کوچهگردی، تفریحی ساده ولی جذاب است. گاهی قدم زدن در یک کوچه قدیمی و زیبا و تماشای دیوارهای آجری و حیاطهای باصفا میتواند چندین برابر بیشتر از یک تفریح لاکچری لذت بخش باشد. کوچه گردی به خصوص در مشهد شگفتیهای خاص خودش را دارد.
مشهد با پیشینه تاریخی و وسعت جغرافیاییاش حرفهای زیادی برای گفتن دارد که تنها یک کوچهگرد موفق میشود زیباییهایش را ببیند و بشنود. اگر دلتان میخواهد حرفهای مشهد را بهتر بشنوید، قدم زدن در این کوچههای مشهد را از دست ندهید.
شمع، این ترکیب ساده ریسمان و پارافین، گذشته زیبایی در مشهد دارد. روزگاری کوچههای منتهی به حرممطهر امامرضا (ع) پر بود از طاقچههایی برای روشنکردن شمع. حالا فقط کوچه پنجه در خیابان آیتالله خزعلی یک از آن روزگار بهجا مانده است. خورشید که پایین میرود، شمعها یکییکی از دل سنگ سیاه سردرمیآورند؛ شعلههایی که با نور زردشان علامتی هستند برای نذری جدید، درددلی کهنه و آرزویی نو.
داستان کوچه پنجه به حضور امامرضا (ع) در مشهد و رد انگشتان دستشان روی این سنگ سیاه برمیگردد. صحتوسقمش مهم نیست، مهم این است که سالهاست ردی از این کوچه در خاطرات مردم مشهد روشن مانده است.
در کوچهزردی میتوانید در هزارتوی تاریخی مشهد چرخ بزنید، در کاشی سردر خانهها به گذشته سفر کنید، در نقش روی در خانهها غرق شوید و در فرعیهای نامنظمش پیچوتاپ بخورید. سوای خانههای آجری زیبا و فرعیهای پیچدرپیچ، یکی از جذابیتهای این کوچه در توحید ۶، نام آن است.
سه روایت درباره «زردی» زبانبهزبان میچرخد؛ اولی رواج بیماری یرقان یا زردی، اولینبار از این کوچه است، دومی رنگ زرد ساکنان شعرباف و شالباف این کوچه است و سومی به شکل هندسی کوچه برمیگردد که هنگام غروب خورشید، شعاعهای طلایی خورشید از آن پایین میرفته است.
اگر دوست دارید ساعتی خاطرهانگیز را میان حال و گذشته مشهد سیر کنید، پیشنهاد ما به شما کوچه حسینباشی است. کوچهای هزار و دویست متری که طولانیترین کوچه بافت قدیم شهرمان است و آیتا... عبادی ۱۸ را به مطهریشمالی ۷ وصل میکند. حسین باشیزاده فخار حدود هفتاد سال پیش در این کوچه کوره آجرپزی داشت، اما با گسترش مشهد کسبوکارش را جای دیگری برد و اراضی کوچه را در قطعههای پانصدمتری فروخت.
هنوز تعدادی از این خانهها در کوچه حسینباشی باقی مانده و ظاهر آن را زیبا کرده است. بهجز این، وجود مغازههای متنوع، از خواربارفروشی گرفته تا آکواریوم و دندانسازی، این کوچه را به یکی از معابر پرهیاهوی مشهد تبدیل کرده است.
ساباط، کوچهای سرپوشیده است که سایهسارِ خشت و گلیاش پناه عابران از آفتاب تیز تموز و سوز بیامان زمستان است. کوچههای اندرزگو ۱۷ و آیتا... بهجت ۳ تنها معابری در شهر هستند که هنوز ساباطهایی از دوره قاجار دارند. گرچه امروزه قرارداشتن خانه سر نبش، مزیتی چندین میلیون تومانی است، دستکم تا دوره قاجار، اوضاع طور دیگری بود.
در مشهدی که مدام هدف حمله قرار میگرفت، خانهای گرانتر بود که انتهای کوچه باریک و ساباطدار قرار داشت. ساباط بهدلیل باریکی و مسقفبودن، جلو یورش مهاجمان اسبسوار را میگرفت. ساباط در زبان فارسی ریشهای کهن دارد. بخش اول آن «سا» بهمعنای آسایش و بخش دوم آن «باط» نشانه آبادی و عمارت است.
کوچه شهید رستمی ۲ خودِ بهار است؛ کوچهای منحصربهفرد در مشهد که با قطارشدن درختان توت و اقاقیا به تونلی سرسبز میماند. بهجز این، فراوانی بوستانهایی که قدمبهقدم سر راه سبز میشوند، به رؤیاییشدن کوچه کمک میکند. به این زیباییها، خانههای ویلایی سهنبش و پرباغچه با پیچکهایی که از سردرها بالا رفته است را هم اضافه کنید تا پازل بهاری کوچه با صدای چهچهه پرندگان تکمیل شود.
ریل راهآهن مشهد به موازات این کوچه قرار دارد. دو درخت اقاقیایی که به هم گره خورده و قد کشیدهاند، یکی از جاذبههای درختی سرسبزترین کوچه مشهد است.
اگر دوست دارید تنها راستهبازار باقیمانده از مشاغل سنتی مشهد را که بیشتر به یک موزه میماند، ببینید، باید یکراست بروید به خیابان سرخس یا همان شهدای فاطمیون. شغلهایی مثل علافی، آهنگری، نمدمالی، نعلبندی و دلوسازی که شاید نامشان را فقط لابهلای کتابهای قدیمی دیده باشید، اینجا حضور دارند.
این خیابان اریب که از پنجراه پایینخیابان تا قهوه خانه عرب کشیده شده، پر است از حجره دارهایی که بیسروصدا در دل تاریخ به کار اجدادیشان ادامه میدهند. اگر کمی دقیق باشید و گوش تیز کنید، میتوانید صدای نفسکشیدنشان را بشنوید؛ صدای زنگولههای دام در قدیمیترین نمدفروشی، صدای ضربات پتک آهنگران، صدای قیچیهای آهنی بزرگ آویزان از دیوار که با نسیمی کوچک به هم میخورند.
حر ۸۲ خیابانی باریک و بلند در قلعه خیابان یا همان شهرک شهید باهنر است که در ظاهر شبیه بسیاری از دیگر خیابانهای مشهد است، اما کافی است وارد یک مغازه بشوید تا معنای بهشت رنگینکمانی را درک کنید. این خیابان پررنگولعاب یک تکه از بلوچستان است در قلب مشهد.
فرقی نمیکند وارد مغازه کفشفروشی شوید، پارچهفروشی یا حتی مغازه فروش قاب تلفن همراه، همهچیز غرق در رنگ است. علاقه مردم بلوچ به رنگها ستودنی است. قیمتهای هیجانانگیز و ارزان پارچههای سوزندوزی بلوچی باعث شده است علاوه بر محلیها، مشهدیهای زیادی این بازار را برای خرید انتخاب کنند.
زندگی در خرمن جاروهای کوچه شهید عطاحسینی ۱۱ بیشتر از هرجایی جاری است. حس سیالی از گذشته در ردیف جاروهای چیدهشده روی زمین و آویزان از سر میخ مغازهها، موج میخورد و ناخودآگاه ذهن را به نوروزهای گذشته میبرد. روزگاری که خبری از انواع جاروهای برقی و رباتی نبود و همه بار تمیزی خانه بر دوش همین جاروهای سیخی بود و دست توانمندی که گردوخاک را بروبد و آب زند راه را تا بوی بهار برسد. بهجز جارو، در این کوچه در محله تلگرد میتوانید انواع حصیر و سبدهای چوبی زیبا هم ببینید و بخرید.
افراد زیادی بههوای خرید خرما و ماهی درجهیک و چشیدن طعم فلافل اصل آبادانی عزم مجتمع شهید بهشتی یا همان شهرک عربها در خیابان شهید رستمی ۵۰ میکنند، چون همه محصولاتش یکراست از جنوب میآید؛ از نخلهای داغدیده و آفتابخورده و از دل دریای باشکوه و باعظمتش. فقط مغازهها نیستند که حالوهوای جنوب را تداعی میکنند، ساکنان شهرک هم هنوز همان ظاهر سابقشان را حفظ کردهاند.
مردهایی با «دشداشه» و لباسهای راسته سپید و بلند و خانمهایی که چادرهای عربی پوشش اصلی آنهاست. کمی بیشتر بگردید، حتما پیرزنهایی را میبینید که روی استخوان ابرو و مچ دستشان خالکوبی دارند.
میدانستید افغانستان میتواند خیلی دور از ما نباشد؟ دستکم تجربه حسوحال سفر به افغانستان برای ما مشهدیها خیلی سخت نیست. اگر دوست دارید بدون صرف هزینه مادی و ترس از طالبان به افغانستان سفر کنید، کافی است به خیابان شهید شفیعی ۳۶ در گلشهر سر بزنید.
«شلوغبازار» یا «بازارشلوغه» که اصلیترین بازار اهالی گلشهر است، با مغازههای متنوع و کالاهای رنگارنگش میتواند تجربه منحصربهفردی برایتان باشد. خوردن غذاهای خاص افغانستانی مانند قابلی، منتو، آشک و همچنین خوراکی خوشمزه شیریخ (بستنی مخصوص افغانستانی) را فراموش نکنید.
شبهای رحمانیه شب نیست؛ مثل روز روشن است. خیابانی با برجها و آپارتمانهای لوکس و مدرن که نورپردازی ساختمانهایش دالان نور چشمنوازی ساخته است. برخیها این خیابان که بزرگراه آیتالله هاشمیرفسنجانی را به بولوار مهدیه متصل میکند، به «شانزلیزه مشهد» تعبیر میکنند. بوستانهای وسیع، بازارهای محلی متنوع و مراکز تفریحی بهروز از شاخصههای خیابانی است که گل سرسبد منطقه ۱۲ به حساب میآید.
در کوچه مصلی ۳ میتوانید سُر بخورید در روزگار معجزه چربیها و خاکسترهای قلیایی. البته که دیگر در کوچه صابونپزهای مشهد، از آن همه صابون قالبزده و چیدهشده روی پشتبام خانهها خبری نیست، اما هنوز صابونهای نامنظم سنتی، منظم و دستهدسته در قفسه مغازهها جا خوش کردهاند.
از میان حجرههای صابونپزی این کوچه، یک مغازه خاص شده است. آن هم نه بهدلیل نوع صابونهایش، بلکه دکوراسیون مغازه آن را به یک جاذبه دیدنی تبدیل کرده است. علیاکبر برپا، از سال ۱۳۶۷ تاکنون در کنار قفسههای صابون، شروع کرده است به چسباندن اعلامیه ترحیم همسایه و اقوام بر دیوار مغازهاش و حالا بعد از ۳۵ سال این دیوار رنگورورفته شده است آلبوم یادبود درگذشتگان مصلی.
طعم بهار را میتوانید در کافهپیادهروهای «بهارستان» خیابان سجاد بچشید. خیابانی در میان حصارهای چوبی کافیشاپها، آبمیوهفروشیها و کافهرستورانها که به یک کافهپیادهرو بلندبالا تبدیل شده است. در این میان، پیادهراه لاله در نزدیکی بوستان مینا یک دالان مسقف پر از کافیشاپ شده است. دوستداران قهوه، چای و پاستا میتوانند در این پاتوقهای گرم بنشینند و از تماشای بهار در کوچه بهارستان لذت ببرند.
کوچه چهارباغ ۲ در خیابان آیتا... شیرازی ۴، منسوب به خاندان نظامالملک توسی است؛ یعنی نام خانوادگی همه نوزده خانواده ساکن در این کوچه نظامالملکی است. آنها مدعیاند نسبشان به وزیر سیاستمدار و کاردرست دوره سلجوقی در قرن پنجم برمیگردد. نکته جذاب این کوچه سوای خلوتی منحصربهفردش آن هم در نزدیکی حرممطهر، شمالیبودن خانههای دو طرف کوچه است.
داستان از این قرار است که هنگام اجرای طرح نوسازی پیش از انقلاب، آستانقدس به نظامالملکیها قول میدهد دری از بازار مرکزی به این کوچه باز شود و آنها بتوانند در دو طرف کوچه مغازه بزنند. از قضا در هم باز میشود، اما فقط به عرض نیممتر!