرگ در آن رخ داد. پیش از این، کوچه بنبست بیدخت تنها از طریق برخی فرعیهای خود به سایر محلات و کوچهها راه داشت، اما با تخریب بقایای یخچال کوچه مسجد ترکها، از حالت بنبست خارج و به کوچه مسجد کردها متصل شد.
ناگفته نماند که در سالهای اخیر، دفتر توسعه محلی تهپلمحله بهعنوان یگانه مجموعه حکومتی موجود در این کوچه، تلاشهایی را برای احیای سکونت در آن آغاز کرده است. همچنین وجود دفتر مرحوم آیتالله صانعی در این کوچه که پس از درگذشت ایشان به کتابخانه تبدیل شده، باعث جذب اهل علم به آن شده است.
بهدلیل مهاجرت ساکنان قدیمی کوچه، سابقه حضور بیشتر ساکنان کنونی آن، کمتر از بیست سال است و بهعبارت بهتر پیدا کردن قدیمیهای محل، چون پیدا کردن سوزن در انبار کاه است. با همه این توضیحات، از خاندان نامجو بهعنوان یکی از قدیمیها که سالهای حضورش در کوچه بیش از پنجاه سال است، میتوان نام برد.
محمد نامجو، بزرگ کوچه است. عسکرناجی، از پیشکسوتان کشتی فرنگی مشهد، و محمدباقر عطاریانی، خبرنگار پیشکسوت، نیز دورهای از عمر خود را در این کوچه طی کردهاند. همچنین مرحوم مسلمان زاده، از خیران قدیمی این محل محسوب میشود که حتی پس از فوتش، اهالی محل یاد و خاطره او و روضههای پرشور منزلش را در ذهن دارند.
موسوی محضردار که خطبه عقد بیشتر جوانان محل را میخواند، نیز هرچند درگذشته است، یادش زنده است و نامش بر تابلوی خانهاش در دو نبش بینادل و بیدخت دیده میشود.
مرحوم آیتالله سیبویه که احیاگر مقتلخوانی در مشهد بود، هم مدتی را در این کوچه زندگی کرد و درکنار آنها، خاندان رادمرد که نام فرزند شهیدشان، یعنی شهید محمدحسین رادمرد، بر ابتدای فرعی نخست بیدخت (آیتالله بهجت ۱۷/۱) میدرخشد، از دیگر قدیمیهای بیدخت محسوب میشوند. سرانجام باید از خانوادههای نوایی، سیدخدادادی و حجتالاسلاموالمسلمین سعدی بهعنوان دیگر ساکنان قدیم کوچه بیدخت نام برد.
* این گزارش دوشنبه ۴ دیماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۱۱۶ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.