وارد کوچه بنبست کاشانی21 که بشوی، تا انتهای کوچه چند خانه بیشتر نیست. هرسال چندروز پیش از محرم، کوچه با توجه به فصل با پارچهها و برزنتهایی مسقف میشود. روی دیوارها جاکفشی نصب و زمین فرش میشود تا مستمع روضه امام حسین(ع) روی آن آرام بگیرد. حیاط خانه پلاک490 /3 نیز مفروش میشود.
آنجا منزل آقای شاهی است که همه شور از آنجا آغاز میشود. در حیاط همسایه بغلی هم بساط چای برپا میشود. همسایه آنطرفی هم کلید خانهاش را به صاحب این روضه میسپارد تا از محوطه خانهاش استفاده شود. همه همسایههای این کوچه در برپایی این روضه قدیمی مشارکت دارند و این راز مهربانی میان آنهاست.
چندروز پیش اگر گذرت به این کوچه میافتاد، خیال میکردی به خیمه سیدالشهدا(ع) قدم گذاشتهای، اما حالا که برای تهیه گزارش قدم به آن گذاشتهایم، میبینیم که اینجا یک کوچه بنبست است که آثار روضه دهه اول هنوز در آن وجود دارد. ریلهای نصب جاکفشی روی دیوار همسایه وجود دارد.
جلو در خانهشان نام پسر بزرگ خانواده، شهیدعباس شاهی، به چشم میخورد. در سقف حیاط خانه آقای شاهی داربستهای فلزی نصب شده است که با پارچه پوشیده میشود. دیگ، پایهها و وسایل تدارکات در گوشهای از حیاط خانه به چشم میخورد. در اتاق سمت چپ حیاط فرشهای روضه روی هم تلنبار شدهاند و ظرفهای شیری که برای دیگچه روز نهم و دهم محرم مهیا هستند.
روضه این خانه مانند یک نخ تسبیح است که همه اعضای خانواده و همسایههای این کوچه را دور هم جمع میکند
کمد دیواریهای خانه آنها پر است از وسایلی که برای برپایی روضه سالانه لازم است. همه آنچه را که این روضه لازم دارد، تهیه کردهاند و هرسال نزدیک محرم آنها را یکییکی بیرون میکشند و غبار از آنها میگیرند. مبلها و گلدانها و میزها هرسال موقع روضه که میشود، میدانند که دیگر به کار این خانه نمیآیند.
به گوشهای میخزند تا جا برای میهمان مجلس امام حسین(ع) باز شود. دیوارها سیاهپوش میشود و حسینیه کوچکی برای 10روز به راه میافتد. دخترها و خواهرهای آقای شاهی هم سنگتمام میگذارند. همسایهها نیز از این قافله عقب نمیمانند. آنها شببهشب بساط چای و صبحانه فردا را فراهم میکنند و صبح در پذیرایی کمک میکنند.
روضه این خانه مانند یک نخ تسبیح است که همه اعضای خانواده و همسایههای این کوچه را دور هم جمع میکند. ساکنان این خانه ورد زبانشان این است: «خداوند این نعمت را از ما نگیرد.» به همین خاطر حتی در ایام کرونا نیز آن را تعطیل نکردهاند.
مجید شاهی، بانی کنونی این بزم عاشقانه، متولد 1352 است و قدمت روضه خانه پدریاش از سن او بیشتر است. سال1383 که پدر فوت کرد، او و برادرش حمید روضه را ادامه دادند و تاکنون هجده سال است که این روضه رسم خانهشان مانده است. مادر هم تا وقتی که چشم به دنیا داشته، دلش به این روضهها خوش بوده است.
پسرش میگوید: «مادرم خیلی به این روضه عشق میورزید و تا وقتی زنده بود، اولین کسی که بلند میشد و فتیله سماور روضه را بالا میکشید، او بود. همیشه هم ورد زبانش بود که همین روشنکردن سماور روضه امام حسین(ع) برای من بماند، مرا بس است.» این روضه سالهای 1348تا1371 در کوچه شیخعطار(تهپل محله) برپا میشده و پس از جابهجایی منزل، از سال 1371تا1383 در کوچه محتشم بوده و از سال 1390 تاکنون نیز در کاشانی21 برگزار شده است.
سبک روضه به همان سبک روضههای صبحگاهی قدیم است؛ قرائت زیارت عاشورا، سخنرانی و سپس سینهزنی. اساس مجلس نیز بر سخنرانی است. ساعت6:30 چراغ مجلس روشن میشود و تا ساعت8 پایان مییابد. شاهی میگوید: «جلسه ما برای کسبه است و جوری مراسم برگزار میشود که بتوانند ساعت8 کرکره مغازه را بالا بکشند.» آنها در بعضی از جلسات عزاداری تا 450نفر را پذیرایی میکنند. نان و پنیر و سبزی پذیرایی دهه اول محرم درروضه مرحوم حاجمحمدحسن شاهی بوده که اکنون کمی تغییر کرده است.
روضه آقای شاهی بهجامانده از جلسهای بسیار قدیمی است به نام «خمسه طیبه» که در دهه1350 مرحوم عشقی نقش مهمی در آن داشته است. طبق گفته پسر حاجعلی عشقی، سابقه این جلسه به سال1240 بازمیگردد. آن زمان سینهزنی و عزاداری داشتهاند و مرحوم حاجآقای شاهی نیز بزرگشده آن هیئت بوده است.
نان قاق و چای شیرین در روضههای قدیم توزیع میکردهاند. کربلایی علی عشقی در سال1348 اعلام میکند که از هفته دیگر در خانهام دعای ندبه دارم و دُراغ(ماست چکیده) با نان ملایم میدهم. حاجعلی رسم دعای ندبه را از همان جلسه «خمسه طیبه» برقرار میکند.
از آن زمان عزاداری دهههای محرم توسط حاجعلی میان اعضای جلسه تقسیم شده است تا عزاداری از ابتدای محرم تا دهه آخر صفر پیوسته برقرار باشد. دهه اول منزل در شاهی و دهه دوم در منزل توکلی برگزار میشد و دهه سوم منزل حیدری در کوچه کرمانیها و همینطور تا انتهای صفر ادامه پیدا میکرد. اندکاندک آدمها فوت کردهاند و جلسات از رونق افتادهاند و اکنون فقط دو جلسه از آن ادامه پیدا کرده که یکی از آنها همین جلسه است.