همه ما صدای برشزدن پارچه و تلقتلق چرخ خیاطیهای دستی را در خانه مادرها و مادربزرگهایمان به یاد داریم. در گذشتههای نهچندان دور دوختن لباس برای اعضای خانواده بخشی از فرهنگ ما بوده است. رسم و رسومی که چند دهه است با پر شدن بازارها از لباسهای آماده، کمرنگ شده و حتی تعمیر و دوخت و دوزهای جزئی هم در خانه جوانترها جایی ندارد.
گمان میرود شغل خیاطی هم متأثر از همین تنوع در بازار رو به کسادی باشد. اما کار و کسب بعضی خیاطیها با وجود این همه لباس رنگارنگ در پاساژها هنوز رونق دارد و مشتریهای پروپاقرص، دوخت لباس را به خرید آماده آن ترجیح میدهند.
اعظم پریشان که بیش از 15سال است در محله نوفل لوشاتو به حرفه خیاطی مشغول است میگوید: آنچه در خیاطی حرف اول را میزند نه پارچه است و نه نوع آموزش، نه امکانات و نه استعداد، بلکه علاقه اولین شرط موفقیت است. وقتی علاقه باشد گزینههای دیگر مثل استعداد و آموزش درست مطرح میشود.
همانطور که پریشان میگوید صبر و حوصلهای که شغل خیاطی نیاز دارد بدون علاقه امکانپذیر نمیشود. اما استعداد هم در هر شغلی لازم است بهویژه در حرفه خیاطی که نیاز به ریزبینی و تیزبینی خاصی دارد.
او که با داشتن مدرک کارشناسی زبان فرانسه خیاطی را به عنوان حرفه مورد علاقهاش انتخاب کرده میگوید: در حرفه ما یکسری الگوی اولیه وجود دارد و آموزشهای خوبی را هم در فضای مجازی میتوان یافت. اما نکتهای که مهم است نگاه خیاط به کار است. یعنی با دیدن مشتری متوجه شود که باید چه تغییراتی در الگو ایجاد کند تا بعد از برش زدن پارچه و در مرحله پرو لباس با مشکل روبهرو نشود.
اگر دقت کرده باشید بدن بیشتر افراد ایرادهایی دارد که برخی از آنها در نگاه اول دیده نمیشود. رایجترین ویژگی اندامی در ایرانیها داشتن شکم و بعد از آن کج بودن سرشانه به یک سمت است که در بعضی افراد بسیار زیاد است. پاهای پرانتزی هم یک ویژگی رایج است که همه این مشکلات ناشی از کمتحرکی بهویژه در خانمهاست. یک خیاط زبردست باید بتواند این ایرادها را در لباس برطرف کند.
بهروزشدن متدهای خیاطی اعظم پریشان میگوید: خیاطی مادرهای ما بیشتر بهطور تجربی بوده و با چندین بار آزمون و خطا لباسها دوخته میشده است. به همین دلیل کار سخت و طاقت فرسایی به شمار میرفته، اما حالا که آموزشهای دقیق و آسان در فضای مجازی وجود دارد، خیاطی شغلی مفرح و دوستداشتنی است که خیاط میتواند در عین داشتن شغل و کسب درآمد به کارش عشق بورزد.
در شغل خیاطی کیفیت ابزار بسیار مهم است. از قیچی گرفته تا چرخ و اتو هر کدام به اندازه دیگری اهمیت دارد. ابزار خرد مانند سوزن، نخ، قیچی، دکمه و وسایلی مانند چرخ راسته، چرخ سردوز، میز برش، دستگاه اتوی خانگی و صنعتی، چرخ جادکمه و... هر کدام اهمیتش به اندازه دیگری است. خیاط در انتخاب این وسایل دخیل است اما انتخاب پارچه از دست او خارج است. کار خیاطی به خودی خود دقت زیاد میخواهد و از آن دست کارهایی است که اشتباه در آن جبرانناپذیر است. حالا تصور کنید پارچهای هم به خیاط داده شود که راه آن بیراه است و به اصطلاح کیست دارد. یا پارچههایی که نازکتر از حد استاندارد است و روی هم لیز میخورد.
اینطور پارچهها هر قدر هم که بادقت برش زده شوند در آخر سرکجی دارند. پریشان میگوید: یک خیاط تمام تلاشش را میکند تا کار خراب دست مشتری ندهد. برای ما پیش آمده لباسی که باید در یک ساعت کوک میخورده سه ساعت وقتمان را گرفته است، چون مجبور بودهایم لباس را روی تن مشتری کوک بزنیم تا ایراد پارچه گرفته شود. گاهی قبول کردن یک پارچه بیکیفیت اندازه سه تا کار وقت ما
را میگیرد.
یکی از ترفندهایی که میتواند دوخت لباس را تبدیل به شغلی جذاب کرده و مشتری را هم ترغیب کند تا به جای تهیه لباسهای آماده برای پیدا کردن پارچه و مدل مناسب وقت بگذارد، منتظر نوبت دوخت شود و چند مرحله برای پرو لباس و تحویل آن دررفت وآمد باشد، نقاشی روی لباس است. این کار مثل فوت کوزهگری است که لباس شما را از دیگر لباسهای آماده متمایز میکند. وقتی لباسی متناسب با سن و شرایط فیزیکی و روحی فردی دوخته شده و متناسب با سلیقه و روحیات و مناسبات همان فرد هم طراحی و نقاشی میشود، جایگاه متفاوتی پیدا میکند.
پریشان میگوید: نقاشی روی لباس در عین زیبایی ریسکی دارد. زیرا در این مرحله لباس آماده تحویل به مشتری است و هر اشتباهی جای بازگشت و جبران ندارد. البته وقتی علاقه وجود داشته باشد، بخش زیبای کار بیشتر است. شور و هیجانی که در مشتریها با پیشنهاد نقاشی روی لباسشان ایجاد میشود جالب است. نکته مهم در نقاشی متناسب بودن طرح پیشنهادی با سن و شغل و شرایط فرد است. مثلا برای خانمی که چادر سر میکند یا رنگهای تیره میپوشد، یا فردی که اهل رنگهای روشن و پرنقش و شلوغ است نوع نقاشیها تغییر میکند.