مثل پدر، پدربزرگ و نسلهای قبلش ارغوانباف شده است. شغلی که روزگاری بازارش سکه بود و خانه هر ایرانی دستکم سبد آبکشش هنر دست ارغوانبافها بود. البته بعد از سالها سوتوکوری، روزگار چرخیده و چندسالی است که دوباره بخت به این شغل رو کرده است و مردم به خرید محصولات ارغوانبافی راغب شدهاند. به همین دلیل است که هر روز میتوان علی ملایی را در کوچه «داروغه» درحال ارغوانبافی دید.
علی ملایی پنجاهویکساله وقتی دست به بافت ارغوان زد که کودکی دبستانی بود. آن روزها بهدلیل کار پدرش ارغوان در خانهشان فراوان پیدا میشد: دایی پدرم که مردم حاجبابا صدایش میزدند، از ارغوانبافهای معروف دور بست حرممطهر بود. پدرم، محمدعلی، هم مانند او ارغوانباف بود؛ در روزهایی که چوب ارغوان نقش پررنگی در زندگی روزمره مردم داشت.
او میگوید: آن زمان زنان و مردان در خانهها به این کار مشغول بودند و با چوب ارغوان انواع سبد لباس، آبکش برنج، زنبیل، کباره که بهجای فرغون کاربرد داشت و در زمان قدیم برای جابهجایی بار میوه استفاده میشد، آخور حیوان که لوفه نام داشت و... میبافتند.
طبق خاطرات او، در قدیم، چون بیشتر مردم در خانهشان حیوان نگه میداشتند، خیک ماست هم داشتند. بهدلیل نداشتن یخچال، روی خیک ماست چیزی میگذاشتند تا مواد غذایی که بیرون اتاقها بود، از خوردهشدن توسط حیواناتی مثل مرغ در امان بماند. برای این کار از سبدهای ارغوان استفاده میکردند.
علیآقا سلهبافی را شغل معروف مشهدیها میخواند و تعریف میکند: از چوب ارغوان بهدلیل شیرینبودن، برای آبکش برنج استفاده میکنند، وگرنه بافت با چوب بید شیکتر است؛ اما، چون برنج را تلخ میکند کاربردی ندارد. همچنین، آبکش با چوب ارغوان، برنج را خمیر نمیکند و دست هم نمیسوزد. به همین دلیل، در قدیم همه آبکش برنج ارغوان داشتند. محصولاتی مثل آبکش برنج اگر میخواست برای عروس و داماد بافته شود، تنوع بیشتری داشت، مثلا پایهدار بافته میشد.
او به بازار محصولات چوب ارغوان در وضعیت امروز اشاره میکند و میگوید: مثل قدیم بازار ندارد، اما بهتر شده است. البته الان دلالها سود میبرند و با خرید آن به قیمت کم و سپس عرضه آن به هر قیمتی که دوست دارند، بازار فروش را بهدست میگیرند. حمایتی از این شغل مثل داشتن بیمه و... وجود ندارد تا من تولیدکننده هم سود خوبی بکنم.
طبق گفتههای علیآقا، امروز مردم بیشتر راغباند سبدهایی که با چوب ارغوان بافته شده است، بخرند. این سبدها برای گذاشتن میوه، نان، سبزی، لباس و... کاربرد دارد.
ملایی آغاز برداشت چوب ارغوان را آبانماه میخواند که تا فروردین و اردیبهشتماه ادامه مییابد. گویا بعد این زمان هم چوب ارغوان قابل برداشت است، اما انعطاف خوبی ندارد و باید در آب نگهداری شود تا برای بافتهشدن آماده شود.
او محصولات چوب ارغوان را بادوام میخواند که اگر خوب بافته شوند، سالهای زیادی میشود از آنها بهره برد؛ مانند سبدهای آبکشی که در خانه مادربزرگها پیدا میشود: بافت چوب ارغوان براساس اندازه و نوع محصول بین چندساعت تا چندروز زمان میبرد. اگر افراد هم در نگهداری آن کوشا باشند، مثلا جلو نور مستقیم آفتاب نگذارند و جلاکاری کنند، زیاد عمر میکند.
او مشکل بزرگ امروز این شغل را خشکسالی میخواند و میگوید: بهدلیل خشکسالی، این چوب کمتر شده است و حالا بافتهایی مثل بافت با ساقه گندم، کپور، چوب بید و حتی بافتهای پلاستیکی به بازار آمده است. قبلا ترکههای ارغوان زیاد بود و حتی برای آتشزدن هم استفاده میشد.
او دغدغهاش هنری است که در بیتوجهی درحال کمرنگشدن است و میگوید: در قدیم ارغوانبافی شغل کارگری بود که درآمد خوبی داشت؛ پس میشود با توجه دوباره دوران طلاییاش تکرار شود. کاش برای رشد و توسعه این هنر زیبا به تولیدکنندههای آن بیشتر توجه شود.