کد خبر: ۷۳۶۸
۰۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۵
رباط طرق، یادگار عصر صفوی

رباط طرق، یادگار عصر صفوی

رباط طرق منزلگاهی مهم در راه مواصلاتی نیشابور مرو و توس به شمار می‌آمد و کاروان‌هایی که قصد شاهراه اعظم (ابریشم) را داشته‌اند از این مسیر تردد می‌کردند.

 در پیشگاه رباطی ایستاده‌ایم که سابقۀ تاریخی آن، تا دورۀ صفوی، ما را به عقب بازمی‌گرداند. آخرین منزلگاه کاروان‌های زیارتی پیاده تا شهر امام رضا (ع)، شامل صحن زمستانی و شاه‌نشین‌های رباط و حمام خزینه‌ای کشف شده از زیر زمین و حوض انبار (مربوط به دورۀ صفوی) و صحن تابستانی (مربوط به دورۀ قاجار) است که مجموع این بنا‌ها در ابتدای خیابان رباط در محله‌ای به همین نام در پایین‌ترین قسمت نقشۀ منطقۀ ۷ واقع شده است. 

 

در آستانۀ ورود به تاریخ

درِ ورودی رباط، مقابل تابلوی «رباط طرق ۴» است. از کنار این تابلوکه به آن سوی خیابان برویم، چند قدم مانده به درِ ورودی، جفت پایه‌های تابلوی آهنی‌ای را در زمین فرونشانده‌اند که نوشته‌های روی آن مُعرف این بنای تاریخی است: «نام اثر: رباط تاریخی طرق، شمارۀ ثبت آثار ملی: ۱۶۳۶، قدمت: صفوی و قاجار، کاربری فعلی: تاریخی و موزۀ زائر.»

همچنین چکیده‌ای به این شرح: «بنا بر متون تاریخی ناحیۀ طرق منزلگاهی مهم در راه مواصلاتی نیشابور مرو و توس به شمار می‌آمد و کاروان‌هایی که قصد شاهراه اعظم (ابریشم) را داشته‌اند از این مسیر تردد می‌کردند.

برای کاروان‌های زائر نیز آخرین منزل قبل از ورود به مشهدالرضا (ع) بوده است. همچنین طرق در سال ۱۲۹۸ ه. ق دارای دو کاروانسرا متعلق به دورۀ صفویه بوده که کاروانسرای ساخته شده در زمان شاه عباس صفوی به دلیل تخریب به دستور ناصرالدین شاه برچیده شد و از مصالح آن کاروانسرایی تابستانی بنیان شد.

در حال حاضر از کاروانسرای شاه عباس اثری بر جای نمانده و تنها کاروانسرای شاه سلیمان صفوی سالم است. بخش قاجاری بنا دارای یک ردیف غرفۀ تابستانی در اضلاع شمالی‌جنوبی و شرقی است و در بیرون از کاروانسرای شاه سلیمان در ضلع غربی رباط نیز آب انبار (نام درست آن حوض انبار است که به اشتباه روی تابلویی که ادارۀ میراث فرهنگی نصب کرده است، آب‌انبار قید شده است.) و حمام قدیمی متعلق به دورۀ صفویه دیده می‌شود.».



گزارشگران و عکاسان، تنها بازدیدکنندگان!

با قدم گذاشتن در رباط، ناخواسته سوار بر قطار تاریخ می‌شویم به طوری که هم‌زمان با ورود به صحن تابستانی که جلویی‌ترین قسمت بناست، از زمان حال به گذشته و دورۀ قاجار برمی‌گردیم.

در این صحن، سمت راستمان غرفه‌های تابستانی است و سمت چپمان ورودی حوض‌انبار و بخش‌هایی از حمامی است که با تلاش متخصصان ادارۀ میراث فرهنگی از زیر خاک آشکار شده.

هم‌زمان که در صحن تابستانی این کاروانسرای تاریخی قدم می‌زنیم، اگر بخواهیم دربارۀ کاربری‌های قدیمی بخش‌های مختلف آن، اطلاعاتی بیش از آنچه روی تابلوی ورودی نوشته شده است، به دست بیاوریم، تنها گزینۀ موجود، شروع گفتگو با تنها فرد حاضر یعنی نگهبان دائمی کاروانسراست.

هر بار که ما بازدیدی از کاروانسرای رباط داشتیم، «شیردل» تنها فردی بوده که در این مجموعه ملاقاتش کردیم، بنابراین هم او از علاقۀ ما به این بنای تاریخی مطلع است و هم ما، از وظیفه‌شناسی او در قبال این مجموعۀ تاریخی آگاهی داریم.

به اتفاق «شیردل» و عکاس روزنامه، به سمت ورودی حوض انبار می‌رویم و از پله‌های پایینی آن چند دقیقه‌ای به دیوار‌های ساروجی و سقف گنبدی آن می‌نگریم.

نگهبان کاروانسرا که خودش را بومی منطقۀ طرق معرفی می‌کند، می‌گوید: «در رباط که حالا، یکی از محلات منطقۀ ۷ است، همین کاروانسرا، تنها بنای ساخته شده بوده است و بقیه زمین‌های آن، مربوط به کشاورزی بوده. طوری که در اینجا نهر‌های دائمی آب روان بوده و حوض‌انبار با آب سد طرق پُر می‌شده است.».

چند دقیقه‌ای روی پله‌های حوض‌انبار می‌نشینیم. می‌پرسیم رفت‌و‌آمد بازدیدکنندگان به اینجا طبق روالی است که همیشه از شما شنیده‌ایم؟ پاسخ می‌دهد: «متأسفانه برای اینجا، تبلیغاتی در شهر نشده که کسی مطلع شود و بیاید.

دوباره می‌پرسیم اگر بخواهید از هفتۀ گذشته بگویید، تعداد بازدیدکنندگان چند نفر بوده است؟ می‌گوید از ۵ تا ۱۰ نفر. به طور کلی، یک روز بازدیدکننده نداریم، یک روز ۱۵ نفر و یک روز هم ۲۰، ۳۰ نفر آن هم دانش‌آموزان مدارس هستند.

سؤال دیگر ما از رفت‌و‌آمد گردشگران خارجی است که شیردل می‌گوید اصلا نداشتیم، ولی مسافرانی داشتیم که تابلو را دیدند و بعد بازدیدی هم از داخل داشتند و اتفاقاً خیلی هم از تماشای اینجا لذت بردند.  

به بازدید ادامه می‌دهیم و به سمت حمامی می‌رویم که آثار آن از زیر خاک کشف شده است. اگر اطلاعات او از حمام کشف‌شده را بخواهیم بدانیم، این‌طور می‌شنویم: کارشناس‌های ادارۀ میراث فرهنگی تأکید زیادی دارند که اینجا آخرین منزلگاه کاروان‌ها برای ورود به شهر مشهد بوده است و وجود حمام هم تأییدکنندۀ همین موضوع است، زیرا کاروانسرای رباط جزو ۹۹۹ کاروانسرا‌هایی است که در زمان شاه عباس ساخته شده و در طول مسیر به غیر از آن در هیچ کاروانسرای دیگری حمام وجود نداشته است.

او به توضیحاتش اضافه می‌کند: «وجود حمام برای این منظور بوده است که زائران خودشان را نظافت کنند و برای رفتن به زیارت غسل کنند.».

 

رباط طرق یادگار صفویان

 

زمستانِ صحن زمستانی

از فضای خنک و سایه‌دار ضلع شرقی صحن تابستانی به زیر طاقی می‌رسیم که کتیبه‌ای در بالایی‌ترین قسمت آن به چشم می‌خورد. این فضا که به آن هشتی می‌گویند، صحن‌های زمستانی و تابستانی را از هم جدا کرده است.

همراه ما به غرفه‌ای که مقابل هشتی است، اشاره و بیان می‌کند: «به آنجا شاه‌نشین می‌گویند. بهترین جای رباط در شاه‌نشین بوده که سَران و بزرگان در آنجا می‌نشستند و ورودی را زیر نظر می‌گرفتند.».

شیردل هم به بنا‌های تاریخی به ویژه این کاروانسرا علاقه دارد چرا که زندگی در جوار آن، به او احساس تعلق خاطری بیش از دیگران بخشیده است. یادآوری می‌کند: «در همین قسمت شاه‌نشین، سقف طاق‌مانند زیبایی بوده که متأسفانه تخریب شده است، اما اگر به پلان‌های بنا نگاه کنید، آن را می‌بینید.».

 

صیانت از تاریخی که لَنگ اعتبار است!

در مرکز صحن زمستانی می‌ایستیم و به اطرافمان نگاه می‌کنیم؛ چهار راه‌پله تا بام و چهار در ورودی به سالن‌های اصطبل و اتاق‌هایی برای کسانی که نمی‌خواستند در سالن‌های اصطبل اقامت کنند، در گرداگرد این محیط قرار دارد.

موضوعات زیادی در اینجا ذهن ما را به خود مشغول می‌کند از جمله: بسته بودن راه‌پله‌ها به دلیل خرابی بام، سنگ‌فرش‌کفِ صحن زمستانی که سنخیتی با معماری سنتی کاروانسرا ندارد، بسته بودن دو درِ ورودی سالن‌های اصطبل، رنگی که روی آجر‌های اتاق‌ها در این صحن خورده و شاید سؤال‌برانگیزترین قسمت کاروانسرا که نام موزه بر آن نهاده‌اند.

دربارۀ همه این موضوعات با شیردل صحبت می‌کنیم، او صبورانه همراهی‌مان می‌کند و سعی دارد با توضیحاتش، بخش‌های مثبت این بنای تاریخی را برایمان برجسته‌تر کند.

گویا پاسخ همیشگی مسئولان ادارۀ میراث فرهنگی روی او هم که عِرق زیادی به این مکان دارد، تأثیر گذاشته است. از او می‌شنویم: «کار‌های مربوط به مقاومت بنا، بام‌سازی و مرمت سالن‌های قرینه جایی که موزه شده، به دلیل کمبود اعتبار لَنگ مانده است. اما ما گفتگو را بیش از این ادامه نمی‌دهیم و سعی می‌کنیم در سکوت و آرامشی که حکم‌فرماست به آنچه بر جای مانده بنگریم و دربارۀ کاربری‌هایی که در گذشته داشتند بدانیم.».

۴۰۰ سال پیش در اینجا بروبیایی بوده و رونق داشته است. کاروان‌ها با اسب و شتر‌ها و بارهایشان به اینجا وارد می‌شدند

 

زین کاروانسرا بسی کاروان گذشته...

همچنان که صدای گام‌هایمان، سکوت موزه‌ای که با اغماض به نمایشگاهی می‌ماند را می‌شکند، نگهبان کاروانسرا حرف جالبی می‌زند: «تصور کنید در ۴۰۰ سال پیش در اینجا بروبیایی بوده و رونق داشته است. کاروان‌ها با اسب و شتر‌ها و بارهایشان به اینجا وارد می‌شدند و ابتدا بار‌ها را روی سکوی میانی سالن که محل تخلیۀ بار‌ها بوده و به آن بارانداز می‌گفتند، تخلیه می‌کردند و سپس افسار اسب یا شترشان را به محلی که در پایین غرفه‌ها در نظر گرفته شده می‌بستند.».

طبق آنچه می‌شنویم و می‌بینیم در قسمت پایینی دیوار هر غرفه سوراخی است که به آن مال‌بند یا شتربند یا اَخیه می‌گفتند و افسار اسب و شتر را آنجا می‌بستند.

همچنین سکویی در هر غرفه دارد که صاحب آن حیوان در صورت تمایل می‌توانسته شب را در آنجا استراحت کند. از ویژگی‌های دیگر سالن اصطبل، روزنه‌های نوری است که روی دیوار هر غرفه تعبیه شده و سوراخ‌های هواکشی که در مرکز سقف‌های گنبدی وجود دارد.  

 

رباط طرق یادگار صفویان

 

موزه یا نمایشگاه؛ سؤال این است؟!

اردیبهشت سال ۹۲، نام موزۀ زائر بر کاروانسرای رباط اطلاق شد و عباس‌زاده، معاون سابق میراث فرهنگی دربارۀ آن گفت: «امیدواریم با افتتاح این موزه به مردم محروم طرق خدمتی کرده باشیم.».

چندی بعد ما به عنوان گزارشگر، به کاروانسرا رفتیم تا معنی این خدمت را لمس کنیم، اما در کمال تعجب متوجه شدیم، موزۀ زائر یک روز پس از افتتاح رسمی معاون رئیس جمهور بسته شده و اعتبار خدمت، یک‌روزه بوده است!

حالا ۴ سال بعد از این افتتاح و نام‌گذاری، دوباره سری به سالنی می‌زنیم که در گذشته کاربری اصطبل داشته است و حالا موزه. وضعیت موزه این‌طور است: «هنوز به غیر از همان بخش از سالن که گویا برای حضور آقای معاون رئیس جمهور مرمت و آماده شده بود، بخش دیگری مرمت نشده است و این دو بخش با تیغۀ آجری از هم تفکیک شده‌اند.

فقط ۴ غرفه، مجهز به حفاظ شیشه‌ای شده‌اند و در پشت شیشه‌ها وسایلی ساده قرار گرفته است.». روشن است که همان چند بازدید‌کننده‌ای که نگهبان به حضورشان اشاره کرد برای تماشای سجاده‌ای که به یقین در خانۀ خودشان هم یافت می‌شود به این موزه نمی‌آیند.

یعنی این افتتاح پرطمطراق، هیچ دستاورد و خدمتی به‌دنبال نداشته است و اگر پای کسی به درون کاروانسرا باز شده، صرفاً وجهۀ تاریخی آن بوده است. به‌جز تابلو‌های معمولی و عکس‌های بدون قابی که نسخۀ کپی از تصاویر مکان‌های تاریخی (حتی غیرتاریخی!) است، اشیای دیگری در موزه (!) به چشم نمی‌خورد.  




* این گزارش سه شنبه ۲۶ اردیبهشت سال ۱۳۹۶ در شماره ۲۳۷ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44