حمید دباغ مرشد گود زودخانه وحدت است. او میگوید: سرت را باید خم کنی تا بتوانی از در عبور کنی. این رسم همه زورخانههاست که درها را کوتاه میسازند تا سرت همیشه خم باشد. تواضع، اصل اول و مرام همه پهلوان ها و زورخانههاست.
قاسم خوشهیکل تعریف میکند: کشتی، محبوب مردم بود و عروسیها با آن پرشور میشد. من خودم برای اولینبار که کشتی گرفتم، در عروسی بود؛ آن زمان رسم بود در عروسیها اول کودکان را به کشتی میانداختند.
فاطمهخانم تعریف میکند: هر روز یک نفر برای کشتیگرفتن پیاش میآمد و من اینجا بود که متوجه کشتیهایش شدم. از حرفهایش فهمیدم از کودکی در زمین خاکی چوخه توس و اطراف آن کشتی میگیرد.
سیدحسن بامشکی میگوید: الگوی برادرم در ورزش و زندگی مرحوم غلامرضا تختی بود و مرام مردانگی و پهلوان ی را از او آموخت. او از نظر اخلاقی و مرام پهلوان ی زبانزد بود. جلو بزرگ و کوچک بلند میشد و به همه احترام میگذاشت.
جواد صبوحی خانهاش در خیابان شهید قانع ۲۰ را به زورخانه تبدیل کرده و ساعت ۸ شب روزهای فرد و جمعهها منتظر هم محلهایها و علاقهمندان به ورزش باستانیاست.
صدای او همواره با کشتی عجین شده است. لحن حماسی جواد خیابانی، زیرکی عادل فردوسیپور، جملات عجیب و غریب پیمان یوسفی و اطلاعات داوری هوشنگ نصیرزاده را که با هم جمع کنیم، میشود «هادی عامل».
۱۰ساله بوده که دست توی دست پدرش حاج صفر، کوچهپسکوچههای محله سرشورِ را قدم میگیرد سمتِ زورخانه عیدگاه و همین میشود که پا جای پای پدر میگذارد و میشود پهلوان .