کد خبر: ۷۶۱۴
۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۰

کهنه‌فروشی، پیشه رو به زوال کوچه سمسار‌ها

تمام بحثشان سر بساط به نسبت بزرگی از اجناس دست دوم است که همچون جهیزیه روی زمین توسط یکی از سمسار‌ها برای برگزاری دونگی چیده شده است.

روز هنوز به نیمه نرسیده است. در حاشیه سه‌راه اول مردانی با ظاهری مشخص به تنهایی یا در گروه‌های چند نفره ایستاده‌اند و با علامت خاص انگشت‌ها که شبیه پول شمردن است، قیمت می‌پرسند و درون حلقه‌هایی که زده‌اند، خم‌شده و با شور‌وشوق بحث می‌کنند.

تمام بحثشان هم سر بساط به نسبت بزرگی از اجناس دست‌دوم شامل: یخچال دو در، چراغ خواب، سه دست پتو، آبمیوه‌گیری، مبل راحتی، قابلمه سرامیک و دیگر لوازم خانه است که همچون جهیزیه روی زمین توسط یکی از سمسار‌ها برای برگزاری دونگی (مزایده) چیده شده است.

سر همین بساط، راه تقریبا بند آمده و همهمه بیشتر شده است که مردی با صدایی بلند نبض معامله را در دست می‌گیرد.

قیمت اولیه را براساس خرید خودش پیشنهاد می‌کند. مردی از جمع داد می‌زند: «چند می‌گیری، کنار بروی» واسطه اول ۵۰۰ هزار تومان می‌گیرد و کنار می‌رود.

واسطه دوم می‌ایستد، یک، دو و هنوز به سه نرسیده، مردی دیگر این واسطه را هم می‌خرد. با این خرید سومین واسطه وارد جایگاه می‌شود.

قامتش کوتاه است با صدایی نازک که  بلند‌تر از واسطه‌های قبلی است داد می‌زند.

سر از سر نمی‌جنبد، اما او ول‌کن معامله نیست و صدایش را بلند‌تر می‌کند. داد و فریاد‌های «کهنه جنسو اینقد بالا نبر» خبر از نارضایتی تعدادی از شرکت‌کنندگان در دونگی را دارد، اما در نهایت جنس‌ها به یکی از سمسار‌های طالب که روی رقم پیشنهادی‌اش بعد از گفتن شماره سه، دونگی دیگری ثبت نمی‌شود فروخته می‌شود.»

تمام این اوضاع عجیب و غریب با نام دُونگی یکی از تماشایی‌ترین صحنه‌ها در کوچه سمسار‌ها و آنتیک‌فروش‌های مشهد است. کوچه‌ای با بازاری قدیمی در خیابان سی‌ام امام‌خمینی (ره).

البته این تمام ماجرا نیست بلکه تمام این کوچه بوی کهنگی می‌دهد. بویی که برخاسته از جنس‌های فلزی برنج و مس چندصدساله و کمد‌های چوبی و مبلمان راحتی سه‌چهارساله است.

این بازار به عنوان قدیمی‌ترین محل کهنه‌فروشی مشهد؛ سال‌هاست در نزدیکی ایام عید محل سکه انداختن سمسارهاست.

اما گویا امسال با داغ شدن بازار در شبکه‌های مجازی ورق برگشته و دیگر نه از آن دونگی‌های روزانه خبری است و نه شلوغی سال‌های‌گذشته. اوضاعی که بهانه شهرآرامحله در بستن پرونده پیش‌رو شده است.

 

سمساری رو به نابودی است

اینجا دنیای خاص و متفاوت‌هاست. با اینکه ظاهرا بیشتر به جهنم می‌ماند، اما بهشت کهنه‌فروش‌هاست.

در بیشتر مغازه‌ها همه چیز درهم است، از نعلبکی، استکان، قاشق و بشقاب کارکرده قدیم و جدید تا تشک دست دوم، دستگاه بخور آرایشگاه، مبل راحتی و سلطنتی و خاتم‌کاری نفیس، کمد، جوراب‌کهنه، لباس‌های سربازی و گردنبند‌های عجیب و غریب و خیلی چیز‌های دیگر.

بیشتر مغازه‌ها به حدی شلوغ و درهم‌وبرهم است که باید کلی چشم بیندازی تا فروشنده را از میان یک دنیا خرت‌و‌پرت تشخیص دهی. تنوعشان هم در جنس آ‌ن‌قدر خیره‌کننده است که بتواند آدم را ساعت‌ها سرگرم و مشغول به خود نگه دارد. به تعبیر درست‌تر، خیابان تسخیر شده سمسار‌ها و آنتیک‌فروش‌هاست.

از میان همین خرت‌وپرت‌هاست که همه نوع جنس کهنه و عتیقه پیدا می‌شود. ظرف‌های چینی آبرنگ صد‌سال گذشته با دستی پانصدششصدهزارتومان، رادیو‌های قدیم ده‌میلیون تومانی، استکان‌های فرانسوی چهارصدهزاری، صندلی‌های سی‌هزارتومانی، میز‌های صدهزارتومانی، مبل‌های راحتی ششصدهزارتومانی، کمد‌های چهارصدهزارتومانی، یخچال‌های سایت پنج‌میلیون‌تومانی، دوربین‌های عکاسی یک‌میلیون‌تومانی، قابلمه و سماور‌های مسی ۱۰۰ هزار تا چند‌ده میلیون‌تومانی و .... کالا‌هایی که با کمی گشت‌وگذار در بینشان و انتخاب ارزان‌هایش حتی می‌توان خانه نوعروسی را هم تجهیز کرد!

هر مغازه صد‌ها قلم کالا دارد که بیشتر آن‌ها خاک خورده و می‌خورد. البته کیفیتشان هم شاید بد نباشد، اما کسی انتظار کیفیت مناسب را هم از آن‌ها ندارد. با همین کیفیت از همه‌جای شهر خاطرخواه دارند.

فقیر، کارگر، کاسب جماعت و ثروتمندانی که حاضرند موارد دست دوم با برند‌های معروف را بخرند، اما کالای کم‌کیفیت چینی نخرند.

با وجود این موارد، آنچه بیشتر به چشم می‌خورد فروشنده‌هایی تک‌وتن‌ها در دل این خرت و‌پرت‌های دست دوم و حتی آنتیک و عتیقه است. رکود سنگینش هم از شطرنج‌بازی، دوزدوز‌های دسته‌جمعی جلوی مغازه‌ها پیداست.

وضعیتی که به گفته کاسبانش کسادی آن نتیجه راه‌افتادن سمساری‌های مجازی است.

 

کهنه‌فروشی، رو به زوال در کوچه سمسار‌ها

 

 

پول از پول درآوردن!

می‌گوید در گذشته مردم وسایل کهنه خود را دور می‌ریختند. حالا این کار را نمی‌کنند. ما به خانه‌های مردم می‌رویم و اجناس دست‌دوم آن‌ها را می‌خریم و این‌جا به کسانی که متقاضی‌اند می‌فروشیم.

یکی برای استفاده در خانه‌اش و یکی برای استفاده در خانه‌باغ آن‌ها را می‌خرد و بیشتر در خانه‌های دانشجویی کاربرد دارد.

حسن‌زاده، هفده‌سال‌کارکرده، این را می‌گوید و حاشیه‌های پنهانی‌اش را چنین بیان می‌کند: همه‌چیز با این وضعیت پیش نمی‌رود. البته نمی‌گویم همه کاسب‌ها، اما تعدادی دیگر هم هستند که معامله را جور دیگر جوش می‌دهند.

به خصوص در این روز‌ها که وضعیت سمساری‌ها تعریفی ندارد. یعنی پول از پول در می‌آورند. به این صورت که خانواده‌ای از سر ناچاری، مثل همان‌هایی که برای پول عروسی فرزندانشان می‌مانند تعدادی از لوازم منزلشان را به صورت امانی می‌دهند تا به عنوان دست دوم به فروش برسد.

خریدار هم یک ماه کل اجناس را به عنوان نمونه ۱۰ میلیون تومان می‌خرد.

با فروشنده هم شرط می‌کند که در ماه اول اگر اجناس فروش نرود باید صاحب جنس برای ماه اول ۵۰۰ هزار تومان و از ماه دوم یک میلیون‌تومان پرداخت‌کند تا زمان فروش.

جز این حکایت تعدادی از فروشنده‌های لوازم، حکایت پینوکیوست که سکه می‌کاشت تا درخت طلا درو کند. همچون افرادی که در بهمن و اسفند وسایل خانه‌هایشان را می‌فروشند تا دلار بخرند و شب عیدی آن را به چندبرابر بفروشند.

البته امسال نه تنها خبر چندانی از این افراد در بازار سمسار‌ها نیست، بلکه من کاسب هم مگس می‌پرانم چراکه سایت دیوار و شبکه‌های مجازی جای سمسار فیزیکی را گرفته است.

 

کهنه‌فروشی، رو به زوال در کوچه سمسار‌ها

 

 

عتیقه‌های مشهد را وانتی می‌برند

پشت وانت‌ها پر است از سماور‌های بزرگ زغالی، گردسوز‌های شیشه‌ای برنجی و لعابی، جام‌های آبخوری، کاسه و لیوان‌های صدساله و.... جنس‌هایی که با ردیف‌های نایاب، کمیاب و معمولی پشت وانت‌ها تقسیم شده‌اند.

فروشنده یکی از همین سماور‌ها این کالا‌ها را عتیقه‌های مشهد می‌داند که از این شهر با پرداخت پول خوب خارج می‌شود.

حسن‌زاده ادامه می‌دهد: خریدار‌ها هم عتیقه فروش‌های شیراز، اصفهان، یزد، تهران، سبلان و تبریز هستند که وانت‌وانت از این کوچه مس و برنج می‌برند. جنس‌هایی که خود ما با دیدنشان سرمان سوت می‌کشد.

البته این یک‌طرفه نیست و ما سمسار‌های مشهدی هم جنس کهنه (دست‌دوم) خانه تهرانی‌ها را به این‌جا می‌آوریم. در این راسته چند مغازه هست که اجناسش فقط دست دوم تهرانی است.

به این صورت که هر ماه یا سه ماه یک‌بار جمع می‌شویم به بازار مزایده تهران که در روز‌های جمعه در پاساژ پروانه تهران برای جنس‌های دست دوم برگزار می‌شود، می‌رویم و کامیون‌کامیون لوازم سمساری می‌خریم و بار مشهد می‌کنیم.

البته جز این به تقلید از همین مزایده‌های تهران در این کوچه دونگی برپا می‌کنیم. روشی که با آن حتی چیزی بیشتر از پول کرایه وانت و کامیون در می‌آید.

 

 

کهنه‌فروشی، رو به زوال در کوچه سمسار‌ها

 

عتیقه چینی در خانه‌های ایرانی

در همسایگی سمساری‌ها، عتیقه‌فروشی‌ها هم دنیایی دارند. مغازه‌های دست‌دوم‌فروشی و حتی دست‌چندم‌فروشی که چندسالی است با آنتیک به استقبال مردم آمده‌اند. در این کوچه هم چند مغازه تخصصی است، اما نمونه تعدادی از جنس‌هایشان در سمساری‌ها هم پیدا می‌شود.

گویی نسل جدید در این مغازه‌ها دنبال قطعه گمشده‌ای از گذشته شان می‌گردند و می‌خواهند دوباره با آن‌ها خاطره‌سازی کنند. آنتیک‌فروشی آقای محمدی یک مغازه کوچک، اما پروپیمان از وسیله‌های قدیمی است.

مغازه‌ای پر از سماور‌های  زغالی، ظرف‌های مسی، چراغ‌های نفتی، ظرف‌های چینی، صندلی و لاله‌های قدیمی که دنیای جوانی مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها را زنده می‌کند.

خاطره‌هایی که آقای محمدی آن‌ها را دانه‌دانه و سرحوصله جمع کرده است و حالا می‌فروشد. می‌گوید: در این راسته همه مثل من جنس آنتیک و عتیقه را نمی‌فروشند. تعدادی مغازه هم اگر زده‌اند برای دل خودشان است تا جنس‌های قدمت‌دار را جمع‌کنند و اگر کسی هم مشتریشان شود نرخ بالا می‌دهند تا طرف نخرد و اگر هم حاضر شد با همان نرخ مشتری شود چیزی از دست ندهند.

او که مشتری کالاهایش را همه‌جور آدم می‌خواند، چندان رضایتی از بازار ندارد و می‌گوید: با فیلم‌های صداوسیما همچون شهرزاد مردم عشق جنس قدیمی پیدا کرده‌اند، اما مشتری مغازه‌هایی همچون من زیاد نشده است، چون مردم با این فکر که کم پول بدهند در سایت دیوار و شبکه‌های مجازی به دنبال عتیقه می‌گردند، غافل از اینکه عتیقه چینی ممکن است گیرشان بیاید.

کالا‌هایی که چینی‌ها با کپی‌برداری از اجناس عتیقه ایران تولید کرده‌اند و تا کسی مهارت نداشته باشد، نمی‌تواند تشخیص دهد. آن‌طور که از حرف‌های این کاسب پیداست در این کوچه هرچه مغازه عتیقه شلوغ‌تر باشد، مشتری بیشتری دارد، چون مردم فکر می‌کنند از لای خرت‌وپرت‌ها می‌توانند جنس قدمت‌دار به درد‌بخور پیدا کنند و به عنوان ویترین در خانه بگذارند.

 

مردم خودشان امانت‌سرا‌ها را حذف‌کردند

روزگاری مغازه‌داران با سرمایه کم، اجناس دست دوم را به امانت می‌گرفتند و پس از فروش مبلغی در حدود ١٠ تا ٢٠ درصد را به‌عنوان دستمزد برمی‌داشتند، اما این روز‌ها در این بازار قدیمی که روزگاری کاسب‌هایش از محل امانت‌سرا کسب روزی می‌کردند، دیگر خبری نیست. جنس تا زمانی‌که پولش داده نشود، وارد مغازه نمی‌شود.

مهرآمیز، یکی از همان‌هایی که روزگاری امانت‌سرا داشت و این روز‌ها سمساری را می‌چرخاند، در تعریف این اوضاع می‌گوید: امانت‌سرا مال قدیم بود. دورانی که مردم به یکدیگر اعتماد داشتند، اما این روز‌ها دیگر این اعتماد نیست و اگر جنسی به امانت بگیری و بفروشی بعد‌ها خود صاحب مال شاکی می‌شود سر کم و زیاد فروش و سود آن. به خاطر همین است که می‌گویم مردم خودشان امانت‌سرا‌ها را حذف کردند.

البته گران شدن تجاری مغازه‌ها هم بی‌تأثیر نبوده است. چراکه با بالارفتن اجاره مغازه‌ها جای سمسار‌ها تنگ شد و دیگر فضا نداشتند تا اجناس مردم را در مغازه به امانت نگه دارند. از این گذشته امروز کسی که برای فروش جنسش به این خیابان مراجعه می‌کند حاضر است تا ۳۰ و ۴۰ درصد مبلغ کمتر بگیرد، اما پول را نقد دریافت کند.


دم عید روزی ۱۲ دست مبل می‌فروختم

سمسار‌های فیزیکی این روز‌ها بازنده بازار شده‌اند؛ چراکه سایت‌های مجازی سمساری‌های آنلاین راه‌انداخته‌اند. وضعیتی که تا پا می‌گذاریم در این خیابان که از پاخورترین محلات شهر است، از خلوتی مغازه‌ها تأثیرش پیداست.

مهرآمیز هم آن را تأیید می‌کندو به شکایت می‌گوید: من را ببینید از صبح تا همین الان خودم را مشغول رنگ‌کردن مبل‌ها کرده‌ام. چراکه مشتری ندارم. درحالی که تا سال‌گذشته در بهمن و اسفند روزی حداقل ۱۲ دست مبل می‌فروختم. اگر با همین وضعیت پیش برود سال دیگر این گاراژ با ۱۰ مغازه سمساری تعطیل خواهد شد.

 

کهنه‌فروشی، رو به زوال در کوچه سمسار‌ها

 

 

شبکه‌های مجازی را خود سمسار‌ها می‌چرخانند

مهرآمیز از خطر نابودی این کسب و کار قدیمی چنین حرف به میان می‌آورد. شبکه‌های مجازی سر مردم کلاه می‌گذارند. مردم را جذب کرده‌اند با این شعار که جنس دست دوم را بدون واسطه بخرید، درحالی که ۹۰ درصد افرادی که در آن‌ها فعال‌اند و خرید و فروش می‌کنند سمسار‌های مشهدی هستند.

سمسار‌هایی که در نبود بازار فیزیکی مغازه خودشان را جمع کرده‌اند و با مبلغ کمتری خانه شخصی اجاره کرده‌اند و جنس‌هایشان را چیده‌اند. هر روز هم کلی عکس می‌گذارند و با همان رقمی که در مغازه کاسبی می‌کردند حال درآمد کسب می‌کنند.

متأسفانه مردم هم فکر می‌کنند بدون واسطه کالا می‌گیرند. درحالی که در این کوچه سمساری اتحادیه هر روز کارشناس می‌فرستد. قیمت‌ها با کارشناسی آن‌ها به مردم ارائه می‌شود و سر خریدار جنس کهنه کلاه نمی‌رود.

 کارمندان، عید‌عوض‌کن‌های شهر

مهرآمیز این روز‌ها بیشتر کارش قیمت‌گذاری روی اجناس دست‌دوم است.

اجناسی که بیشتر در خانه کارمندان است. او می‌گوید: ما سمسار‌ها همیشه می‌گوییم این کارمندان چشم‌وهم‌چشمی زیاد دارند چراکه هرسال بیشترین عید‌عوض‌کن‌ها هستند. بیشتر هم وسایل بزرگ همچون مبل، میز، یخچال و موارد مشابه را تغییر می‌دهند.



* این گزارش سه شنبه ۱۵  اسفند ۱۳۹۶ در شماره ۲۷۸ شهرآرامحله منطقه ۸ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44