کد خبر: ۱۳۶۹۰
۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۱
میرزاجعفرخان مشیرالدوله نخستین «مهندس‌باشی» ایران بود

میرزاجعفرخان مشیرالدوله نخستین «مهندس‌باشی» ایران بود

در میان رجال قاجار که به‌عنوان حاکم یا متولی‌باشی به مشهد آمدند، میرزاجعفرخان‌حسینی، ملقب به مشیرالدوله و «مهندس‌باشی»، یکی از کوتاه‌ترین دوره‌های مسئولیتی را دارد؛ با این‌حال، خدماتش بسیار درخشان است.

در میان رجال دوره قاجاری که به‌عنوان حاکم یا متولی‌باشی به مشهد آمدند، میرزاجعفرخان‌حسینی، ملقب به مشیرالدوله و «مهندس‌باشی»، یکی از کوتاه‌ترین دوره‌های مسئولیتی را دارد؛ با این‌حال، خدمات و اقدامات او چنان درخشان است که این کوتاهی دوران مسئولیت، اصلا به چشم نمی‌آید.

میرزاجعفرخان اصالتی فراهانی داشت، اما در تبریز و در حدود سال‌۱۲۰۰‌قمری (۱۱۶۵‌خورشیدی) به دنیا آمد. هوش سرشار و ذهن خلاقش باعث شد که موردتوجه عباس‌میرزا نایب‌السلطنه قرار گیرد و همین مسئله، او را در کنار چهار محصل اعزامی ایران به اروپا در دوره دوم اعزام جوانان ایرانی برای کسب علوم نوین به فرنگ، قرار داد.

طبق گزارش مهدی بامداد در کتاب «شرح حال رجال ایران»، میرزاجعفرخان در سال‌۱۲۳۰‌قمری (۱۱۹۴‌خورشیدی) در‌حالی‌که حدود ۲۹‌سال داشت، راهی انگلستان شد و در لندن به تحصیل ریاضیات و علوم مهندسی پرداخت و چنان‌که مرسوم بود، با برخی فنون نظامی نوین هم آشنا شد. او در سال‌۱۲۳۵‌قمری (۱۱۹۹‌خورشیدی) بعد از پنج سال تحصیل و تسلط بر فنون جدید و البته زبان خارجی، به ایران بازگشت.

میرزاجعفرخان به‌دلیل تخصصش در ریاضیات و هندسه، از سوی ناصرالدین شاه لقب «مهندس‌باشی» دریافت کرد؛ لقبی که تا آن زمان در ایرانِ قاجاری بی‌سابقه بود و خبر از ورود یک تخصص نوین به ساختار دیوانی کشور می‌داد.

مشیرالدوله تا زمان درگذشتش در سال ۱۲۷۹‌قمری (۱۲۴۱‌خورشیدی) و در ۷۶‌سالگی، مسئولیت‌ها و خدمات گوناگونی را برعهده داشت. او در اواخر عمر، به‌عنوان متولی‌باشی آستان‌قدس‌رضوی به مشهد آمد و دست به اقداماتی برای تقویت زیرساخت‌ها و اصلاح امور زد که هرچند بادرگذشت او برخی از آنها ناتمام ماند، فصلی تازه را در این بخش از تاریخ شهر ما گشود. در این نوشتار قصد داریم برایتان درباره خدمات نخستین مهندس‌باشی ایران به مشهد علی بن‌موسی‌الرضا (ع) بنویسیم.

 

ورود به مشهد در غبار پس از شورش

مشیرالدوله به‌دلیل انتساب به خاندان فراهانی و البته توانمندی‌های ذهنی فوق‌العاده‌اش، مورد‌توجه و اعتماد قائم‌مقام‌فراهانی و میرزاتقی‌خان امیرکبیر بود و به‌طبع زیر نظر این دو، برخی آموزش‌های سیاسی و دیپلماتیک را هم پشت سر گذاشت.

فریدون آدمیت در کتاب «امیرکبیر و ایران»، به نقش میرزاجعفرخان در ترجمه متون و آموزش علوم جدید اشاره می‌کند، اما شاهکار سیاسی او پیش از آمدن به مشهد، حضور در کمیسیون تعیین حدود ایران و عثمانی و شرکت در کنفرانس ارزروم (۱۲۵۹‌قمری‌-۱۲۲۲‌خورشیدی) به سرپرستی میرزاتقی‌خان امیرکبیر بود.

مهندس‌باشی در آنجا با تکیه بر دانش نقشه‌برداری و مهارت‌های دیپلماتیک، در برابر زیاده‌خواهی‌های امپراتوری عثمانی ایستادگی کرد و خاطره خوبی از خود نزد زعمای قوم باقی گذاشت. او با چنین تجربیاتی به مشهد فرستاده شد ولی زمانی که ناصرالدین‌شاه در سال‌۱۲۷۷‌قمری (۱۲۳۹‌خورشیدی) حکم تولیت آستان‌قدس‌رضوی را به نام میرزا‌جعفرخان‌مشیرالدوله صادر کرد، مشهد شهری عادی نبود.

این شهر تازه از کابوس «فتنه سالار» رها شده بود. شورش حسن‌خان‌سالار که چند‌سال خراسان را در التهابی سخت فرو برد، خسارات گسترده‌ای به زیرساخت‌های شهر مشهد و حرم‌رضوی وارد کرد.

اعتمادالسلطنه در کتاب ارزشمند «مطلع‌الشمس» و نیز در «المآثر و الآثار»، تصویری دقیق از آن روزگار ارائه می‌دهد. خزانه آستانه به‌دلیل غارت‌ها و هزینه‌های جنگی سالار خالی، موقوفات بسیاری غصب شده و نظام اداری از هم پاشیده بود. اماکن متبرکه وضعیت ناخوشایندی داشت. در برخی نقاط، تخریب‌هایی به چشم می‌خورد که ناشی از جدال‌های دوره شورش سالار بود.

از آن‌جمله باید به آسیب‌دیدگی‌های ایوان طلا اشاره کرد که قطعا نیاز به مرمت داشت. قنات‌ها مسدود‌شده و کار کشت‌و‌زرع با بن‌بست روبه‌رو بود و از طرف دیگر، برخی نهاد‌های فعال در آستان‌قدس‌رضوی مانند «دارالشفای حضرتی» در وضعیت بسیار‌نامطلوبی قرار داشتند. مشیرالدوله با‌توجه‌به استعداد و توانایی‌هایی که داشت، احتمالا بهترین گزینه برای رتق‌و‌فتق امروز و بسامان کردن آن اوضاع آشفته محسوب می‌شد. در چنین‌شرایطی، میرزاجعفرخان به مشهد آمد و دست به اقداماتی برای ترمیم خرابی‌ها زد.

 

درباره «میرزاجعفرخان مشیرالدوله» نخستین «مهندس‌باشی» ایران

ایوان طلای صحن عتیق

 

نجات ایوان نادری

شاید ماندگارترین اقدام عمرانی مشیرالدوله در مشهد، مرمت ایوان طلای صحن عتیق (صحن انقلاب) باشد. گزارش‌های تاریخی حاکی از آن است که آسیب‌های وارده به این ایوان تنها ظاهری نبوده است. سازه ایوان که قدمتش به دوره تیموری می‌رسید (و پس از زلزله سال‌۱۰۸۴‌قمری، در دوره صفویه ترمیم اساسی شد)، بر اثر لرزش‌های ناشی از توپ‌بندی و اصابت گلوله‌ها، سست و ناپایدار شده بود.

براساس گزارش‌های موجود در اسناد آستان‌قدس و روایت اعتمادالسلطنه در جلد دوم «مطلع‌الشمس»، میرزا جعفرخان با رویکردی کاملا مهندسی به‌سراغ حل این مشکل رفت. او دستور نداد که صرفا روی خرابی‌ها را بپوشانند، بلکه برای رفع مشکل به‌صورت اساسی، تمهیدی دقیق اندیشید که ناشی از توان بالای علمی وی بود.

یکی دیگر از اقدامات مهم مشیرالدوله، سامان‌دهی دارالشفای حضرتی بود

این تمهید در چند‌مرحله اجرا شد. ابتدا پایه‌ها و جداره‌های آجری ایوان را که ترک برداشته بود، با مصالح مرغوب و نظارت معماران خبره (که به‌احتمال تحت‌هدایت فنی خود او بودند) تقویت کرد. سپس به‌دستور میرزاجعفرخان، ورقه‌های طلایی را که سوراخ شده یا فرو رفته بود، با دقت از بدنه ایوان جدا کردند و دوباره توسط طلاکار‌های خبره، کار ذوب و قالب‌گیری دوباره آنها به انجام رسید و در نهایت، ورقه‌های طلا، بر روی خشت‌ها به‌گونه‌ای نصب شدند که درز‌های موجود کاملا پوشانده شود و ایوان شکوه پیشین خود را باز یابد.

 

اصلاحات در دارالشفا

یکی دیگر از اقدامات مهم مشیرالدوله، سامان‌دهی «دارالشفای حضرتی» بود. تا پیش از آن، دارالشفا بیشتر به یک نوانخانه یا آشپزخانه برای فقرا شباهت داشت تا یک مرکز درمانی. متولیان پیشین اغلب تمرکز خود را بر اطعام می‌گذاشتند، اما میرزا جعفرخان که نظام‌های بهداشتی اروپا را دیده بود، درک متفاوتی از «شفاخانه» داشت.

براساس اسناد موجود در مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی، مربوط به سال‌های ۱۲۷۷‌تا‌۱۲۷۹‌قمری، میرزاجعفرخان دست به اقداماتی بنیادین برای تغییر وضعیت دارالشفای حضرتی زد؛ او به تفکیک بودجه دارالشفا پرداخت و به‌عنوان نمونه، برای خرید دارو‌های گیاهی و معدنی، ردیف بودجه مشخصی تعیین کرد. پیش‌از‌این، تأمین دارو امری ناپایدار و وابسته به هدایای موردی و گاه به‌گاه بود.

افزون بر این، مشیرالدوله به وضعیت معیشتی کادر درمان سامانی آبرومند داد و به‌این‌ترتیب، پرداخت مواجب به طبیبان و دیگر کارکنان شفاخانه نظم مناسبی به خود گرفت. میرزاجعفرخان بر نظم در امور کاری و فعالیت شفاخانه هم تأکید می‌کرد و اصرار داشت که طبیب باید در ساعات مشخصی در دارالشفا حضور داشته باشد، نه اینکه تنها نامش در طومار حقوق‌بگیران قرار بگیرد و هر‌زمان خواست و اراده کرد، سری به دارالشفا بزند.

او هم‌زمان به تجهیز شفاخانه هم پرداخت و، چون مکان آن را مناسب نمی‌دانست، زمینه انتقال دارالشفا از حاشیه بازار مشهد به محلی مصفا و آبرومند در بالاخیابان (جنب باغ آصف‌الدوله) را فراهم کرد و تأسیسات شفاخانه در مرکز باغچه‌ای مستقر شد که طبق نقشه دالمج (۱۲۸۴‌قمری)، الگویی به شکل چهارباغ ایرانی داشت. به‌این‌ترتیب، با مدیریت دقیق مهندس‌باشی، دارالشفا به یک مرکز تخصصی درمان تبدیل شد.

او بخشی از هزینه این تغییرات را از محل دارایی خودش پرداخت کرد؛ البته عمر مشیرالدوله کفاف دیدن پایان کار را نداد، اما پس از درگذشت وی، پسرش کار را به پایان برد؛ آن‌گونه که بعد‌ها یاکوب‌پولاک، پزشک ناصرالدین‌شاه، از این شفاخانه به‌عنوان تنها بیمارستان آبرومند ایران یاد کرد.

 

درباره «میرزاجعفرخان مشیرالدوله» نخستین «مهندس‌باشی» ایران

نمایی از نهر نادری؛ بالاخیابان در دوره پهلوی اول

 

نقشه‌برداری برای انتظام املاک

لقب «مهندس‌باشی» تنها یک عنوان تشریفاتی نبود. میرزا‌جعفرخان به اهمیت «مساحی» (نقشه‌برداری) برای اداره امور شهری وقوف کامل داشت. پس از فتنه سالار، بسیاری از املاک آستانه در مشهد و حومه آن توسط افراد سودجو تصرف شده بود. بعضا سندسازی و جابه‌جایی سنگ‌چینِ مرز زمین‌ها (تغییر حدود) رواج داشت. هر‌چند سندی از اقدامات مشیرالدوله برای ترسیم نقشه جامع مشهد در این دو سال، وجود ندارد، اما رویکرد مدیریتی او در بازپس‌گیری املاک بر مبنای تطبیق حدود بوده است.

او با اعزام افراد خبره برای اندازه‌گیری و بررسی حدود زمین‌ها، توانست بخشی از موقوفات غصب‌شده را شناسایی کند و پس بگیرد. این شیوه، به احتمال زیاد، بر روند تحدید اراضی شهر مشهد نیز تأثیر مطلوبی گذاشت و در این عرصه، گامی رو‌به‌جلو محسوب می‌شد.

 

تغییر و اصلاح در زیرساخت‌های شهری

در گزارش‌های تاریخی موجود، به اقدامات مشیرالدوله برای احیای زیرساخت‌های آبی مشهد اشاره شده است. نهر خیابان بعد از شورش سالار، وضعیت نامناسبی داشت. سال‌ها جنگ و جدال، فرصت رسیدگی به وضعیت آن را نداده بود. میرزاجعفرخان دستور لای‌روبی نهر و احیای قنات‌هایی که آن را تغذیه می‌کردند، صادر کرد. به این ترتیب، مسیر نهر خیابان (نهر نادری) در مشهد اصلاح و ترمیم شد. این اقدام به شکوفایی زندگی شهری در مشهد، کمک شایانی کرد. از سوی دیگر، مشیرالدوله تصمیم به اصلاح و احیای بافت اطراف حرم‌رضوی هم گرفت.

در آن زمان، به‌دلیل شورش سالار، آسیب‌های مکرری به این بخش از مشهد وارد شده بود و به‌اصلاحات و ترمیم اساسی نیاز داشت. با مدیریت دقیق میرزاجعفرخان، آواربرداری و اصلاح ساختمان‌های اطراف حرم آغاز شد و ظرف یک سال به نتایج قابل قبولی رسید. این اقدامات هم شرایط زندگی در مشهد را تسهیل کرد و هم از بی‌نظمی‌های انتظامی و بهداشتی به‌طرز مؤثری کاست.

گفتیم که دوران حضور میرزا‌جعفرخان‌مشیرالدوله در مشهد بسیار کوتاه بود. او تنها حدود دو سال فرصت یافت تا برنامه‌های خود را در این شهر پیاده کند. درگذشت میرزاجعفرخان در سال‌۱۲۷۹‌قمری، بخشی از پروژه‌های او را ناتمام گذاشت. پیکر وی، احتمالا بنا بر وصیتش، در رواق دارالسعاده حرم‌مطهر‌رضوی به خاک سپرده شد.

 

* این گزارش یکشنبه ۲۳ آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۶۵۱ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44