کد خبر: ۶۲۴۲
۱۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
سالمند ۷۶ ساله مشهدی راز شادابی‌اش را در ورزش می‌بیند

سالمند ۷۶ ساله مشهدی راز شادابی‌اش را در ورزش می‌بیند

مریم امید ساکن ۷۶ ساله محله امام خمینی (ره) ۵ سالی می‌شود به طور مداوم به ورزش روی آورده است. او می‌گوید: تنها راه برگشت روحیه و زندگی عادی را در ادامه ورزش دیدم. برای همین دوباره کفش و کلاه کردم و راهی سالن شدم.

ریز نقش و خنده‌رو است. تصور اینکه خانمی به سن و سال او هر روز صبح آماده ورزش صبحگاهی شود تا پا به پای دختران و زنان جوان به قول خودش «بپَر بپَر کند»  برایم جالب است.

جالب‌تر اینکه در مسابقات ورزشی شهری او همیشه یکی از برترین‌های این مسابقات است. از مریم امید می‌گوییم. ساکن ۷۶ ساله محله امام خمینی که ۵ سالی می‌شود به طور مداوم به ورزش روی آورده است و راز سلامت، شادابی و خنده‌رویی‌اش را در ورزش کردن می‌داند.

به سراغ این بانوی ورزش‌دوست رفتیم تا از تجربیاتش در ورزش و نقش آن در سرزندگی و شادابی بگوید.


ورزشی که حسرت بود

بار‌ها برای گرفتن لوح تقدیرش به اتاق کارشناس ورزشی مجموعه فرهنگی شهرداری منطقه ۸ آمده است. پیرزنی ریز‌نقش و خنده‌رو. وقتی مقابلم می‌نشیند، قبل هر صحبتی با ساده‌دلی می‌گوید: «مادرجان! من درس ورزش نخوانده‌ام، سوادی هم ندارم. سؤال‌هایی بپرس‌که آسان باشد.»

به او اطمینان می‌دهم چیز‌هایی که می‌پرسم همه را می‌داند و می‌تواند جواب بدهد.

خنده گوشه لبش دوباره رنگ می‌گیرد و من از او می‌خواهم داستان ورزش رفتنش را برایمان تعریف کند: «آن‌قدر در رادیو و تلویزیون درباره ورزش کردن و فایده‌هایش شنیده بودم که همیشه حسرتش را می‌خوردم که چرا من نمی‌توانم ورزش کنم.

صبح‌ها برنامه صبحگاهی تلویزیون با آهنگ‌های شاد،   مردان و زنانی را نشان می‌داد که در پارک دور حوضی بزرگ ورزش می‌کردند. خیلی دوست داشتم من هم در کنار آن‌ها بودم.

در نزدیکی خانه ما پارک یا فضای سبزی نیست که برای ورزش به آنجا برویم. اما خودم صبح به صبح ساعت ۶ از خانه بیرون می‌زدم، دو، سه تا خیابان را پیاده‌روی می‌کردم، بعد نان سنگکی خریده و به خانه برمی‌گشتم.

حدود ۵ سال قبل که برای پیاده‌روی روزانه رفته بودم، خانم جوانی که بار‌ها در مسیر دیده بودمش به من گفت: «چرا برای ورزش به سالن ورزشی [شهید]کاظمیان نمی‌آیم.» آن روز با آن خانم به سالن رفتم و این شد شروع سالن رفتن من که حدود ۵ سال است، ادامه دارد.»

 

سالمند ۷۶ ساله راز شادابی‌اش را در ورزش می‌بیند

 

 بی‌سختی نمی‌شود

او از سختی‌های راهی می‌گوید که انتخاب کرده است و اینکه هر کاری شروع‌اش سخت، اما اگر تحمل کنی نتیجه‌اش شیرین است: «زمانی که من برای پیاده‌روی روزانه می‌رفتم، همسرم بیمار بود و آخرین فرزندم هم هنوز به خانه بخت نرفته بود.

برنامه پیاده‌روی‌ام را طوری برنامه‌ریزی کرده بودم که قبل بیدار شدن آن‌ها در خانه باشم، اما برنامه کلاس‌های ورزشی ساعت ۷ شروع می‌شد و تا ۸ و نیم ادامه داشت. از طرفی از منزل ما تا  سالن که چهارراه لشکر بود حدود نیم‌ساعت راه بود و من باید طوری برنامه‌ریزی می‌کردم تا قبل از بیدار شدن همسرم به منزل برگردم. خوشبختانه مرد خوبی داشتم.

بعضی وقت‌ها که می‌دیدم در نبودم اذیت شده است، می‌گفتم از فردا دیگر نمی‌روم، می‌گفت: «نه، تو باید بروی که سلامت باشی، وقتی سالم باشی می‌توانی من را جمع کنی» راست می‌گفت روز‌هایی که به سالن می‌رفتم، آن‌قدر پر انرژی و شاداب می‌شدم که وقتی می‌آمدم شادی را با خودم به خانه می‌آوردم و  این را همسرم هم درک کرده بود.»

تأثیری که ورزش و بودن در گروه‌های شاد روی روحیه و سلامت انسان دارد از صد‌ها داروی آرام بخش بیشتر است


 سه ماه فاصله‌ای که افتاد

او در ادامه از رفتن همیشگی همسرش می‌گوید و اندوهی که برای چند ماه خانه‌نشینی اش می‌گوید: «عید فطر امسال بود که همسرم به رحمت خدا رفت و بعد ۶۰ سال با هم بودن تنهایم گذاشت.

بچه‌ها همه به خانه بخت رفته بودند و تحمل این تنهایی برایم به‌شدت سخت بود. حدود ۳ ماهی خانه‌نشین بودم و هیچ‌جا نمی‌رفتم. چند وقتی خانه بچه‌ها رفتم، اما تنها راه برگشت روحیه و زندگی عادی را در ادامه ورزش دیدم. برای همین دوباره کفش و کلاه کردم و راهی سالن شدم.»

به گفته این بانوی ورزش‌دوست محله امام‌خمینی (ره) تأثیری که ورزش و بودن در گروه‌های شاد و اجتماعات پرانرژی روی روحیه و سلامت انسان دارد از صد‌ها داروی آرام بخش و ضد‌استرس بیشتر است: «من مدتی بعد از فوت همسرم داروی آرام‌بخش استفاده می‌کردم که تنها تأثیرش خواب بود و کسالت دائم. اما از وقتی دوباره به جمع دوستان ورزشی‌ام برگشتم به مرور حال و روحیه‌ام بهتر شد.»

 

سالمند ۷۶ ساله راز شادابی‌اش را در ورزش می‌بیند

 

 لوح تقدیر‌های اعتماد‌بخش

 در هر مسابقه محلی که قرار است در بین محلات و مناطق برگزار شود، اسم مریم امید، جزو نخستین نفراتی است که در فهرست داوطلبان حضور در مسابقه ثبت می‌شود.

او در این باره می‌گوید:  با آنکه دو برابر بقیه سن و سال دارم، اما  هیچ وقت خود را از دسته نمی‌اندازم و همیشه برای شرکت در مسابقات اعلام آمادگی می‌کنم.

برای برنده شدن هم تمام تلاشم را می‌کنم تا ثابت کنم آمادگی داشتن به سن و سال نیست. دفعه اولی که در مسابقه شرکت کردم فوتبال‌دستی بود؛ ۵ سال قبل. نمی‌دانم نفر چندم شدم، اما می‌دانم جزو ۳ نفر اول بودم.

یک حس خوبی بود، وقتی اسم من را به عنوان برنده اعلام کردند  مثل بچه‌ها ذوق کردم. حس خوبی که انگیزه‌ای شد برای  اشتیاق بیشتر برای شرکت در مسابقات محله.

دارت، آمادگی‌جسمانی، داژبال، هفت‌سنگ، طناب‌کشی و ... مسابقاتی است که این بانوی ۷۶ ساله محله امام‌خمینی (ره) در آن‌ها خوش درخشیده است و برای هر کدام از این مسابقات لوح افتخار و هدیه‌ای دریافت کرده است: «من مثل مادربزرگ بچه‌ها هستم و  از همه سنم بالاتر است.

وقتی هم برای مسابقات شرکت می‌کنم، چون کسی به لحاظ سنی هم‌رده من نیست، مجبورم در رده سنی ۴۱ سال به بالا‌ها شرکت کنم. با آنکه هم‌گروه‌هایم خیلی از من جوان‌تر هستند، اما همه اصرار دارند در گروه آن‌ها باشم و این، اعتماد به نفس بیشتری به من می‌دهد.»

با آنکه دو برابر بقیه سن و سال دارم، اما همیشه برای شرکت در مسابقات اعلام آمادگی می‌کنم

 

یک صحبت کوتاه با  هم سن‌و سال‌ها

«یکی از بزرگ‌ترین حسرت‌های زندگی من همین دیر رفتنم به سراغ ورزش است. اینکه چرا این‌قدر دیر شروع کردم، اما با وجود اینکه بعد ۷۰ سالگی به سراغ ورزش رفتم، باز هم احساس جوانی و سرزندگی می‌کنم». 

این‌ها بخشی از حرف‌های پایانی خانم امید است که خودش را دختری ۱۴ ساله می‌داند که پر از انرژی و سرزندگی است و یک توصیه هم به هم‌سن و سال‌هایش دارد: «هیچ وقت برای ورزش کردن دیر نیست.

قرار نیست در  سن و سال بالا ورزش‌های سنگین انجام دهیم، همین‌که روزانه نیم‌ساعتی پیاده‌روی داشته باشیم، خودش یک ورزش است. حالا اگر این ورزش گروهی باشد با حرکت‌های اصلاحی، خب در کاهش و التیام درد‌های دوران پیری تأثیر بیشتری دارد.

نکته‌ای‌که خیلی مهم است؛ همین صحبت کردن‌ها و درد و دل‌کردن با دوستانی است که در همین جمع‌ها پیدا می‌کنیم. ورزش‌های گروهی باعث می‌شود علاوه بر سلامت جسم، سلامت روح‌مان هم تقویت شود و انرژی مضاعفی بگیریم. در نتیجه در برابر ناملایمات دوران پیری قدرت تحمل بیشتری داشته باشیم.»

صحبتمان که به پایان می‌رسد، نفس عمیقی می‌کشد و می‌گوید: از دیشب استرس مصاحبه داشتم، اما خیلی خوب بود.

بعد به‌عنوان حُسن‌ختام این گفتگو می‌خواهد تشکر‌هایی هم داشته باشد:«دوست دارم از خانم‌های مربی که برای ورزش ما وقت می‌گذارند و از شهرداری منطقه به ویژه خانم داوودی، کارشناس ورزشی، که برای ما کلاس‌های رایگان و بعضی وقت‌ها اردوی ورزشی -تفریحی می‌گذارند  تشکر کنم.»



* این گزارش سه شنبه  ۱۰ مهر ۱۳۹۷ در شماره ۳۰۵ شهرآرامحله منطقه ۸ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44