حدود نیممتر زمین را کنده و گود کردهاند. دورتادور این هشتضلعی را سنگچین کرده و بر دیوارهایش عکس باستانیکاران را نقاشی کشیدهاند. شمایل حضرتعلی (ع) هم بر بالای دیوار گذاشته شده است. میل، کباده، تخته شنا و... دورتادور زمین چیده شده است.
با جمعشدن ورزشکاران، مرشد، سلام و صلوات را بر زبانها میاندازد و علی (ع) علی (ع) گویان، چرخها شروع میشود. اینجا گود زورخانه چهارراه آزادشهر است که در طبقه زیرین بانک ملی قرار دارد و از سال۸۲ که احداث شده، پهلوانهای بسیاری را در تاریخ بیستساله خود پرورش داده است. در حال حاضر، بعضی از ورزشکاران قدیم این گود بازنشسته شده و آنهایی هم که آن موقع نونهال بودهاند، جوانی پهلوان شدهاند. در مناسبتهای مختلف، مراسم متفاوتی در اینجا برگزار میشود که صفای خودش را دارد.
مسابقات ورزشی بانک ملی بهانهای شد برای اینکه طبقه زیرین شعبه چهارراه آزادشهر بانک را تبدیل به سالن ورزشی کنند. سال۸۰ این موضوع محقق شد و ورزشکاران رشتههای مختلف در این فضا تمرین میکردند. آن موقع گود و زورخانه نداشتند و علاقهمندان به این ورزش، کنار سالن بدنسازی، ورزش باستانی تمرین میکردند.
دیری نگذشت که علیاصغر عدالتیان پیشنهاد راهاندازی گود را داد. سال ۸۲ که با این پیشنهاد موافقت شد، مدیران بانک ملی، خودش را مدیر زورخانه کردند و همه کارها را به او سپردند. عدالتیان از زمان نوجوانی، میل و کباده را در دست گرفته و به این ورزش علاقهمند بود.
همین علاقه هم باعث شد که پای کار بماند. دوسهماهه گود را درست کرد و خودش شد مربی باستانیکاران. درحالیکه کنار گود نشستهایم، او نگاهش را به دورتادور هشتضلعی میچرخاند و میگوید: همه طراحیها و رنگآمیزیهای اینها را خودم انجام دادهام. کف هیچ زورخانهای تاتامی ندارد، اما برای اینجا خودم رفتم از تهران تاتامی خریدم و گذاشتم تا سفتی و سختیاش بیش از حد نشود.
او که اهمیت ویژهای به ورزش زورخانهای میدهد، همکارانش را تشویق میکرده است که بهسمت این ورزش بیایند. عدالتیان تعریف میکند: مسعود بزازان که اکنون مرشد ماست و مقام قهرمانی کشوری دارد، آن زمان مینشست وسط گود و ضرب تمرین میکرد. حالا چنین مرشدی شده است که به وجودش افتخار میکنیم.
این ورزشکار باستانی، زنگهای مرشد را نشان میدهد و میگوید: یک زنگ برنجی داشتیم که فرسوده شد. این دو تا زنگ را یکیدو سال پیش گرفتیم. خیلی از تجهیزات دیگر را هم که فرسوده شده بود، همان موقع عوض کردیم.
آقا علیاصغر جامها و لوحهای قهرمانی کنار دیوار را نشان میدهد و میگوید: اینها دستاوردهای ما در مسابقات است. او تاریخها را بهخوبی به خاطر ندارد و فقط به گفتن مقامها اکتفا میکند: دوسال طلای کشوری را در مسابقات تیمی ورزش باستانی جشنواره بانک ملی گرفتیم. دوسال هم نقره گرفتیم. در مسابقات انفرادی این جشنواره در رشته ورزشهای باستانی، یک نقره میلبازی داریم و دو سال هم نقره کباده را گرفتیم. خودم نیز سهسال، مدال برنز چرخ را به دست آوردم.
عدالتیان درباره مسابقات باشگاهی مشهد در رشته ورزش زورخانهای تیمی میگوید: سهسال مقام اول مشهد و یک سال مقام اول استان را به دست آوردیم. یک سال هم در مسابقات کشوری مقام چهارم را به دست آوردیم.
آقا علیاصغر در خاطراتش از یکی از مسابقات تیمی باستانی کشوری یاد میکند که در کرمان برگزار شده است: صبح مسابقه را بردیم؛ عصر گفتند باید ششامتیاز بیشتر میگرفتید؛ بههمیندلیل مقامتان قبول نیست و باید دوباره مسابقه دهید. ابتدا مخالفت کردیم و زیر بار نرفتیم، اما بعد دیدیم همه بچهها را حذف کردند. بهناچار قبول کردیم و رفتیم دوباره مسابقه دادیم که با پانزدهامتیاز بیشتر بردیم و همه خیلی خوشحال شدند.
در این زورخانه به مناسبتهای مختلف، برنامههای فرهنگی و مذهبی اجرا میشود. شب اول محرم، آیینپوشیدن لباس مشکی توسط پیشکسوت را دارند. عید غدیر و فطر جشن میگیرند و....
عدالتیان از سال گذشته تعریف میکند که نوه پهلوان یزدی بزرگ به زورخانهشان آمده است و بازوبند پهلوانی آن مرحوم را که مربوطبه زمان قاجار بوده، به ورزشکاران نشان داده است.
مدیر این زورخانه که یکییکی خاطرات قدیم از ذهنش عبور میکند، میگوید: برای پاگرفتن اینجا خیلی زحمت کشیدم، ولی خداراشکر نتیجهاش را هم دارم میبینم. همین که ورزشکاران مختلف تشکر میکنند و سلامتشان را مدیون این ورزش و برپابودن زورخانه میدانند، برایم بس است. در دعای آخر ورزش هم همیشه نام مرا میبرند که واقعا حس و حال خوبی پیدا میکنم.
خوشحال است که توانسته است این جمع را اینجا دور هم و در فضایی دوستانه و محترمانه حفظ کند. آقاعلیاصغر که صاحب زنگ بالا و پایین گود است، ادامه میدهد: من از کودکی تا همین الان کوهنوردی حرفهای انجام میدهم. کشتی و دوومیدانی هم کار کردهام، اما معتقدم هیچ ورزشی به پای ورزش زورخانهای نمیرسد.
او گذشت و جوانمردی را که از اصول ورزشکاران این رشته است، منحصربهفرد میداند و ابراز میکند: در هیچ ورزشی به اندازه این رشته، بر اصول اخلاقی و جوانمردی تأکید نمیشود.
به گفته او زورخانهها پهلوانپروری میکنند، نه قهرمانپروری. بعد هم چنین توضیح میدهد: قهرمان فقط مدالآور است و به رشد و موفقیت خودش فکر میکند، اما پهلوان، مردمی و خدمتگزار است و خیلی جاها از منافع خودش میگذرد تا دیگری نفعی ببرد.
به نظر عدالتیان، ورزش زورخانهای درمان بسیاری از دردهای اجتماعی امروز جامعه است و اگر کودکان و نوجوانان با این ورزش انس بگیرند، از خیلی از آسیبها جلوگیری میشود.
غلامرضا فربد از قدیمیهای این رشته و این زورخانه است. او که ۶۳سال سن دارد و از سال۸۱ در اینجا به ورزش زورخانهای میپردازد، تعریف میکند: اوایل که هنوز گود را راه نینداخته بودند و کنار زمین ورزش میکردیم، مرحوم حاجآقا ببرحسینی که از بهترین و قدیمیترین مرشدان ایران است، برایمان میخواند. وقتی هم خواستند گود را احداث کنند، باید زمین را که بتنی بود، میکندند.
او ادامه میدهد: گود زورخانه باید ۷۲سانتیمتر باشد، اما بهخاطر بتنها نتوانستهاند این اندازه گود کنند؛ بههمیندلیل بیستسانتیمتر آن را لبه داده و از سطح بالاتر آوردهاند تا به ۷۲ سانتیمتر برسد.
فربد که به شعبههای بانک ملی بیشتر شهرهای ایران رفته است، میگوید: همه آنها ابزارهای ورزش زورخانهای را دارند، اما بدوناستفاده مانده و فقط در شعبه مشهد، قوچان و تهران است که این ورزش انجام میشود. در مشهد هم این تنها زورخانه بانک ملی است. به نظر او، عدالتیان خیلی برای حفظ و فعالیت این گود زحمت کشیده است. بعد هم با تأکید میگوید: زحمت واقعی!
احسان یوسفیان از سال۸۵ بهعنوان مربی جوانان، بزرگسالان و پیشکسوتان وارد این زورخانه شده است. به گفته او از سال۸۵ تا ۹۰، هرساله ورزشکاران زورخانهای اینجا نماینده استان خراسان رضوی در مسابقات کشوری بودهاند. بعد از سال۹۰، ورزشکاران قدیم، بازنشسته شدند و جوانها چندان استقبال نکردند.
یوسفیان میگوید: متأسفانه طی سالهای اخیر این ورزش خیلی مغفول مانده، اما از وقتی در برنامه عصر جدید، مردم اجرای پهلوانان و ورزشکاران زورخانهای را دیدهاند، اقبال عمومی به این رشته بیشتر شده است.
* این گزارش پنجشنبه ۴ آبانماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۲۵ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.