حسن بامشکی، مربی پیشکسوت کشتی میگوید: داشمشتیهای هر محله مانند پاسبان و نگهبان آن محله بودند، چون امنیت کوچه و خیابان محله زندگیشان را تأمین میکردند.
خیلیها پهلوان «غلامعلی عاقلتر» را بهعنوان پدر پیشکسوتان کشتی استان میشناسند.
امیرحامد چوبدار به هر زورخانهای که وارد شود، مرشد موظف خواهد بود با همراهی زنگ و ضرب، آمدنش را به دیگران اطلاع دهد.
حسینعلی ابراهیمی روزگاری «اول کشتیگیر» بوده و در هر مجلسی و با هر کسی که ادعای کشتی داشته، سرشاخ میشده است. خودش میگوید، پشتش به خاک نخورده است.
وقتی احمد وفادار بازوبند پهلوان ی را به شاه نداد، آزار و اذیت دولتیها و وابستگان حکومت آغاز شد. اول از همه حق سفرهاش را که امتیاز ویژه پهلوان کشور بود، قطع کردند.
یوسف جوانبرگ هشتاد ساله را میتوان به چند شیوه معرفی کرد؛ پهلوان قدیمی گود کشتیباچوخه، کارگر فعال در ساخت آرامگاه فردوسی و.. اما خودش ترجیح میدهد شاگرد جهان پهلوان تختی بنامیمش.
محمدرضا کیهانی یزدی پهلوان نود ساله محله راه آهن یکی از معدود پهلوان ان صاحب زنگ در زورخانه است.