معلمی همان حرفهای است که همواره به عنوان یک شغل شریف از آن یاد شده است. کلماتی که اکنون پیش چشمان خواننده این مطلب به نگارش درآمده است و سوادی که این توانایی را به خواننده میدهد تا این مطلب را مرور کند، حاصل یادگیری از معلمانی است که روزی بار آموزش را به دوش کشیدهاند تا به خردمند بودن جامعه امروزی کمک کنند.
آنچه امروز از ایرانی آباد به نظاره مینشینیم حاصل علم و دانش و رشادت و همت کسانی است که در این مسیر یک آغاز مشترک داشتهاند، یادگیری اولین حروف زندگی از فردی به نام معلم که سنگ بنای دانستن را در همه ما نهاده است.
در این گزارش با ربابه کاشانی هم صحبت شدهایم که بیش از ۴۰ سال از عمر خود را به آموزش کودکان و نوجوانان گذرانده است. از مربیگری و مدیریت در مهد شروع کرده و با معلمی در مدارس در شرایط و روزهای سخت اوایل انقلاب تاکنون ادامه داده است و این گونه به نظر میآید که فعلا خیال بیخیالی از عالم کودکان و نوجوانان را ندارد.
ربابه کاشانی متولد سال ۱۳۳۵ در شهر سرخس است و تا دوره دبیرستان را در این شهر گذرانده است. او درباره دوران کودکی این گونه روایت میکند: خانوادهای که در آن متولد شدم از همان ابتدای کودکی بر مباحث ارزشهای اخلاقی و دینی تأکید فراوانی داشتند.
در فضای خانواده حفظ حرمت بزرگترها، توجه به مباحث دینی و رعایت شئونات فضای خانواده همواره به وسیله والدین به فرزندان گوشزد میشد. این فضای خانواده بر من هم کاملا تأثیر مثبت گذاشته بود و متوجه بودم که باید به چه اصولی پایبند باشم.
در همینباره به خاطر دارم که در دوره پهلوی که من دبیرستان را میگذراندم، دو دفعه پهلوی دوم به سرخس سفر کرد. در آن زمان مرسوم بود وقتی شاه وارد شهر میشد دختران دبیرستانی برای او رژه میرفتند که من در هر دو دفعه با بهانههایی که آوردم از این رژه گریختم. یکی از این جلسات را به خاطر دارم که خود را به خوندماغ زدم و دفعه بعدی هم خاطرم نیست، ولی میدانم که مدرسه نرفتم.
کاشانی در ادامه روند تحصیلش میگوید: بعد از اینکه دوره دبیرستان را گذراندم دورههایی بود به نام سپاه دانش. کسی که میخواست وارد بازار کار و اشتغال شود باید این دوره ۴ ماهه را که به وسیله ارتش برگزار میشد میگذراند. این دوره به گونهای بود که علاوه بر اینکه آموزشهای نظامی داده میشد، تلاش میشد تا افکار و منش پهلوی هم در ذهن افراد برود.
این روند و دوره سپاه دانش به گونهای بود که اگر فوقلیسانس و دکتری هم میگرفتی باز باید دوره سپاه دانش را که به دوره خدمت زیر پرچم معروف میبود، میگذراندی، علاوه بر اینکه این دوره به واسطه ترویج افکار پهلوی برایم پسندیده نبود، برای خانواده من هم پذیرفتنی نبود که دختر خانواده وارد فضایی شود که با یک مرد تمرین نظامی کند، بنابراین تصمیم گرفتم مسیری را انتخاب کنم که از سپاه دانش دور شوم.
علاقه شخصی من به آموزش و معلمی و از طرفی فضای تحصیل و کار دانشگاه تربیتمعلم در آن زمان سبب شد تا راهی دانشگاه تربیت معلم شوم و این آغاز راه دبیری من بود. در آن زمان برای تدریس در دانشگاه تربیت معلم راهی مشهد شدم که مکان آن در خیابان سناباد فعلی است. امکانات و سطح کیفی آن محل به نسبت اینکه از شهرستان راهی مشهد شده بودیم، خوب بود.
ربابه کاشانی در سال ۵۳ و پس از گذراندن دوران دانشگاه به عنوان معلم مشغول به کار میشود. او پس از انقلاب با اراده راسخ و با اعتقاد به انقلاب اسلامی برای خدمت به کشوری که باید علم و دانش در آن نهادینه باشد به کار معلمی خود در مناطق محروم ادامه میدهد.
به گفته کاشانی نقطه عطف دوران کاری او اوایل دهه ۶۰ است که برای کم کردن سطح بیسوادی در جامعه راهی مناطق محروم میشد و به صورت رایگان به سوادآموزی مشغول بوده است. کاشانی این کار را خدمتی به کشور ایران میداند و معتقد است همه اینها سعادت یک ملت را به همراه دارد که امیدوار است موجب خشنودی امام زمان (عج) واقع شود.
در توصیف علاقه کاشانی به کار با کودکان و معلمی همین کافی است که بدانیم در دوران اوایل زندگی منزلی را که در آن سکونت داشته، فروخته است تا بتواند یک مدرسه غیرانتفاعی دایر کند و به شیوه صحیحی که خودش میداند دانشآموزان را آموزش و پرورش دهد.
کاشانی در ادامه این گفتگو گریزی هم به علاقهاش به کار کردن با بچهها و دانشآموزان میزند و میگوید: علاقه من به دانشآموزان و کار کردن با این قشر از جامعه است که سبب شده تا به حال مشغول به کار باشم. کاشانی که بیش از ۲۰ سال است یک مرکز پیشدبستانی و دبستان را راهاندازی کرده است، ادامه میدهد: اگر علاقهام به کار با کودکان نبود، حالا بعد از ۴۵ سال باید استراحت میکردم نه اینکه اینجا مشغول به کار باشم، اما وابستگی من به بچهها و اینکه دوست دارم تا لحظهای که هستم با آنها همراه باشم این حلقه وصل من با آنها شده است.
وی در ادامه از اهمیت میدان دادن به جوانها و توجه به آنها هم میگوید: این دانشآموزان آیندهسازان کشور هستند، باید امروز به آنها توجه کنیم تا بتوانند فردا را بسازند. نکته دیگری که هست باید به جوانان توجه کنیم، باید برای آنها جایگاه و احترام قائل باشیم، جوانان اگر دانش داشته باشند و در کنار آن اراده داشته باشند و آنها را درست و بجا به کار بگیریم اتفاقات خوبی رقم خواهد زد. من هم در حد توانم در محیط کار این امر را محقق کرده و فضایی فراهم کردهام تا همکاران من بیشتر از بین جوانان باشند.
این معلم و مدیر مدرسه در ادامه از همت خودش برای به روز بودن فضای کارش و خودش میگوید: نکته مهمی که باید در فضاهای آموزشی رعایت شود یک تفکیک مسائل شخصی از مسائل کاری است و دو استفاده از امکانات به روز در حوزه آموزش.
توجه داشته باشید که بر اساس تجربهای که دارم میگویم، وقتی یک کادر آموزشی میخواهد وارد فضای کار شود، باید همه آنچه در ذهن دارد از فضای کاری جدا کند، به همین واسطه هم وقتی وارد مدرسه میشود تمام دغدغههایی که جزو مدرسه دارم پشت در مدرسه جا میگذارم تا مبادا بر وظیفهای که نسبت به دانشآموزان دارم، خللی وارد شود.
کاشانی در ادامه درباره اهمیت به روز بودن آموزشها میگوید: اکنون باید هم در فضای مدرسه فضای مدرن و به روزی فراهم و هم از عرصه رسانه استفاده درست کنیم، باید فضای آموزشی کشور به سمتی برود که والدین و دانشآموزان به درستی از فضای مجازی و رسانه استفاده کنند تا والدین متوجه باشند تا برای آموزش دانشآموز چه کنند و دانشآموزان هم در فضای مجازی به دنبال یادگیری باشند.
ربابه کاشانی ۴ فرزند دارد که یک فرزندش شاگرد خودش بوده است و البته تأکید میکند هیچ وقت بین دخترش و دانشآموزانش تفاوتی قائل نبوده است. او درباره تأثیر کارش بر فضای خانواده میگوید: تمام تلاشم را کردهام تا هر دو را به یک شکل درست و اسلامی و به صورتی که از هر گزندی دور باشد، پیش ببرم، ابتدا سعی کردم تا مادر درستی برای خانواده باشم و در کنار آن از فضای کارم که امانتدار فرزندان مردم است، غافل نباشم.
ربابه کاشانی با تأکید بر این جمله که «معلمی شغل انبیاست»، بیان میکند: این شغل از دو جهت قابل ستایش است و وابستگی من به این حرفه هم از این ۲ دلیل دور نیست، ابتدا اینکه معلم یعنی کسی که در تربیت تعداد زیادی از فرزندان این سرزمین نقش مهمی دارد.
این خیلی زیباست که شما میتوانید در جایی قرار بگیرید که تأثیر بسزایی بر شکلگیری شخصیت یک انسان داشته باشید، این یک اتفاق لذتبخش است که اگر قدر بدانیم میتواند نتایج مثبتی هم به لحاظ اجتماعی و هم به لحاظ شخصیتی به همراه داشته باشد.
حلال بودن رزق و روزی از این طریق هم بحث دیگری است که میتواند برای هر خانواده متدینی حائز اهمیت باشد. این درآمد یعنی درآمد از راه آموزش و پرورش انسانها و این به این معناست که اگر معلم کار خود را درست انجام دهد میتواند از خود باقیات صالحاتی به جا بگذارد.
تبلیغات در فضای آموزشی آن چیزی است که از نظر این معلم باتجربه منطقه کار درستی نیست. او در اینباره میگوید: هرگز در کارم چه در زمانی که استخدام دولت بودم و چه از زمانی که در حوزه خصوصی فعالیتکردهام کار تبلیغاتی نکرده و معتقد بودهام که کار باید باکیفیت باشد نه با سروصدا. همه ما باید یاد بگیریم تا کار را چه در حوزه آموزش و چه در هر حوزه دیگری بر مبنای راستی و درستی پیش ببریم.
کاشانی ادامه میدهد: ارتقای فرهنگی، هنری، علمی، ملی و دینی همان راستی و درستی کار ماست که باید به آن پایبند باشیم. عمل کردن به دستورالعملهای آموزش و پرورش مبحثی است که همیشه نقشه راه بوده است برای من و معتقدم باید قوانین را پذیرفت و در مسیر قانون پیش رفت، چرا که اگر همه قدمهایمان را در مسیر قانون برداریم خواهیم دید نظام جمهوری اسلامی و ملت ما چه روزهای بهتری را به خود خواهند دید.
درادامه از وضعیت آموزش و پرورش و وضعیت آموزش در کشور از ربابه کاشانی میپرسیم و او به عنوان یک فرد با تجربه در این حوزه پاسخ میدهد: من خودم را در آموزش و پرورش مکلف به این میدانم تا آنچه سیستم از من میخواهد به درستی انجام دهم و اعتقاد دارم نظام آموزش نقص مشهودی ندارد بلکه بعضا در اجرا ما به مشکلات میخوریم و این روشهای اجرایی است که تغییرات و اختلاف سطح کیفی را به وجود میآورد.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که همه توجه داشته باشیم، برای سرپا ماندن این مرز و بوم چه جوانانی که به شهادت رسیدهاند. حواسمان باشد تا مبادا به گونهای عمل کنیم که شرمنده آنها شویم. باید با یکدیگر با همدلی برای توسعه کشور کار کنیم، باید سختی بکشیم و بعضی وقتها برخی کارها را بدون مزد و با روحیه جهادی به خاطر هموطنانمان انجام دهیم.
کاشانی در ادامه این گفتگو به مکمل بودن والدین در کنار مدارس در تربیت فرزندان اشاره میکند و میگوید: اکنون نظام تربیتی ابزارهای بیشتری در اختیار دارد. الان والدین به راحتی میتوانند از فضای آموزشی فرزند خود و کیفیت آن مطلع شوند، فضای مجازی شرایط را برای یادگیری آسان کرده است.
در این فضای مجازی میشود به راحتی چگونگی رفتار با فرزند را فرا گرفت و اینها کارهای مثبتی است که به واسطه پیشرفت زندگیها فراهم شده است، اما نکته دیگری که باید مدنظر باشد این است که تنها نباید به فضاهای آموزشی بسنده کرد و اینکه کودک زمان بیشتری را با خانواده میگذراند و خیلی چیزها را یاد میگیرد.
شاگردان سابقش از معلمی تا پزشکی و دیگر حرفهها فعال هستند که با برخی از آنها در ارتباط است و این ارتباط سبب شده است تا احساس کند که در کارش موفق بوده است. کاشانی ادامه میدهد: اگر میخواهیم کاری ماندگار و به یادگار بماند یک روش دارد اینکه آن کار را درست انجام دهیم.
او در پایان به عنوان یکی از مهمترین خاطرات دوران فعالیت آموزشی خود به ذکر خاطرهای از روزهای جنگ ۸ ساله دفاع مقدس میپردازد: در زمان جنگ رزمندگان ایرانی با رژیم بعث عراق در محدوده طلاب مدیر مجموعهای بودم که در حدود ۱۰۰۰ دانشآموز داشت. وارد روزهایی شده بودیم که رزمندگان به شدت به خوراک و پوشاک نیاز داشتند و کشور در شرایط بسیار سختی بود، مانند بسیاری از اقشار مردم که به کمک رزمندهها میرسیدند تصمیم گرفتیم تا در حد توان به جمعآوری خوراک و پوشاک برای آنها مشغول شویم.
بعد از گذشت چند روز با حجم زیادی از کمکهای دانشآموزان و والدین آنها روبهرو شدیم، کار به جایی رسیده بود که خانوادهها در مدرسه کنار هم مشغول بافت لباس برای رزمندهها شدند، دانشآموزان هم نامههایی را برای رزمندهها میفرستادند تا از آنها تشکر کنند و جالب بود که بعضی اوقات رزمندگان به این نامهها جواب میدادند.
* این گزارش پنج شنبه، ۲ اسفند ۹۷ در شماره ۳۱۸ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.