مشهد یک نقشه قاجاری دارد که کلنل جولیس دالمج کشیده است. در این نقشه آنچه بیش از اندازه جلوه دارد، رنگ سبزی است که نشاندهنده باغهای مشهد است؛ باغها و مزارعی که متأسفانه در طول ۱۵۰ سال تخریب شدهاند و جایشان را به خانههای مسکونی و تجاری دادهاند، آنچنان که با وجود افزایش مساحت شهر، از لحاظ فضای سبز دچار پسرفت شدهایم.
وجود کوچهها و محلاتی، چون باغ عنبر، باغ سنگی، باغ دولاب و بسیاری دیگر از باغهایی که دیگر مردهاند و فقط یک نام در تابلوهای قدیمی از آنها باقی است، نیز به این موضوع گواهی میدهد. کوچه بهاءالتولیه که اکنون تابلوی «تهپلمحله ۶» و «شهید سعید سروقدی» در ابتدای آن دیده میشود، نیز از همین باغهای به کوچهتبدیلشده است که قصهاش را در سطرهای بعدی روایت کردهایم.
کوچه بهاءالتولیه زمانی باغ بوده است؛ البته بهتر است اینگونه بگوییم که مسیر اصلی این کوچه در دوران قاجار، راه ایجادشده بین باغات کوچک و بزرگ دو سوی کوچه بوده است. بزرگترین و اصلیترین این باغها هم که حدود آن از انتهای کوچه تاجرباشی (بهجت ۳ کنونی) آغاز و به آخرین فرعی فعلی کوچه (محل اتصال آن با کوچه بینادل) ختم میشده است، متعلق به میرزاداوود شهیدی (کوچکترین پسر سیدمحمدمهدی خراسانی، مشهور به شهید رابع) بوده است.
میرزاداوود که وزیر وظایف آستان قدس بود و در دوران حکومت آصفالدوله بر خراسان، موقعیت و جایگاه ویژهای داشت، پس از سفر حج به «بهاءالتولیه» ملقب شد. او همچنین دستی بر آتش ادبیات داشت و با تخلص «بینوا» شعر میسرود. علاوهبر این در ستارهشناسی متبحر بود و براساس اسناد موجود، قصد داشت رصدخانهای در مشهد بسازد، اما شرایط زمانی آن روزگار مانع شد و پس از مدتی نیز پیمانه عمرش لبریز شد.
خانهباغ میرزاداوود پس از درگذشتش هم محل رفتوآمد اهل فضل بود؛ به همین دلیل نیز مردم برای معرفی کوچهای که مسیر دسترسی به این باغ بود، از لقب او یعنی «بهاءالتولیه» استفاده میکردند؛ نامی که هنوز هم با وجود تغییرنام رسمی کوچه، برای مردم محل و البته مشهد، مأنوستر است.
ناگفته نماند که این خانهباغ در همان دوران قاجاری نیز در بین وراث بهاءالتولیه تقسیم شده، بهمرور زمان کوچک و کوچکتر میشود، اما تا سالهای نخست سده بعد هنوز هم برپا بوده است، آنچنان که مرحوم «عبدالمجید مجیدفیاض» که خود یکی از نوادگان بهاءالتولیه است، در کتاب «از باغ قصر تا قصر آرزوها» به توصیف آن در سالهای نخست سده چهاردهم پرداخته است.
تقسیم باغ بهاءالتولیه پس از درگذشتش بین ورثه از یکسو و تبدیل سایر باغهای شخصیِ قرارگرفته در این مسیر به منازل مسکونی، از دیگرسو، عاملی میشود تا کوچه بهاءالتولیه از همان نخستین سالهای حکومت پهلویها بر ایران تا پایان این دوره، ساختاری مشخص داشته باشد، بهطوریکه نقشه ترسیمشده از این کوچه بین سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۵۰ کمترین تغییر را داشته است.
براساس نقشه ۱۳۳۳ خورشیدی که تقریبا در میانه این دوره ترسیم شده است، کوچه بهاءالتولیه در آن زمان شامل یک مسیر اصلی (مسیر اتصال کوچه تهپلمحله به باغ بهاءالتولیه) و چند مسیر فرعی بوده است؛ نخستین مسیر فرعی (از سمت شرقی کوچه) را در آن زمان براساس اطلاعات ثبتشده در این نقشه، کوچه «حاجیمیرزااحمد» میگفتهاند که بعدها به کوچه «حوض حاجمحمد» تغییر نام پیدا میکند و این تغییرنام نیز بهدلیل وجود یک مسجد و حوض آب به نام او بوده که در ابتدای کوچه قرار داشته است.
همچنین ازآنجاکه «حاجمحمد» ظاهرا نانوا بوده، روایت است صنف خبازان مشهد، مراسم مذهبی خود را برای مدتی در این مسجد برگزار میکردهاند.
از دیگر فرعیهای مهم کوچه بهاءالتولیه در آن دوران، کوچه تاجرباشی (بهجت ۳ فعلی) است. همچنین در بخش انتهایی کوچه، مسیری قرار داشته که از طریق آن، بدون گذر از میدان تهپلمحله، دسترسی به نوغان فراهم میشده است. این مسیر که در نقشه آن دوران با نام کوچه «حیدر (شهیدتشکری فعلی)» شناخته میشود، به کوچه بختیاری (منشعب از کوچه «حمامباغ» بود) و سپس کوچه دکتر نقیبی (نوغان ۶ فعلی) متصل میشده است. علاوهبر اینها، کوچه در سالهای پیش از انقلاب، دارای دو فرعی بنبست بوده که در دو سوی آن قرار داشته است.
بزرگترین تغییر ساختار ایجادشده در کوچه بهاءالتولیه نیز در سالهای نخستِ پس از انقلاب، اضافه شدن یک کوچه فرعی در سمت غربی آن بوده است؛ این کوچه فرعی که اکنون هم پابرجاست، آخرین و سومین فرعی غربی کوچه بهاءالتولیه در آن دوران بوده که بر اثر تقسیم آخرین ملک بزرگ آن، ایجاد شده است.
پس از انقلاب اسلامی تهمانده باغها و خانههای قدیمی کوچه بهاءالتولیه خراب شدند و بهمرور جایشان را به منازل مسکونی جدید دادند. مسجد «حوض حاجمحمد» نیز در همین دوران به «ارشاد» تغییر نام داد و همچنین حوضانبار زیر آن به کتابخانهای برای جوانان محل تبدیل شد.
سرانجام اینکه در نخستین گامها برای اجرای طرح نوسازی اطراف حرم مطهر رضوی در این محدوده، حمام بهاءالتولیه که در دوران پهلوی در بخشی از باغ وی ایجاد شده بود و یگانه بنای باقیمانده به نام مالک اولیه بیشتر پلاکهای این کوچه محسوب میشد، هم ابتدا تخریب و پس از مدتی به بوستانی عمومی تبدیل شد. این تغییر وضعیت برای یگانه مدرسه بناشده در کوچه یعنی «دبستان صابری» هم رخ داد، با این تفاوت که پس از انتقال مدرسه به جایی دیگر و تخریب بنای آن، به پارکینگ تغییر کاربری داد.
تغییرات ناشی از اجرای طرح نوسازی اطراف حرم مطهر، بر ساختار کوچه بهاءالتولیه، تأثیر شگرفی گذاشته است که بسیار بیشتر از نکتههای گفتهشده در بالاست. هماکنون نهتنها دیگر هیچ اثری از بناهای ابتدای کوچه و محل تلاقی آن با راسته کوچه تهپلمحله نیست، بلکه نخستین فرعی غربی و بخش جنوبی دومین فرعی نیز بهطورکامل حذف شده و قرار است یک پروژه اقامتیتجاری بهجای آنها اجرا شود.
نخستین فرعی کنونی کوچه نیز، میزبان پنج پلاک است که سه پلاک آن از تقسیم خانه بزرگ خاندان خالقی ایجاد شده است. همچنین دومین پلاک این کوچه به خانه ثبتملی احمدیان اختصاص دارد که بهتازگی به یک سنتیسرا تبدیل شده است. پس از این فرعی تا کوچه ساسان (بهجت ۳) یک پلاک تخریبی، دو خانه و دو دربند مغازه خودنمایی میکند و حدفاصل کوچه ساسان تا فرعی بعد نیز، دو بنای بلندمرتبه درحال ساخت و دو پلاک مسکونی دیده میشود.
آخرین و جدیدترین فرعی غربی کوچه، میزبان چهار پلاک مسکونی فعال، یک پلاک درحال ساخت و یک پلاک رهاشده است و پس از این کوچه تا بوستان بهاءالتولیه که پایانبخش مسیر غربی کوچه است، سه پلاک مسکونی دیگر وجود دارد. انتهای بوستان نیز از یکسو به کوچه بهاءالدوله و کوچه ساسان و ازسوی دیگر به کوچه بینادل ختم میشود.
پس از خانه تاریخی احمدیان، باید از خانه موسوینژاد (با قدمت پهلوی اول) نیز بهعنوان دو پلاک ثبتملیشده کوچه بهاءالتولیه نام برد. همچنین در این محدوده، بنای جدید مسجد ارشاد درحال تکمیل است. پس از این پروژه تا کوچه شهید تشکری، زمینی رهاشده مشاهده میشود که حاصل تخریب خانههای قدیمی است و از آن بهجای پارکینگ استفاده میشود.
در سوی دیگر ورودی کوچه شهید تشکری هم دو مغازه قدیمی قرار دارد که در یکی هنوز چوبی است. پشت این مغازهها زمینی رهاشده حاصل تخریب یک پلاک مسکونی، یک آپارتمان سهطبقه اقامتی، زمین خالی باقیمانده از مدرسه صابری، دو پلاک مسکونی و سپس حسینیه خیرالنسای تبریز که یگانه حسینیه کوچه است، واقع شدهاند. سه پلاک آخر کوچه تا تقاطع بینادل را هم سه خانه مسافر به خود اختصاص دادهاند.
از خاندان بهاءالتولیه و وابستگان به آن مانند «شهیدیها» و «فیاضها» و «میرسندسیها» که هرکدام مدتی را در باغ بهاءالتولیه زندگی کردهاند اگر بگذریم، یک خاندان مهم دیگر نیز هستند که ساکن این کوچه بودهاند؛ خاندان موسوینژاد که آیتالله سیدمحمد موسوینژاد، از روحانیان انسانساز سده اخیر مشهد، مهمترین چهره آن است. منزل مسکونی این خانواده از معدود منازل درامانمانده از تخریبهای سالهای اخیر در کوچه بهاءالتولیه است.
خاندان جاودانیملاک (بزرگ آنان یعنی مرحوم «حاجعباس جاودانی»، از قدیمیهای هنر عکاسی زیارتی مشهد است) و خاندان فخار (بزرگ خانواده از کورهپزخانهداران مشهد محسوب میشده است)، از دیگر خانوادههای ساکن این کوچه در سده معاصر هستند. درکنار اینها، خانواده قیافهحسینی (در سالهای اخیر به «حسینیپویا» تغییر نام دادهاند و یکی از اعضای آن یعنی دکتر «سیدمحسن حسینیپویا» در دوره گذشته، عضو شورای اسلامی شهر مشهد بوده است) را هم باید در شمار خانوادههایی دانست که روزگاری در این کوچه زیستهاند.
در ادامه باید از خانواده مسگری (دکتر «جواد مسگری»، قاری برجسته مشهد، از اعضای آن است)، خانواده حاضرالموت (بزرگ خانواده یعنی «حاجرضا» از داشهای معروف مشهد بوده است) و خاندان احمدیان (منزل مسکونیاش ثبتملی شده و یکی از اعضای خانواده یعنی محمد احمدیان نیز به شهادت رسیده است) نیز بهعنوان خاندان مشهور ساکن در این کوچه یاد کرد؛ البته خانوادههای خالقی، دلیری، آذرخشی، سلیماننوری، مظلوم، سجادی، عادل، حفیظی، امانی، زرگران و وفایی را هم میتوان بهعنوان دیگر خانوادههای ریشهدار ساکن کوچه بهاءالتولیه در سده اخیر بهشمار آورد.
* این گزارش سهشنبه ۲ آبانماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۰۶۵ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.