کد خبر: ۵۰۰۳
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۰

داستان تخریب‌های زلزله سال ۱۰۸۴ قمری در مشهد

اسناد می‌گویند از سال زلزله تا هفت سال بعد، به‌ترتیب دارالسیاده و گنبد حرم مطهر، مسجد گوهرشاد، مدارس پریزاد، بالاسر، دودر و پایین‌پا تعمیر می‌شوند.

محمدتقی مدرس‌رضوی در کتاب «سال‌شمار وقایع مشهد در قرن پنجم تا سیزدهم» وقتی به سال ۱۰۸۴ قمری می‌رسد، می‌نویسد: «در ۱۵ ربیع‌الثانی سال ۱۰۸۴ (۹ مرداد ۱۰۵۲ خورشیدی)، زلزله سختی در خراسان خاصه در مشهد روی داد و عمارات آستان قدس و گنبد مطهر و اکثر خانات بازار خراب شد و چهارصد نفر از اهالی مشهد تلف شدند».

البته در گزارش دیگری درباره خسارات این زلزله نوشته‌اند: «دوسوم مشهد ازجمله گنبد مرقد امام‌رضا (ع)، سقف گنبدی مسجد گوهرشاد و بسیاری از ابنیه دیگر، ویران (شد) و ۴ هزار نفر کشته شدند.» روزگاری که مدرس‌رضوی تاریخ آن را می‌دهد، عصر صفوی و روزگار تاجداری شاه‌سلیمان است.

جالب‌تر اینکه این صریح‌ترین خبر درباره تخریب حرم مطهر پس از وقوع زلزله است که مکتوبات تاریخی آن را ثبت کرده‌اند. روز زیارتی امام‌رضا (ع) و همچنین سالروز وقوع زلزله قائن به روایت تقویم خورشیدی، سبب شد قدری از این حادثه و رویداد‌های پس از آن بگوییم.

 

گزارش زلزله‌ای که سبب تخریب بخش‌هایی از حرم مطهر شد

روایت است که در سال ۱۰۸۴قمری بر اثر زمین‌لرزه‌ای، گنبد حرم آسیب می‌بیند و شماری از خشت‌های طلایی آن کنده می‌شود. پس از این واقعه، شاه‌سلیمان تعدادی از رجال درباری ازجمله «زال‌بیک» را به‌عنوان نماینده، رهسپار مشهد می‌کند تا گزارشی از میزان تخریب‌ها تهیه کنند.

نماینده شاه خبر تخریب گنبد، به اضافه گزارش تخریب گنبد مسجد گوهرشاد و همچنین مدرسه‌های پریزاد، دودر، بالاسر و پایین‌سر را برای شاه می‌فرستد و دستور بازسازی می‌گیرد.

مؤلف «وقایع‌السنین»، اما این واقعه را برای سال ۱۰۸۳ قمری تعریف می‌کند و توضیح می‌دهد: «زلزله‌ای مخرب در مشهد به وقوع پیوست که سبب ویرانی و آسیب بسیاری از بنا‌های قدیمی شد. درنتیجه از آن‌پس، گروهی صاحب خیر و همت، اقدام به بازسازی یا مرمت آن بنا‌ها کردند».


خرابی‌هایی که شاه‌سلیمان آباد کرد

اسناد می‌گویند از سال زلزله تا هفت سال بعد، به‌ترتیب دارالسیاده و گنبد حرم مطهر، مسجد گوهرشاد، مدارس پریزاد، بالاسر، دودر و پایین‌پا تعمیر می‌شوند و داستانشان روی کتیبه‌هایی بر در‌ودیوار این حریم مقدس نقش می‌خورد.

برای نمونه روی دیواره و در حلقه کاشی‌کاری دور گنبد، میانه چهار ترنج، ماجرای تعمیر این بخش آمده است: «به تاریخ آن ۱۰۸۶قمری». خط این کتیبه را محمدرضا امامی‌اصفهانی، خوشنویس عهد صفوی، نوشته و متن آن‌هم انشای حسین خوانساری، ادیب و فقیه این دوره است. همچنین شعری بر روی کتیبه‌ای در مسجد گوهرشاد حک شده است که شاهد دیگری بر وقوع زلزله در سال ۱۰۸۴ قمری است: «از تزلزل مسجد جامع ز هم/ ریخت در مشهد به امر ذوالجلال// بهر تعمیرش به نام زال‌بیک/ از سلیمان زمان آمد مثال». در پایان این کتیبه، عبارت «عمل حقیر فقیر عاصی شجاع بنااصفهانی» دیده می‌شود.

روایت است که پس از زلزله، مرمت‌هایی نیز در داخل حرم و روضه منوره صورت می‌گیرد که در این مکان هم کتیبه دیگری بر سردر میان دارالسیاده و دارالحفاظ نصب شده است و روی آن چنین نوشته‌اند: «تزلزل، چون به این عالی بنا افتاد از لرزش/ به هرسو رخنه‌ها، چون چاک در دل‌ها نمایان شد/ به تجدید بنایش داد فرمان، شاه دین‌پرور/ کف گنجورهمت از پی‌اش سیم و زرافشان شد/ خرد گفت از زبان قدسیان، تاریخ تعمیرش/ مطاف جن و انس، آباد در عهد سلیمان شد.»


از تعمیر حرم تا ساخت مصلی

پس از تعمیر خرابی‌های ناشی از زلزله، چند بنای جدید ازجمله تعدادی مدرسه هم در محدوده حرم مطهر سقف و ستون می‌خورند که سیدمهدی سیدی در کتاب «تاریخ شهر مشهد» درباره آن‌ها می‌نویسد: «مدرسه نواب یا صالحیه (واقع در ابتدای‌‍ بالاخیابان) که با استناد به کتیبه سردر آن، سال ۱۰۸۶ توسط میرزاصالح نقیب‌سادات‌ضوی ساخته شده و همچنین مصلای مشهد در پایین‌خیابان را به دوره شاه‌سلیمان نسبت می‌دهند.»


گزارش شاردن از زلزله مشهد

ژان شاردن، سیاح فرانسوی، یکی از افرادی است که در زمان زلزله ایران بوده است. او گزارش این خبر و اقدامات شاه صفوی را در کتاب «سفرنامه ایران» می‌آورد و می‌نویسد: «در روز یازدهم دو پیک با خبر‌های وحشت‌انگیز، یکی پس از دیگری به پایتخت رسید. آن دو خبر آوردند دوسوم مشهد، مرکز ایالت خراسان و نصف شهر نیشابور و شهرک دیگری نزدیک این شهر بر اثر وقوع زلزله‌ای سخت، ویران شده‌اند. آنچه بیشتر مایه تأثر و تأسف همه مردمان به‌خصوص مؤمنان شد، آسیب رسیدن به مسجد (حرم) مشهد بود که مزار حضرت رضا (ع) در آن است.

این مسجد که در سراسر مشرق‌زمین به عظمت و شکوه شُهره است، گنبدش بر اثر زلزله کاملا فروریخته، اما بنا بر آنچه می‌گویند، دیگر قسمت‌های بنا بدون آسیب به‌جا مانده است. شاه به محض مطلع شدن بر این حادثه مصیبت‌بار، یکی از شخصیت‌های بزرگ دربار خود را برای سنجش خساراتی که بر این مکان مقدس وارد آمده، اعزام کرد و به او دستور داد بدون توقف زیاد در راه، خود را به مشهد برساند. چند روز بعد دو شخصیت مهم دیگر را به آن شهر فرستاد تا فرامین وی را درباره ترمیم خرابی‌ها به اولیای امور آن استان ابلاغ کنند.»


همچنین در سطر‌هایی که او سیاهه کرده است، بخش‌هایی هست که به گزارش ساخت ورقه‌های طلا برای گنبد اختصاص دارد: «در یکی از روز‌ها برای دیدن فعالیت‌های هنری زرگر‌های شاه به کارگاه آن‌ها رفتم. آنان به دستور شاه، مشغول ساختن صفحات مسین زراندودی بودند تا گنبد مسجد حضرت رضا (ع) را که بر اثر زلزله فروریخته بود، از نو بسازند و با آن صفحات زراندود کنند.

برای بازسازی گنبد، هزار مرد با کوشش تمام به کار مشغول بودند؛ زیرا بنا بود تا آخر ماه دسامبر، ساختمان گنبد پایان یابد. هریک از صفحات مسین چهارگوش، ۱۰ اینچ پهنا و ۱۶ اینچ درازا و برابر ضخامت دو سکه اکو کلفتی داشت. زیر هر صفحه، دو تیغه فلزی به عرض سه انگشت لحیم کرده بودند تا وقت کار گذاشتن در گچ فروبرود و آن را محکم نگه دارد.»

 

درباره زلزله‌ای که ۳۵۰ سال پیش روی داد و سبب تخریب بخش‌هایی از حرم مطهر شد

پیدا شدن یک قصیده در نسخه‌ای قدیمی

اما این اتفاق که بعد‌ها در فهرست یکی از زلزله‌های مهم مشهد قرار می‌گیرد، در منابع مکتوب بسیاری می‌آید که یکی از این گزارش‌ها را رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ اسلام، در نسخه «خزانه‌الخیال محمد‌مؤمن‌شیرازی» در کتابخانه مجلس شورای اسلامی پیدا کرده که بسیار خواندنی است.

ماجرا از این قرار است که در این کتاب، قصیده‌ای از شاعری بی‌نام‌ونشان آمده که وقایع سال ۱۰۸۴ قمری را به رشته نظم درآورده است. جعفریان در مقاله‌ای که بعد‌ها می‌نویسد، چنین تعریف می‌کند: «چند سال قبل، گمانم سال ۱۳۸۹، نسخه‌ای یافتم و قصیده‌ای دیدم بسیار زیبا که ضمن ستایش شاه‌سلیمان، داستان زلزله و تخریب گنبد را گفته و ماده تاریخ برای آن آورده است.»

ابیاتی از این قصیده چنین است:
بر خراسان خورده ناگه چشم‌زخم زلزله
بس که بر آبادی او رشک می‌برد این آسمان
آن‌چنان گوی زمین در جنبش آمد کز نهیب
در عمارت‌های جم، از ترس بیرون جست جان
شد زمین مانند کشتی روز طوفان بی‌قرار
زان زمین جنبش ز جنبش باز اِستاد آسمان
گنبد شاه خراسان کز شرف در قدر بود
قبله‌گاه انس و جان، پروازگاه قدسیان
رخنه‌ای در وی عیان شد تا حکیمان را کند
شرمسار از منع خرق و التیام آسمان
این خبر، چون عرض شد بر شاه گردون‌اقتدار
شد فروزان یاسمین عارضش، چون ارغوان
در زمان از موقف حکم شهنشاهی به صدق
گشت فرمان قضا جریان، به تعمیرش روان
شد به اندک مدتی آن گنبد عالی تمام
تازه شد مرغان باغ قدس را باز آســتان
بهر اتمام و بنای او شریف از پیر عقل
خواست تاریخی که در آفاق ماند جاودان
بیتی آمد بر زبان خامه از اسرار غیب
گشته از هر مصرع آن بیت، تاریخی عیان
مصرع اول در اتمام و دوم بهر بنا
بی‌کم‌وبیش از ولایات امام انس و جان
گر ز ابراهیم نو شد کعبه اهل زمین
نو شد از سعی سلیمان، کعبه کروبیان

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44