رونق ترجمه در خراسان را به دوران مأمون عباسی نسبت میدهند. مأمون با آموزههایی که در محضر امامرضا (ع) فراگرفته بود، دست به گسترش مراکز علمی، از توس، مرو و خراسان تا بغداد، میزند و مترجمان بسیاری از این دیار را به کار ترجمه کتب مختلف میگمارد. برای نمونه، حکایت است که مأمون شبی خواب میبیند درکنار ارسطو نشسته و با او همصحبت شده است و وقتی صبح فردا از خواب برمیخیزد، دستور میدهد تألیفات فلسفى بهویژه آثار ارسطو، جمعآورى و به عربى ترجمه شوند.
او با ارسال نامههایی به روم، قبرس، صقلیه و خراسان، از حکام این سرزمینها میخواهد تا هر آنچه کتاب فلسفی در دارالحکمههای خود دارند به دربار بغداد بفرستند. تاریخنگاران نوشتهاند پس از دریافت این نامه از روم، پنج بار و از خراسان، صدبار شتر کتاب به بغداد میرود. گویا مأمون در این راه تا آنجا پیش میرود که تصمیم میگیرد هموزن هر کتاب ترجمهشده، به مترجم آن، طلا ببخشد.
اما به گفته کارشناسان، کتب پزشکی، علمی، دینی و قرآنکریم، جزو نخستین متون ترجمهشده در جهان اسلام هستند. در این میان ایرانیان بهعنوان بزرگترین قوم مسلمان غیرعرب با داشتن سابقهای کهن در فرهنگ و زبان، نخستین مترجمان کلام وحی به زبانهای دیگر بودند. این کار در همان روزهای آغاز ارتباط ایرانیان با پیام وحی بهطور شفاهی اتفاق افتاد، تاآنجاکه سلمان فارسی را نخستین مترجم قرآن لقب دادهاند.
اما با اینکه مورخان گفتهاند ترجمههای رسمی از قرآن در زمان امیر نوح سامانی صورت گرفته، یکی از پژوهشگران غربی به نام «پیرسن» مدعی است قرآن کریم در سال۱۲۷هجریقمری به زبان بربری و در سال۲۷۰ به زبان سندی، ترجمه شده است، ولی هیچیک از آنها باقی نماندهاند.
«قرآن قدس» که قدیمیترین قرآن دارای ترجمه در جهان اسلام است و اکنون در موزه آستان قدس رضوی نگهداری میشود، ازجمله نمونههای نفیس ترجمه به یادگار مانده از قرون اولیه اسلامی است.
دکتر محمود براتی درباره ترجمه قرآن میگوید: «کهنگی زبان ترجمه، آن را به قرون اولیه و دوره رشد و تکوین زبان فارسی دری منسوب میکند.» این یعنی با اینکه کارشناسان بهطور دقیق درباره قدمت این قرآن سخن نمیگویند، عمری بین ۲۵۰ تا ۳۵۰هجریقمری را برای آن تخمین میزنند.
روایت است که این نسخه را مسئولان در دهه ۴۰ بهطور اتفاقی درمیان نسخ قدیمی از قرآن یافتهاند و پس از آن، چاپهایی از آن با شرح کارشناسان منتشر میشود. ناگفته نماند که صفحات ابتدایی این قرآن نفیس تا آیه ۲۱۳ سوره بقره و تعدادی از سورههای کوچک آن در طول تاریخ از بین رفته و دردسترس نیست. خط این کلام الهی کوفی است، اما با جوهر رنگی اعرابگذاری شده است که از ویژگیهای نادر آن محسوب میشود. در ترجمه این اثر، واژگان پهلوی بسیاری استفاده شده است.
سوای این، اکنون در موزه آستان قدس رضوی، ۸۰ نسخه قرآن نفیس، جلدهای لاکی و تعدادی مرقعات وجود دارد؛ مجموعه نفیسی از قرآنهای خط کوفی نوشتهشده بر پوست، منسوببه دستخط ائمه اطهار (ع)، با قدمت هزارساله که شاهعباس صفوی وقف کرده و وقفنامه آن به قلم شیخ بهایی نوشته شده است، یک جزء از قرآن مربوط به قرن چهارم هـ. ق که در سال۳۹۳ق توسط ابوالقاسم منصوربن محمدبن کثیر، وزیر و صاحب دیوان مسعود و محمود غزنوی، وقف شده است، دو نسخه قرآن به خط یاقوت مستعصمی، برجستهترین خطاط قرن هفتم هجری، و هشت برگ از قرآن به خط محقق روی کاغذ خانبالغ، منسوب به خط بایسنقرمیرزا از دوره تیموری، ازجمله آنهاست.