کد خبر: ۵۲۹۰
۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۰

خانواده پهلوان پرور

فرزندان کیومرث مقدس‌اوغاز نیز همچون پدر، قدم در مسیر قهرمانی ورزش پهلوانی گذاشته‌اند و رتبه‌های استانی و کشوری مختلفی کسب کرده‌اند.

دیوار اتاق و میز عسلی گوشه پذیرایی و بخاری‌ای که ترمه روی آن پهن شده، پر شده است از حکم‌ها و تقدیرنامه‌های خانواده‌ای که مردانش، ورزش پهلوانی می‌کنند. این خانواده تنها یک بانو دارد و او همسر و مادری است که بیشترین موقعیت را برای فعالیت ورزشی سایر اعضای خانواده آماده کرده است.

مرام پهلوانی و ادای احترام به یکدیگر را از همان برخورد‌های اول و  روی خوش و استواری کلامشان می‌توان مشاهده کرد. به‌مناسبت روز فرهنگ پهلوانی، به منزل آقای مقدس‌اوغاز در محله استادیوسفی رفته بودیم تا با علی‌اصغر، فرزند بزرگ خانواده، که یکی از اعضای تیم جوانان خراسان رضوی و دارنده مقام دوم قهرمان کشوریِ تیمی جوانان سال ۹۶ رقابت‌های پهلوانی است، گفتگو کنیم که با خانواده‌ای باستانی‌کار روبه‌رو شدیم.

پدر خانواده، مشوق اصلی علی‌اصغر و عرفان است و همه تلاشش را می‌کند تا بچه‌ها به بهترین شکل در این ورزش پیشرفت کنند.

آن‌ها سال‌های گذشته نیز در گود‌های مختلف مثل آستان قدس، همتی و چمران ورزش می‌کردند و حدود سه سال است که به محله استادیوسفی آمده‌اند و در گود خیبر واقع در نبش اندیشه تمرین می‌کنند.

خانواده مقدس هرکدامشان مقام‌ها و رتبه‌های استانی و کشوری مختلفی کسب کرده اند و با امید و تلاش، مسیرشان را ادامه می‌دهند. دیدن این وضعیت باعث شد که با تمام اعضای خانواده به صحبت بنشینیم.

 

میل‌های یادگار

کیومرث مقدس‌اوغاز، پدر خانواده، ۴۷ سال دارد و حدود ۱۶ سال است که باستانی کار می‌کند. در سال‌های گذشته، کُشتی و رزمی هم کار می‌کرده است. علاقه‌اش به ورزش باستانی به دوران کودکی برمی‌گردد. پدرش یک جفت میل تهیه می‌کند و جز او هیچ‌کدام از بچه‌های خانواده به‌سراغ میل‌ها نمی‌روند.

می‌گوید: «پدرم باستانی‌کار بود و یک جفت میل از خود، برایم به یادگار گذاشت. ازآنجاکه ارتشی بود و بیشتر در ماموریت به‌سر می‌برد، نمی‌توانست به‌صورت حرفه‌ای باستانی‌کار شود و فقط مدت کوتاهی را به این ورزش پرداخت. تنها فرزند خانواده که به‌سراغ میل‌هایش رفت، من بودم و از کودکی با آن‌ها کار می‌کردم، اما به‌خاطر پدرم که دوست داشت درسم را بخوانم، از این ورزش فاصله گرفتم.»

آقای مقدس، کارشناس حسابداری است و هم‌زمان با تحصیلاتش، ورزش رزمی و کُشتی را دنبال کرده است. او در سی‌ویک‌سالگی، تصمیم می‌گیرد دوباره به‌سراغ ورزش باستانی برود. مقدس از دلایل انتخاب این رشته ورزشی برای ما می‌گوید: «نوای موسیقیِ ورزش پهلوانی و ضرب مرشد را دوست داشتم و همیشه مرا به این ورزش جذب می‌کرد.

به‌مرور که سنم افزایش یافت، تصمیم گرفتم این رشته را دنبال کنم. این ورزش از معدود ورزش‌هایی است که تا سنین بالا هم می‌توانی بدون آنکه دچار آسیب‌دیدگی شوی، آن را انجام دهی. ضمن اینکه ورزش باستانی، ورزش اجدادی ماست، بنیه آدم را از فرق سر تا نوک پا می‌سازد و درصورتی‌که درست ورزش کنید، بدن شما مثل سنگ، محکم خواهد شد.

برای سلامتی و روحیه هم عالی است. نوای موسیقی و ذکر و نام مولاعلی (ع) آرامش زیادی در روح و روان ورزشکار جاری می‌کند. زمانی که عصبی و ناراحت می‌شوم، فقط ورزش می‌کنم و این موضوع باعث می‌شود تمام تنش‌ها از جسم و روحم خارج شود. درواقع ضرب و ریتمی که در باستانی نواخته می‌شود، روح و روان آدم را آرام می‌کند.»

آقای مقدس، بهترین خاطراتش را حضور فرزندانش درکنار خود می‌داند و می‌گوید: «تمریناتی که با فرزندانم انجام می‌دهم، زیباترین خاطرات من را تشکیل داده است. فرزندانی که حمایت خانواده و پدر را داشته باشند، در این ورزش پیشرفت خوبی خواهند کرد و خانواده ما، نمود همین موضوع است. حضور من در گود و همچنین کنار بچه‌ها باعث شده است که اعتبار دوجانبه‌ای نزد ورزشکاران و پیش‌کسوتان برایمان به‌دست بیاید.»

 

انگیزه‌ای که پدر می‌دهد

کیومرث مقدس به‌خاطر فرزندانش با تیم پیش‌کسوتان در مسابقات شرکت می‌کند. همین موضوع باعث دلگرمی بچه‌ها شده، از آن پس مسابقات را جدی‌تر دنبال می‌کنند. او می‌گوید: «نسبت‌به سنم خوب کار می‌کنم. حرکاتم در گود باعث شده است بچه‌ها باانگیزه‌تر تمرین کنند.

استاد احمد ممنون، مرشد و مدیر گود خیبر، همراه با عباس جلالیان، دبیر هیئت ورزش باستانی استان خراسان‌رضوی، تیم پیش‌کسوتان خراسان رضوی را مدیریت می‌کنند. این عزیزان زحمات زیادی برای راه‌اندازی تیم‌های ورزش باستانی می‌کشند.

در مسابقات سال گذشته بین ۴۱ تیم شرکت‌کننده در مشهد، مقام اول را در مسابقات تیمی به‌دست آوردیم و در مسابقات انفرادی هم در رشته چرخ تیز اول شدم. دی‌ماه سال ۹۶ با تیم پیش‌کسوتان استان خراسان رضوی در مسابقات کشوری شرکت کردیم که به‌علت نداشتن تجربه، ششم شدیم.

همین موضوع باعث شد تمرینات مداوم‌تری را پیش بگیریم و شرایط تیم‌ها را درنظر داشته باشیم.»  مقدس، دوره‌های مربیگری ورزش باستانی را نیز پشت‌سرگذاشته است و به‌زودی مدرک خود را دریافت خواهد کرد.

او وجود این همه قاب و حکم قهرمانی را به‌خاطر وجود همسر و مادری می‌داند که بخشی از بار اقتصادی خانه را به دوش کشیده است و می‌گوید: «اگر من همه امور اقتصادی را به‌عهده می‌گرفتم، باید از صبح تا ساعت ۷ و ۸ شب کار می‌کردم و دیگر فرصتی برای ورزش و تمرین با بچه‌ها نداشتم.

همین موضوع سبب شد که همسرم مشغول به کار شود. ضمن اینکه مشوق اصلی من و بچه‌ها برای ادامه این مسیر شود. فرزندان باید همیشه قدردان زحمات مادرشان باشند و زحمات ایشان را فراموش نکنند، زیرا اگر زحمت و تشویق مادرشان نبود، هیچ‌وقت این مدال‌ها و حکم‌ها با این تعداد کسب نمی‌شد.»

 

چرخ چمنی

علی‌اصغر مقدس، ۱۷ سال دارد و در رشته کامپیوتر در مدرسه کارودانش تحصیل می‌کند. از هشت‌سالگی باستانی را شروع کرده است و ۹ سال است که در رشته چرخ چمنی باستانی کار می‌کند.

علی‌اصغر دلیل انتخاب این ورزش را این‌گونه توضیح می‌دهد: «با دیدن پدر در میان گود و چرخ‌های تیزی که می‌زد، همچنین حس احترام و پهلوانی‌ای که ورزشکاران به‌هم در این ورزش داشتند، تصمیم گرفتم این ورزش را شروع کنم.

ورزش باستانی شاخه‎های زیادی مثل چرخ تیز، چرخ چمنی، میل، کباده، سنگ و کشتی دارد و اکثر افراد در یک یا دو رشته تبحر دارند، زیرا فرصتی برای تمرین در همه رشته‌ها وجود ندارد.

من نیز دوست دارم کشتی و چرخ چمنی را ادامه دهم. چرخ چمنی به این صورت است که دور گود، آهسته و به شکل کوتاه و بلند می‌چرخیم. من، چون سبک‌وزن هستم، استیل بدنم به چرخ چمنی نزدیک‌تر است.»

 

سلسله‌مراتب احترام

علی‌اصغر درباره اثرات ورزش باستانی در زندگی شخصی‌اش می‌گوید: «ورزش باستانی باعث شده است سرم در لاک خودم باشد و با اینکه قدرت بدنی خوبی در این ورزش به‌دست می‌آوریم، سراغ دعوا و به رخ کشیدن‌های دوران نوجوانی نروم.

ورزش باستانی در گود اجرا می‌شود و سلسله‌مراتب خاصی دارد. از همان ابتدا احترام به بزرگ‌تر‌ها را می‌آموزیم. هر فردی حتی اگر یک روز زودتر آمده باشد، یک سکو جلوتر است. سید‌ها از همه جلوترند و بعد هم بزرگ‌تر‌ها و پیش‌کسوت‌ها.

حرمت نگه‌داشتن باعث می‌شود فرد به‌جای اینکه یک گوشه بایستد و گارد بگیرد، به همه افراد احترام بگذارد. مسابقات در ورزش باستانی، شرایط خاص خودش را دارد و باید بتوانی با تیم هماهنگ شوی. ضمن اینکه در این ورزش، آمادگی بدنی و تمرین مداوم، کمک شایانی به ورزشکار می‌کند.

پدرم اولین آموزگار من بود و کنار تمرینات بدن‌سازی، شب‌ها در پارک با هم تمرین می‌کردیم. تا سه سال اخیر که به گود خیبر آمدیم و زیر نظر استاد احمد ممنون، تمریناتم را برای مسابقات جدی‌تر شروع کردم.»

مسابقات ورزش باستانی به‌صورت تیمی و شخصی برگزار می‌شود. علی‌اصغر درباره اردو‌ها و شرایط تیم برای مسابقات می‌گوید: «مسابقات را از یک ماه تا ۱۰ روز قبل اعلام می‌کنند و ورزشکاران، تمرینات شخصی خود را در گود‌ها انجام می‌دهند. نزدیک مسابقات با افرادی از گود‌های مختلف دورهم در اردو جمع می‌شویم. اکت‌ها را می‌چینیم و بعد فیلم می‌گیریم تا اشکالاتمان را برطرف کنیم.»

 

خانواده‌ای که بنای آن‌ها ورزش پهلوانی است

 

خاطره جام ستارگان

علی‌اصغر از خاطره مسابقات تهران، جام ستارگان که با تیم جوانان خراسان رضوی در کشور دوم شدند، نیز این‌گونه یاد می‌کند: «اواخر دی‌ماه سال ۹۶ شب به‌سمت تهران حرکت کردیم. تیم ۱۲ نفر عضو داشت که شامل بچه‌ها، استاد ممنون و آقای جلالیان می‌شد. ظهر حدود ساعت ۳ به تهران رسیدیم.

برف سنگینی آمده بود و بچه‌ها حسابی برف‌بازی کردند. بعد به‌سمت خوابگاه در مجموعه آزادی رفتیم و برای مسابقات آماده شدیم. سه روز در زمان‌های مختلف، مسابقه داشتیم. روز اول یکی از اعضا که اولین تجربه حضورش در مسابقات بود، استرس زیادی داشت و مسابقات را خراب کرد.

خودش ناراحت بود و از گروه خواست که بازیکن ذخیره تیم را بیاوریم. روز اول نتوانستیم امتیاز زیادی کسب کنیم و تمرکزمان را برای روز‌های بعد گذاشتیم. روز دوم، دوباره مسابقه دادیم و امتیاز بهتری کسب کردیم. امتیازات را در روز‌های مختلف جمع می‌زنند و درنهایت مقام‌های به‌دست‌آمده را اعلام می‌کنند و ما هنوز امتیازمان کم بود.

روز سوم هنوز نوبت تیم ما نشده بود. رفتم «نسکافه» بگیرم که پایم به جوی آب گرفت و زخمی شد. سریع کِرم زدم و باند‌پیچی کردم و دوباره به گود برگشتم. بچه‌ها گفتند چه‌کار کردی؟ گفتم چیزی نیست، برویم برای مسابقه. دوباره تمرینات و اکت‌ها را با هم مرور کردیم و قول دادیم همه انرژی‌مان را بگذاریم.

وارد گود شدیم و برنامه‌مان را شروع کردیم و نوای مرشد با حرکات بچه‌ها، لحظه‌به‌لحظه هماهنگ‌تر می‌شد و به جایی رسید که در سالن، سکوت کامل برقرار شد. تیم‌های دیگر فیلم‌برداری می‌کردند تا اشکالات ما را پیدا کنند، ولی نتوانستند. بعد از جمع امتیازات، مقام دوم کشوری را کسب کردیم.»

 

گردو‌های تمرینی

عرفان مقدس، پانزده‌ساله و کلاس هشتم است. هشت سال است که ورزش باستانی را شروع کرده است و منظم تمرین می‌کند. او چرخ تیز و میل‌بازی را از میان رشته‌های باستانی انتخاب کرده است. عرفان درباره ورودش به ورزش باستانی با هیجان می‌گوید: «شش‌ساله بودم که با پدر به زورخانه رفتیم. یکی از ورزشکاران به میان گود آمد و با چهار میل شروع کرد به بازی. او میل‌ها را به شکل‌های مختلف به هوا پرتاب می‌کرد و دوباره می‌گرفت. به‌شدت هیجان‌زده شده بودم.

به‌محض برگشت به خانه، دو گردو برداشتم و همراه پدر شروع به تمرین کردم. خیلی سخت بود، ولی با تمرین زیاد، توانستم تعداد گردو‌ها را بیشتر کنم و به‌سراغ میل بروم. زمانی که پدر در پارک با علی‌اصغر تمرین می‌کرد، من هم تمریناتم را انجام می‌دادم. چرخ تند را هم دوست دارم و تمرین می‌کنم، ولی میل بازی را بیشتر دوست دارم.

فیلم‌های آموزشی زیادی دیده‌ام و به‌دنبال طراحی حرکات جدید هستم. در مسابقات، حرکات جدید امتیاز خودش را دارد. اگر میل را از جلو پرتاب کنی، به آن اصطلاحا می‌گویند «الف» و اگر از پشت پرت کنی، می‌گویند «ب». با طراحی همین الف و ب و تعداد میلی که داری، می‌توانی مدل‌های زیادی را ایجاد کنی که جذابیت خاص خودش را دارد.»

علاقه عرفان به ضرب باعث شده است که از کودکی با پوست‌های پاره‌ای که در زورخانه پیدا می‌کرده است، گلدان سفالی کوچکی را درست کند و هر روز ضرب بگیرد و حالا به جایی برسد که بتواند آن را آموزش دهد، اما پدر باتوجه‌به اینکه ضرب، مشکلات کلیوی ایجاد می‌کند و عرفان هم کمی درد در کلیه‌هایش دارد، اجازه نمی‌دهد که آن را به‌صورت حرفه‌ای دنبال کند، ولی گه‌گاه کنار مرشد می‌نشیند و ضرب می‌گیرد.

 

مسابقات انتخابی تیم ملی

اگر مدال‌ها و لوح‌های زیادی داشته باشی، اما به دیگران احترام نگذاری، هیچ‌کدام ارزشی نخواهد داشت. عرفان توانسته است مقام اول «میل‌بازی» را در استان و مقام اول «چرخ تیز» را در مشهد به‌دست آورد.

درباره انتخابش برای تیم ملی می‌گوید: «در مسابقات جام رمضان از میان نوجوانان، گروهی را باتوجه‌به استعدادشان انتخاب کردند تا برای تیم ملی آماده شوند. ما حدود ۵۰ نفر بودیم و مسابقه دادیم که از بین آن‌ها ۲۵ نفر انتخاب شدند. در این گروه، دوم شدم و به‌زودی دوباره مسابقه خواهیم داد تا تیم اصلی برای اردو‌های تیم ملی را از میان ما انتخاب کنند. تمام تلاشم را می‌کنم تا در یک رقابت مردانه، جایگاهم را کسب کنم و افتخارآفرین شوم.»

 

ضربه‌ای که بزرگم کرد

خاطره عرفان برمی‌گردد به شبی که برای اولین‌بار میل را به هوا پرتاب می‌کند و ضربه می‌بیند. انگار دوباره درد را حس می‌کند. با همان حس می‌گوید: «برای تمرین رفته بودیم پارک و برای اولین‌بار می‌خواستم میل‌های فشرده پلاستیکی را پرتاب کنم.

شب بود و دید کامل نداشتم. اولی را پرتاب کردم و گرفتم، اما دومی به دندانم خورد و شکست که درد زیادی هم داشت. همان موقع پدرم گفت «کسی که می‌خواهد قهرمان شود، آسیب‌دیدگی  را هم باید تحمل کند و اگر به درد توجه کنی، ورزش را ترک خواهی کرد. درنتیجه برای ادامه دادن، نباید به درد فکر کنی.»

 

مادر؛ مشتاق باستانی

سارا فرامرزی‌مقدم، چهل‌وپنج‌ساله، همسر و مادر خانواده، با برعهده گرفتن بخشی از فعالیت اقتصادی، توانسته است شرایط را برای همسر و فرزندان ورزشکارش برای انجام تمرینات بیشتر، مهیا کند. او درباره علاقه‌اش به ورزش باستانی می‌گوید: «قبل از ازدواجم، مسابقات باستانی به‌خصوص چرخ‌چمنی را تا پاسی از شب دنبال می‌کردم، حتی پدرم تذکر می‌داد که در روز بعد باید به دَرَست برسی و اگر شب‌ها بیدار باشی، به‌موقع بیدار نمی‌شوی.

زمان‌هایی که بتوانم برای تماشای ورزش و مسابقات، همراه خانواده به زورخانه بروم، آن‌ها را همراهی می‌کنم و حتی از آن‌ها فیلم می‌گیرم تا با دیدن آن، اشکالاتشان را متوجه شوند. خوشحالم که خانواده سالم و ورزشکاری دارم و از زحمات زیادی که همسرم برای پسر‌ها می‌کشد، سپاسگزارم و می‌دانم که بچه‌ها نیز قدر این زحمات را می‌دانند و به ایشان احترام می‌گذارند.

بچه‌ها وقت اضافه ندارند؛ درس می‌خوانند و تمرین می‌کنند یا در مغازه پدرشان به او کمک می‌کنند.» این‌ها همه ویژگی‌های خانواده‌ای است که دست‌به‌دست هم داده‌اند تا الگوی مناسبی برای ورزش باشند.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44