کد خبر: ۷۰۹۰
۱۰ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۰
پرستاری ظریف‌ترین هنر است

پرستاری ظریف‌ترین هنر است

محمدی سرپرستار بیمارستان امام زمان(عج) در محله رضائیه تعریف می‌کند: اول هر نوبت کاری بسته به تعداد بیماران، پرستاران تقسیم می‌شوند. به طور استاندار هر ۴ یا ۵ بیمار یک پرستار دارد.

«ای فلورانس کوچک به‌پاخیز و بیدار باش» جملاتش را در طول مسیر رسیدن به بیمارستان با خود مرور می‌کنم. یاد جمله دیگری از فلورانس نایتینگل می‌افتم که می‌گفت: «پرستاری هنر است و اگر هنر است، پرستار مثل هر هنرمند دیگری از جمله نقاشان و پیکرتراشان، باید با تعهدی همه‌جانبه برای دوره‌های دشوار آمادگی داشته باشد؛ اما سروکار داشتن با بوم‌های نقاشی یا سنگ مرمر بی‌جان را چطور می‌توان با مراقبت از بدن‌های زنده‌ای که معبدی برای روح خداوندی هستند، مقایسه کرد؟ من همواره گفته‌ام: پرستاری یکی از هنر‌های ظریف است؛ و ظریف‌ترینِ آن‌ها.»

در طول مسیر رفتن به بیمارستان امام زمان (عج) در محله رضائیه و حاشیه خیابان سرخس تلاش می‌کنم روز‌ها و شب‌هایی که بر پرستاران می‌گذرد، در ذهنم تصویرسازی کنم.

 

ایستگاه پرستاری

هماهنگی‌های لازم از قبل با روابط عمومی بیمارستان انجام شده است. بعد از صحبت کوتاهی که با مدیرعامل بیمارستان دارم همراه با مدیر داخلی بیمارستان به طبقه سوم و بخش زنان می‌روم. آسانسور که باز می‌شود چشمانم در کسری از ثانیه روی تابلو ایستگاه پرستاری خیره می‌ماند. اما رفت و آمد و صدا‌ها مرا به بخش برمی‌گرداند. ایستگاه‌های پرستاری، تنها امید بیماران و همراهانشان است. بودنشان چراغی را در دل‌هایمان زنده نگه می‌دارد.

آقای یونسی، مدیر داخلی بیمارستان، سرپرستار بخش، خانم محمدی، را معرفی می‌کنند. با روی باز میزبانم می‌شوند. سایر همکارانشان در حال بررسی پرونده بیماران هستند. همگی جوان و پرانرژی‌اند و تازه به شیفت کاری‌شان آمده‌اند و مشغول رسیدگی به بیماران و ترخیص آن‌ها شده‌اند.

پرستار‌ها با روپوش‌های سفیدشان مشخص می‌شوند و بهیاران با روپوش‌های کرم رنگشان. یکی از پرستار‌ها پذیرش را انجام می‌دهد، پشت کانتر پرستاری می‌روم تا حس و حال و سختی کارشان را بهتر درک کنم یکی از پرستاران پاسخ تلفن را می‌دهد و به سرعت برمی‌گردد و به همراه بیمار، که برای بستری آمده است می‌گوید: «کار‌های تشکیل پرونده را طبقه پایین انجام دهید. بیمارتان باید از سه‌شنبه شب ناشتا باشد تا بتوانیم چهارشنبه عملش کنیم.» یکی دیگر از پرستاران به دنبال پرونده‌های اثربخشی است. خلاصه همگی پرجنب و جوش به دنبال بررسی و به نتیجه رساندن کارهایشان.

بخش جراحی زنان علاوه بر زنان و زایمان، ارتوپدی، چشم، جراحی‌های عمومی، نوزادان، اتاق‌های بستری و... را شامل می‌شود که سزارین بخش اعظم بیمارانش را تشکیل می‌دهد.

 

چراغ به دستان خاموش محله جلالیه!

 

کار اصلی پرستاران رسیدگی و درمان بیماران است

یکی از بیماران را با آسانسور به این طبقه می‌آورند. خانم محمدی برایم توضیح می‌دهد و می‌گوید: «بیمار را از سی سی یو به بخش ما آوردند و قرار است در این بخش عمل شود. اتاق عمل همیشه فعال است. همراه بیماران پرونده را به بخش پرستاری تحویل می‌دهند و اینجا پرونده تخصصی بیمار را تشکیل می‌دهیم. بعد او را به اتاق عمل یا اتاق‌های بستری می‌بریم.»

 خانم محمدی توضیح کاملی از کار‌های ایستگاه پرستاری می‌دهد و می‌گوید. «تکمیل پرونده بیماران، تهیه دارو برای بیماران بخش، پذیرش بیماران و رسیدگی به امور آن‌ها اینجا انجام می‌شود.»

وی کار اصلی پرستاران را رسیدگی به بیماران و رسیدن به درمان آن‌ها می‌داند و می‌گوید: «در کنار رسیدگی به بیماران و بر حسب قوانین باید همه کار‌های انجام شده ثبت و ضبط شود.»

کارتکس بیماران با رنگ‌های مختلف مشخص شده و پرستاران می‌دانند هر کدام مربوط به چه موردی است. یک برگه برای جذب و دفع، یک برگه برای علایم حیاتی و یکی هم برای دستورات پزشک است و پرستار براساس آن‌ها به بیمار رسیدگی و نتایج را یادداشت می‌کند تا پزشک تصمیمات لازم را بر اساس آن بگیرد.

خانم محمدی ضمن توضیح این موارد می‌گوید: «اول هر نوبت کاری بسته به تعداد بیماران، پرستاران تقسیم می‌شوند. به طور استاندار هر ۴ یا ۵ بیمار یک پرستار دارد و در کنار آن کار‌های پذیرش را نیز انجام می‌دهند. نوزادان هم در هر نوبت کاری پرستار مخصوص به خود را دارند.

اکنون در شیفت ما به همراه مامای آموزشی ۶ پرستار و ۴ بهیار داریم که کار‌های غیر درمان را رسیدگی می‌کنند و ۲ نفر هم نظافت بخش به عهده‌شان است. در ابتدای نوبت کاری پرستاران خود را به بیماران معرفی می‌کنند و می‌گویند مسئول کدام یک از بیماران هستند تا در صورت لزوم به آن‌ها اطلاع داده شود.»

خانم محمدی ۹ سال است که در بیمارستان امام زمان (عج) مشغول به فعالیت است. او در حین نشان دادن سایر اتاق‌ها و بخش‌های بستری می‌گوید: «هر اتاق کمک بهیار خودش را دارد و نامشان بر روی در اتاق نوشته شده است.

آن‌ها هم مثل پرستاران اول هر نوبت کاری خودشان را به بیماران معرفی می‌کنند. به طور معمول هم کارهایشان را انجام می‌دهند. روزی ۲ بار تعویض ملحفه دارند.»

او درباره رسیدگی پرستاران می‌گوید: «آن‌ها هم طبق کارتکسی که دارند دارو‌های هر مریض را سرساعت به بیمار می‌دهند. دوره کاری هر نوبت ۶ ساعت است و نیم ساعت برای تعویض شیفت در نظر گرفته شده است تا کار‌های بیماران به مشکل نخورد.»

خدانگهدارشان باشد

همراه خانم محمدی به اتاق بستری بیماران جراحی عمومی می‌رویم. در اتاقی به نسبت بزرگ ۵ تخت قرار دارد که روی آن بیماران خانم با لباس صورتی مخصوص بیمارستان بستری شده‌اند.

بعضی‌ها دوره نقاهت را پشت سر می‌گذارند، بعضی‌ها هم در انتظار زمان عمل و رسیدن دکتر هستند. به هرکدام لازم بوده سرم وصل شده است. همه جا تمیز و مرتب است. خانم محمدی می‌گوید: «همان طور که می‌بینید نام پزشک و پرستار بر روی وایت‌برد کوچک بالای سر بیمار نصب است.

بیماران پرستار خود را می‌شناسند. خانم محمدی از خانم اسدی نام پرستارش را می‌پرسد و او می‌گوید: «پرستار امروزم خانم روحانی است و پرستار شب قبل خانم عیدی بودند.»

بیماران از وضعیت و رسیدگی پرستاران برایم می‌گویند: «خودمان درد و مشکل داریم و پرستار‌ها دائم از ما خبر می‌گیرند و سر می‌زنند.»

خانم وسیله ساز چند روزی است در بیمارستان بستری است. او در حال راه رفتن در اتاق می‌گوید: «همه پرستاران و کمک بهیاران خوب و خوش اخلاق هستند. خدانگهدار همگی‌شان باشد.»

 خانم محمدی در تکمیل صحبت بیماران می‌گوید: «با اینکه بیمارستان در منطقه محروم واقع شده است، ولی همه کارکنان زحمت زیادی می‌کشند و قوانین را به روز و طبق قاعده کاری انجام می‌دهند.

بیماران اینجا هم وقت مرخصی آن‌قدر تشکر و قدردانی می‌کنند که آدم شرمنده‌شان می‌شود. به هر حال ما وظیفه خود را انجام می‌دهیم و آن‌ها هم به ما لطف دارند.»

 

دعای بیمار‌ها را همیشه پشت سرم دارم

خانم رجب‌زاده، یکی از پرستاران جوان و خوش برخورد این نوبت کاری، است که ۲ سال سابقه کار در اورژانس دارد و نزدیک به یک‌سال است که در بیمارستان امام زمان (عج) مشغول به کار شده است.

همراه با او به سراغ یکی از خانم‌های بخش که زمان داروهایش رسیده است، می‌رویم. بیمار که خانم ۳۷ ساله‌ای است، می‌گوید: «خانم رجب‌زاده خیلی خانم خوبی است. دلم برایش تنگ می‌شود. دوست ندارد ما را اینجا ببیند و می‌خواهد زودتر خوب شویم.»

رجب‌زاده با دقت تمام داروی مورد نظر را از طریق سرم تزریق می‌کند. بعد از اطمینان از تزریقش حال بیمار را کنترل می‌کند و همراه با هم از اتاق بیرون می‌رویم. در حال ضدعفونی کردن دست‌هایش می‌گوید: «بیماران همگی به ما لطف دارند و ما هم تمام تلاش خود را می‌کنیم تا اشکالی در کارهایمان وجود نداشته باشد.» خانم محمد‌زاده یکی از بهیاران بخش مشغول وارد کردن فهرست کارهاست.

به سراغش می‌روم و از او می‌خواهم کمی درباره بیماران و کارهایش برایمان توضیح دهد. او می‌گوید: «۱۰ سال است که در اینجا مشغول به کار هستم، خیلی خوش‌حالم که در این بیمارستان کار می‌کنم و دعای مریض‌ها همیشه پشت سرم هست.

به همه بیماران مثل خویشاوندانم نگاه می‌کنم و در همان برخورد اول ارتباط خوبی با آن‌ها دارم. تلاش می‌کنم استرس‌هایشان را برطرف کنم. خیلی وقت‌ها با من درد و دل می‌کنند و تنها کمک من همدردی با آن‌هاست».

 

 مسئولیت پذیری از ویژگی‌های مهم پرستاران است

با خودم فکر می‌کنم این تعداد بیمار و این حجم از برخورد‌های مختلف و متفاوت بعد از مدتی می‌تواند هر کسی را از پا در بیاورد.

اما انگار آن‌ها قلبشان وسیع‌تر از آن است که به این زودی‌ها پر شود. گویا سختی کار و تجربه‌های جدید در هر روز باعث می‌شود، تمرکزشان در کار بالاتر رود و برخوردهایشان با انسان‌هایی که هیچ شناختی از آن‌ها ندارند با استرس کمتری همراه باشد، بر خودشان مسلط هستند و تلاش دارند بیمار و همراه را آرام کنند تا بتوانند به بهترین نتیجه ممکن برسند.

نجات جان انسان‌ها و مراقبت‌های ویژه از آن‌ها قطعا دل قرص و محکمی می‌خواهد که با داد و بیداد بیمار دست و پایش را گم نکند.

خانم محمدی می‌گوید: «بخش ما همیشه بیمار دارد. با توجه به اینکه زنان و زایمان در این بخش هستند رفت و آمد بیماران آن هم بالاست و روزانه ۴۰ تا ۴۵ بیمار داریم و پرستاری موفق است که به این کار علاقه داشته باشد.

اگر کسی به این‌کار علاقه نداشته باشد، کار کردن برایش خیلی سخت و مشکل می‌شود. یک پرستار موفق علاوه بر علاقه باید مهربان و صبور هم باشد.

بیمار فقط یک نفر را می‌شناسد آن هم پرستار است. هر نوع درد و ناراحتی هم که داشته باشد فقط پرستارش را می‌بیند و دوست دارد با او درددل کند. برای همین پرستار باید صبور باشد و پیگیر کار، اگر بیماری مشکلی را با او در میان گذاشت نباید تنها به آن صحبت گوش کند، بلکه باید آن مشکل را حل کند.

چند ماه پیش یکی از بیماران بعد از عمل جراحی و با تشخیصی که پزشک داد، به علت مشکلات روحی نمی‌توانست دفع داشته باشد که با صحبت‌های یکی از پرستاران خوش برخورد و خوش اخلاق مشکلش برطرف شد. خیلی وقت‌ها درد  دل کردن تأثیراتش بیشتر از درمان دارو‌های شیمیایی است.

علاوه بر تحصیلات و دانسته‌های علمی، تجربه داشتن در این کار خیلی مهم است. مهم‌ترین توصیه من به پرستاران تازه‌کار این است که مسئولیت‌پذیر باشند. کوچک‌ترین مشکل بیمار را بزرگ‌ترین مشکل در نظر بگیرند. تصور کنند تک تک بیماران افراد خانواده خودشان هستند و رسیدگی به بیمار را همان گونه انجام دهند که دوست دارند با خانواده خودشان انجام شود. همه پرستاران اینجا این ویژگی را دارند.

بار‌ها دیده‌ام که پرستار ما به علت نبود بهیار ملحفه‌ای را هم عوض کرده است. خیلی وقت‌ها پیش آمده است مریض بدحالی داشتیم که از درد، فریاد‌های زیادی می‌زده، در این مواقع کلیه کارکنان همت می‌کنند و به کمک بیمار می‌آیند. سعی می‌کنیم پزشک را بر تخت بیمار حاضر کنیم، اطرافیان را آرام کنیم و کارهایش را انجام دهیم.

هر چقدر هم که تجربه زیادی داشته باشید و سال‌ها در بیمارستان هم کار کنید، وقتی ببینید بیماری حالش بد است، استرس خواهید داشت و قلبتان تند می‌زند، ولی همراه با استرس و ناراحتی که داریم باید کارمان را درست انجام دهیم با اعتماد به نفس و تکیه بر علمی که داریم کارهایمان را دقیق انجام می‌دهیم.

دوست داریم مشکل بیمار را برطرف کنیم برای همین ناراحتی خودمان را بروز نمی‌دهیم و خیال بیمار و همراه را راحت می‌کنیم که ما اینجا هستیم و به کارتان رسیدگی خواهیم کرد.»

چراغ به دستان خاموش محله جلالیه!

 

این کار هر روزش یک خاطره است

مسلما از آن دست کار‌هایی است که خاطرات زیادی را همراه خود دارد و تجربه‌هایی ناب که می‌شود از هر کدام داستان و زندگینامه‌ای را خلق کرد.

خانم روحانی، یکی دیگر از پرستاران جوان این بخش است که نزدیک به ۲ سال سابقه کار دارد و می‌گوید: «این کار هر روزش یک خاطره است که می‌توانی آن را تبدیل به کتاب کنی. معمولا با بیماران شوخی می‌کنم تاروحیه‌شان باز شود و ارتباط دوستانه‌ای بینمان شکل بگیرد.

گاهی کسانی را می‌بینیم که بعد از مدت‌ها بچه‌دار شده‌اند و در و دیوار را پر از بادکنک می‌کنند. خوشحال هستند و شیرینی می‌دهند و خوشحالی‌شان به ما هم منتقل می‌شود.

در کنارش بیمار‌هایی داریم که با درد‌های شدیدی به اینجا می‌آیند بعد از درمان سلامت از اینجا می‌روند همه این‌ها ما را هم خوشحال می‌کند و نقطه قوتی است برای ادامه بهتر کارمان.

روزی که بیمار بدحالی را درمان شده و بدون درد مرخص می‌کنیم آن روز تا شب پر از انرژی مثبت هستیم و به خانواده و فرزندان خودمان این شور و نشاط را هدیه می‌دهیم.»

 

از دیدن نوزادان انرژی می‌گیرم

چند ساعت بیشتر نیست که متولد شده و دائم در حال گریه کردن است که پرستار او را به اتاق مادرش می‌برد. هنوز شیرش را نخورده در آغوش مادر آرام می‌گیرد. پرستار می‌گوید: «همه گریه‌اش از گرسنگی بود».

 زینب چوپانیان، مسئول نوزادان و آموزش زنان باردار، است و ۵ سال هم سابقه کار دارد. از او درباره شرایط کارش با نوزادان و مادران می‌پرسم و می‌گوید: «با اینکه کار ما به نسبت تکراری است، ولی چون هر روز تولد داریم و نوزاد جدیدی را می‌بینم، خسته نمی‌شوم.

همیشه با یک موجود جدید و تازه سرکار داری و با مادرانی صحبت می‌کنی که کم تجربه هستند. نوزادان را که از اتاق عمل به اتاق نوزادان می‌برم چهره‌هایشان را نگاه می‌کنم و از آن‌ها انرژی می‌گیرم.»

تا وقتی مادران در بیمارستان هستند برای شیردهی به کمکشان می‌آید و زمانی هم که مرخص می‌شوند جزوه آموزشی و شماره تماس برای پرسیدن سؤال‌هایشان در اختیارشان قرار می‌دهد.

خانم چوپانیان در حین شیر خوردن نوزاد نکا ت آموزشی را به مادر منتقل می‌کند و می‌گوید: «فقط شیر خودت را به نوزاد می‌دهی، هر دفعه حدود نیم ساعت تا ۴۵ دقیقه. فاصله هر بار شیردهی ۲ ساعت باشه و شب‌ها هم شیردادن را فراموش نکنی. بچه را کنار خودت نگه دار.»

 

بخش زودتر به دنیا آمده‌ها

اتاقشان با دیگر اتاق‌های بخش متفاوت است. دمپایی می‌پوشم و داخل اتاق می‌شوم، بزرگ است و دور تا دور آن دستگاه‌های نگهداری نوزادان چیده شده است.

ایستگاه پرستاری در مرکز اتاق قرار دارد. رنگ اتاق جلب توجه می‌کند و رنگ بنفش کم حالش آرامش‌بخش است.۷ نوزاد درون اتاقک‌ها هستند. باورش کمی سخت است، نوزادانی این‌قدر کوچک در این دستگاه‌ها که تداعی‌کننده رحم مادر هستند، نگهداری می‌شوند.

خانم طاهریان، از پرستاران این بخش، می‌گوید: «مراقبت و نگهداری از نوزادان از وظایف این بخش است و تعداد پرستاران بستگی به تعداد بیماران دارد. اکنون ۴ نفر هستیم. بیماران ما نوزادانی هستند که یا زودتر به دنیا آمده‌اند، در تنفس یا تغذیه مشکل دارند و یا زردی گرفته‌اند و به درمان و مراقبت‌های ویژه‌تری نیاز دارند. 

بیشتر خانواده‌هایشان استرس دارند، باید آن‌ها را با صحبت آرام کنیم تا بتوانیم در روند درمان از کمکشان بهره بگیریم. مادران وظیفه شیردهی به نوزادان خود دارند و باید این کار را با آرامش انجام دهند.

از آنجا که بیماران ما صحبتی نمی‌کنند و نمی‌توانند دردهایشان را بگویند، این پرستار است که باید تجربه خوبی برای نگهداری از این نوزادان داشته باشد.»

 

بیمار‌های ما اغلب از لحاظ عاطفی مشکل دارند

تقریبا نصف روز را پشت سر گذاشته‌ام به دیگر طبقات هم سری می‌زنم تا حال و هوای پرستاران دیگر بخش‌ها را هم بپرسم. طبقه دوم ویژه بیماران قلبی است. سری به سی‌سی یو و بخش مراقبت‌های ویژه قلب می‌زنم.

پرستاران آقا مشغول رسیدگی به امور بیماران هستند. به دلیل حساس بودن بر بالای سر بیمار‌ها دستگاه‌های مانیتور نصب شده است و به وسیله پرستاران دائم کنترل می‌شود. محمد حسینی، سرپرستار این بخش، می‌گوید: «۲۳ تخت فعال در این بخش وجود دارد.

بیمار‌های ما اغلب از لحاظ عاطفی هم مشکل دارند، ولی خدا را شکر کارکنان و پرستاران این بخش جوان و پرانرژی هستند و ارتباط خوبی از لحاظ روحی و روانی با بیماران برقرار می‌کنند.»

 

حقوق و مزایای بهتری برایمان در نظر بگیرند

سری هم به طبقه سوم می‌زنم که بخش جراحی مردان است. این طبقه نسبت به سایر طبقات شلوغ‌تر است. نزدیک ایستگاه پرستاری می‌شوم.

تعدادی از پرستاران این بخش میانسال هستند و با تجربه‌تر و تعدادی هم جوان. همگی در حال انجام کار‌ها و پاسخ‌گویی به بیماران و همراهانشان هستند. بالاخره موفق می‌شوم با مجتبی مصدق وارد گفتگو شوم.

آقای مصدق ۲۵ سال سابقه کار دارند که ۱۹ سال آن در این بیمارستان  بوده و ۹ سال است که سرپرستار این بخش هستند. می‌گوید: «با توجه به تعداد بیماران حدود ۵ یا ۶ پرستار داریم. پرستاران این بخش باید تجربه لازم کار با بیماران مختلف را داشته باشند. ارتباط مؤثر با بیمار برقرار کنند.»

خواسته‌شان را از مسئولان دولتی می‌پرسم که می‌گوید: «با توجه به سختی کارمان امیدواریم حقوق و مزایای بهتری را برایمان در نظر بگیرند، بار‌ها شده است که به علت فشردگی و حجم کار پرستاران از زندگی خود زده‌اند تا بیماران با مشکلی مواجه نشوند.»

 

حضور یک نماینده از پرستاران در مجلس شورای اسلامی

در پایان صحبت کوتاهی با آقای یونسی، مدیر داخلی بیمارستان، دارم که چند سالی را سرپرستار بوده‌اند. از ایشان می‌پرسم خواسته پرستاران از مسئولان و مردم چیست؟

می‌گوید: «حضور یک نماینده از پرستاران در مجلس شورای اسلامی و پیگیری حقوق قانونی آن‌ها یکی از کار‌های مثبت و اثربخش در این زمینه می‌تواند باشد.

دیده شدن پرستاران در طول سال نه تنها در یک روز خاص، به پرستاران انرژی بیشتری می‌دهد. ضمن اینکه با عنوان کردن مشکلاتشان در این روز به آن‌ها رسیدگی شود و تنها با یک هدیه یا یک شاخه گل از آن‌ها تقدیر نشود.

۱۱ سال پیش تصویب شد تا همانند پزشکان بیمه کار‌های پرستاری نیز تأیید شود و خدمات پرستاری به آن‌ها تعلق بگیرد که بابت کسر بودجه هنوز میسر نشده است. وقتی بیمه‌ها پرداخت شود ما هم می‌توانیم این حقوق را به آن‌ها پرداخت کنیم تا نسبت به کار سختی که انجام می‌دهند این حقوق برایشان زنده شود.

مردم هم می‌توانند بعد از مراجعه به مراکز درمانی و بیمارستان‌ها با ما همکاری بیشتری داشته باشند. همیشه آن‌ها اولویت ما بوده‌اند به‌ویژه در مسائل اورژانسی.

چند سال پیش یکی از پرستاران ما با دستگاه گلوکمت خون در حال بررسی وضعیت بیماران بود و همراه بیمار تصورش این بود که با تلفن همراه کار می‌کند و به بیماران هم رسیدگی نمی‌شود و بعد از نشان دادن متوجه برداشت اشتباه خودشان شدند.

می‌توانند همه موارد را با ما در میان بگذارند تا بابت آن‌ها گفتگو و مشکل را برطرف کنیم.»

روز به نیمه رسیده است که بیمارستان را ترک می‌کنم و می‌دانم کسانی هستند در این شهر که ساعت‌های زیادی را با چراغی کم‌سو دل افراد بی‌شماری را روشن نگاه می‌دارند.




* این گزارش دوشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۷ در شماره ۳۲۵ شهرآرامحله منطقه ۵ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44