
فاطمه محمدی هویت «محله رضاییه» را مکتوب کرد
نویسنده «کتاب محله رضاییه» سیده فاطمه محمدی در دو رشته کارشناسی علوم حوزوی و معارف اسلامی تحصیل کرده است. علاوه بر این چهار سال مشغول یادگیری فیلمنامهنویسی در دانشگاه هنرهای انقلاب تهران بوده است. او که متولد ۱۳۵۴ است نویسندگی را از کودکی آغاز میکند.
به گفته خودش، «از زمانی که یادم میآید، مینوشتم در دوران راهنمایی انشای تمام بچههای کلاس را من مینوشتم حتی فراموش میکردم برای خودم بنویسم چندباری پیش آمد که مجبور شدم از روی برگه سفید و بداهه انشا بخوانم و زمانی که معلم میخواست نمره بدهد دستم رو میشد.»
در ادامه راه، معلم ادبیات دبیرستانش هم مشوق او میشود و دست نوشته هایش را را به روزنامهها برای چاپ و نشر میفرستاده.بعد از آن زمان هم به صورت حرفهای نویسندگی را دنبال میکند و در دورههای آموزشی نویسندگی و فیلم نامه نویسی شرکت میکند. در یکی از این دورهها به او پیشنهاد نوشتن کتاب محله ارائه و سیده فاطمه هم دست به کار میشود.
دقت و ظرافت مخصوص رضاییه
سیده فاطمه میگوید: به همراه همکارانم سراغ چند محله رفتیم، در آن محلهها گفتگوهای زیادی با قدیمیترها کردیم و در پایان هر گفتگو نام شخص مصاحبه شونده را آوردیم. نتیجه این گفتگوها منبع مناسبی از تاریخ شفاهی محلات شد. این اطلاعات را طی چند مرحله غربال کردیم، صحبتهای تکراری، شخصی یا بیربط به محله بود حذف شد. درنهایت اطلاعات فهرستبندی و با مقدمه مناسب همراه شد. کتابهای کامل شده را به سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری دادیم، کمی اصلاحیه خورد، ولی در حد همان اصلاحات ویراستاری.»
«۱۵۰محله برای این طرح شناسایی شده بود، حداقل ۲۰۰نفر برای گردآوری این کتابها زحمت کشیدهاند که شامل مصاحبهکننده و تدوینگر میشود، ولی مسئولان وقت به دلایل ناگفته کتابها را چاپ نکردند. مجموعه گردآوری شده در طرح «کتاب محله» آداب و رسوم و فرهنگ محله، بازیها و برگزاری مجالس بومی و محلی، شرایط بحبوحه انقلاب و جنگ را شامل میشد. بازه زمانی کتابها از قبل انقلاب تا هم اکنون بود.
کار با دقت تمام، ولی کمی با عجله بود اگر زمان مناسبی در اختیارمان میگذاشتند کار از این هم بهتر میشد. شروع پروژه ما زمستان سال ۹۵بود، گروه ما اولین نبود، ولی در ابتدای شروع طرح کار خود را آغاز کردیم. در مورد کتاب محله رضاییه دو ماه زمان صرف جمعآوری اطلاعات و انجام مصاحبهها شد. بعد از آن نوبت کار من شد، دو هفته هر روز ۱۲ساعت صرف پیادهسازی مصاحبه کردم. دائم به ما میگفتند که زمان نیست و باید کار را تحویل بدهید، کاش زمان بیشتری در اختیارمان قرار میگرفت. آقای دکتر بافندگان پیمانکار این طرح به ما تأکید میکرد که کتاب «محلهرضاییه» را با دقت و ظرافت بیشتری جمعآوری کنید.»
قبل از انجام این طرح آشنایی با محله رضاییه نداشتم، ولی در حین پیادهسازی مصاحبهها به آنجا علاقهمند شدم
وجه تسمیه رضاییه
«قبل از انجام این طرح آشنایی با محله رضاییه نداشتم، ولی در حین پیادهسازی مصاحبهها به آنجا علاقهمند شدم. افراد و مکانهای جذابی در آنجا وجود دارد. محلهای است در سمت پایین خیابان مشهد. بر طبق اطلاعاتی که از مصاحبهها استخراج شده بولوار وحدت بیرون از محدوده شهری بوده است. حتی در نزدیکی آنجا قبرستانی هم وجود داشته که محل تدفین اجساد از اقوام مختلف بوده است.
رفتهرفته این قبرستان تبدیل به فضای سبز و پارک میشود. محله رضاییه با دو محله دیگر همسایه است. این محلهها به نام حسینآباد قاینیها و حسینآباد کرمانیها شناخته میشود. محمدی درباره وجه تسمیه رضاییه میگوید: «تصور میکنم نام این محله به سبب نزدیکی به حرم مطهر رضاییه نام گرفته است، تعداد ساکنان این محله چیزی حدود ۵۰۰تا ۶۰۰خانوار است. علت اینکه این محله بیش از این رشد نکرده است میتواند این باشد که از لحاظ جغرافیایی بین خط راهآهن، پارک و بولوار وحدت محدود شده است.»
تاریخچه این محله قدمتدار
محمدی تأکید میکند اطلاعاتش در مورد محله رضاییه مبنی بر گفتگو با اهالی است در مورد تاریخچه رضاییه میگوید: «در گذشته روستایی نزدیک به این محدوده وجود داشته است به نام «گوسولوک» که نزدیکترین روستا به شهر محسوب میشده است. آن زمان در محدوده محله رضاییه باغهای میوه وجود داشته است و مردم آن را چهار درویش نامگذاری کردند نام دیگری هم بوده که به کل باغهای محله گفته میشده است با عنوان «باغ بژمه».
منازل مسکونی آنجا هم به تعداد کم و پراکنده بود. آب انبار قدیمیای نیز در نزدیکی آنجا وجود داشته است با عنوان «حوض قلیانی» که در اصل نزدیک به چهارراه قهوهخانه عرب است. این آب انبار آب گوارایی داشته است که مردم محله برای آشامیدن از آن استفاده میکردهاند. علاوهبراین رودخانهای از سمت شمال شهر میآمده و از میان باغهای محله رضاییه رد میشده است، آن زمان مردم محله با مشکل کم آبی روبهرو بودند اهالی برای شستوشوی لباسها به حاشیه رودخانه میآمدند و پس از شستوشو، لباسهایشان را روی شاخههای درختان خشک میکردند.
شستوشوی لباسها تا خشکشدن و جمعآوری آنها صبح تا غروب یک روز کامل زمان میبرده است. مردم محله در آن زمان بیشتر کارگر باغها، دامدار یا قالیباف و سراج بودند. سراج به معنی سازنده زین و یراق اسب است. محله رضاییه در گذشته چهار حمام داشته است که اسامی آنها حمام زمانی، حاج احمد، بینظیر و حمام مهر بوده است. آن زمان کسی در منزلش حمام شخصی نداشته است و الزاما باید از حمامهای عمومی استفاده میکردند. چهار مسجد و حدود ۲۵حسینیه در محله وجود دارد. از بین حسینیهها، حسینیه درخشیهای بیرجند و حسینیه کرمانیها معروفترین آنها است. مسجد «امام رضا (ع)» رضاییه معروفترین مسجد این محله است. کسانی که در ساخت مسجد رضاییه خیلی کمک کردند حاج آقای ذاکری و پسرش، حاج آقای عابدزاده و آقای جعفریانی هستند.»
افراد بنامی از رضاییه برخاستهاند
«خداداد عزیزی هم متولد همین محله است در گفتگو با اهالی خاطرات زیادی از کودکی تا جوانی خداداد روایت شده است. از فعالیتهایش در محله تا بازیش در زمینخاکی حاشیه راهآهن. فردی که برای عمران و آبادانی رضاییه خیلی زحمت کشیده حاج محمد سیرجانی نام داشته است. ایشان برای آسفالت کوچهها و خط اتوبوس خیلی زحمت کشیدند. علاوهبراینها حاج محمد آب لولهکشی، مهد کودک و رختشورخانه را در محله برقرار کرده است. آقای سیرجانی صاحب بنگاه معاملات ملکی بوده است و برای آبادانی محله خیلی تلاش کرده است. به عنوان مثال آقای سیرجانی برای برقراری خط اتوبوسرانی به ملاقات استاندار میرود و موافقت ایشان را میگیرد.»