فاطمه اکبری مسیر زندگیاش را با واژهها ساخته است
در خانهای قدیمی نزدیک راهآهن مشهد، میان صدای قطارها و زمزمه حافظخوانی پدر، دختری بزرگ شد که بعدها مسیر زندگیاش را با واژهها ساخت؛ فاطمه اکبری، بانویی که دکترای ادبیات دارد و از همان کودکی یاد گرفت شعر فقط واژه نیست، بلکه مفاهیمی دارد که میتوان با آنها زندگی اخلاقی کرد.
او حالا بهعنوان پژوهشگر و مدرس ساکن محله سجاد، دانش و تجربه خود را به نسل جدید منتقل میکند و در طول این سالها چهار کتاب ادبی نوشته و گردآوری کرده است که مورداستفاده دانشجویان و علاقهمندان به ادبیات قرار میگیرد.
جرقهای با اشعار شاملو
فاطمه اکبری، پژوهشگر و نویسنده فعال در حوزههای ادبیات، عرفان در ادبیات و مطالعات مرتبط با هنر و اسطوره است. او مقالات علمی متعددی در مجلات و مجموعههای پژوهشی منتشر کرده است و فعالیت پژوهشیاش شامل تحلیل متون عرفانی، مطالعات و بررسی مضامین ادبی ازجمله مطالعه اشعار و جایگاه زن در شعر معاصر است.
قصه زندگی ادبی فاطمه شاید از آنجایی شروع شده است که سال اول دبیرستان، روزی از روی کنجکاوی، کتاب «پریا»ی احمد شاملو را از کتابخانه برادرش برمیدارد و شروع به خواندن میکند؛ برادری که حالا او هم استاد ادبیات است.
فاطمه این خاطره را با آبوتاب تعریف میکند و میگوید: وقتی شعر را میخواندم، حالوهوایی خاصی پیدا کردم. انگار پنجره تازهای به رویم باز شد. همان روز فهمیدم باید رشته ادبیات را جدیتر دنبال کنم.
او از همان نوجوانی فهمیده بود که شعر، تنها واژه نیست؛ راهی است برای شناخت خویش. همین عشق به ادبیات او را تا رتبه۲۰۰ کنکور رساند، اما برخلاف انتظار اطرافیان که پیشنهاد رشتههایی، چون حقوق و مدیریت را میدادند، او راه دلش را دنبال کرد و وارد دنیای واژهها شد.
تا دکترا در مسیر واژهها
دوران کارشناسی را در دانشگاه فردوسی پشتسر میگذارد و بیشازپیش به این رشته علاقهمند میشود. دوره کارشناسیارشد ادبیات را نیز در دانشگاه الزهرا (س) تهران میگذراند. همچنین دوره کارشناسیارشد با مطالعه عمیق آثار عرفانی میگذرد.
او در پایاننامهاش بهسراغ تأثیر آثار عرفانی «کشفالمحجوب» از هجویری، «رساله قشیریه» از قشیری و «احیاءعلومالدین» از غزالی بر روی منظومه حدیقه سنایی میرود.
فاطمه سپس در دوره دکتری برای موضوع رساله، سراغ تقابلهای دوگانه در آثار فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی میرود. او توانسته است از این رساله تاکنون دو مقاله علمی استخراج کند که منبع الهام او برای کتابهای بعدیاش هستند.
آموزگار عشق و اخلاق
اکبری اکنون در دانشگاه ایرانیان، (مؤسسه آموزشعالی الکترونیکی)، به تدریس مشغول است. او از این فضا بهعنوان تجربهای تازه در آموزش یاد میکند؛ چراکه اتفاقی ساده مسیر نگارش آخرین کتابش را فراهم کرده است.
خودش میگوید: دانشجویان این دانشگاه از سراسر دنیا میتوانند در این دانشگاه حاضر شوند و کلاسها مجازی است؛ به همین علت در شبکههای مجازی، گروهی تشکیل دادم و دانشجویانم حتی بعد از پایان دوره هم در آن فعالاند. همین اعضای گروه از من خواستند آنجا هر روز نکات ادبی و اخلاقی را به اشتراک بگذارم. من هم شروع کردم به خوانش داستانهای عاشقانه و روایت آنها همراه با شعرخوانی و تحلیل و بررسی. نتیجه کار هم کتاب آخرم شد.
فاطمهخانم معتقد است ادبیات تنها دانشی برای خواندن نیست، بلکه شیوهای از زیستن است و میگوید: ادبیات یعنی ادب، یعنی اخلاق. باید در هر لحظه زندگی آداب انسانی را حفظ کرد؛ همان چیزی که شاعران ما قرنها دربارهاش گفتهاند و ما حرفشان را به شیواترین حالت در اشعارشان میخوانیم.

چشمهای از ادبیات برای دانشجویان
«فارسی عمومی، هزاردستان» کتابی است که اکبری برای واحد درسی عمومی ادبیات در دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قدس، در شهر کرج گردآوری کرد. این کتاب از سال۱۳۸۶ که به چاپ رسیده است تا پنج سال بعد بهعنوان کتاب مرجع این واحد درسی در آن دانشگاه تدریس میشود و بهعنوانمثال شامل بخشهایی از اشعار شاعران نامدار، متون داستانی قدیمی و داستان کوتاه معاصر است.
ادبیات یعنی ادب، یعنی اخلاق. باید در هر لحظه زندگی آداب انسانی را حفظ کرد
پژوهشی در اشعار مذهبی بانوان
اکبری علاوهبر تدریس، در حوزه پژوهش و تألیف هم فعال است. او سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵ درحالیکه دوره کارشناسیارشد را میگذراند، در دانشگاه آزاد کرج تدریس میکرد و همزمان برای نشریه سوره کار پژوهشی انجام میداد. همان دوران بود که با فیروزه حافظیان، از شاعران برجسته معاصر، آشنا شد و به تشویق او سراغ پژوهش در شعر زنان معاصر رفت که حاصل آن شد کتاب «طپشهای فلق» که سال۱۳۸۸ به چاپ رسید.
اکبری در این کتاب به شناسایی و دستهبندیِ مضامین مذهبی در شعر بانوان معاصر میپردازد، نمونههای شعری را مرور و تحلیل میکند و تلاش میکند نقش جنسیتی و تجربه مذهبی زنان را در نسبت با سنت ادبی نمایش دهد.
پژوهشی در اصطلاحات عرفانی و ادبیات
دوره کارشناسیارشد هم با مطالعه عمیق آثار عرفانی میگذرد. او در پایاننامهاش بهسراغ تأثیر آثار عرفانی «کشفالمحجوب» از هجویری، «رساله قشیریه» از قشیری و «احیاءعلومالدین» از غزالی بر روی حدیقه سنایی میرود.
نویسندگان این کتابها تأثیر زیادی بر سنایی گذاشته بودند و سنایی از معنا و محتوای آثارشان بسیار الهام گرفته بود؛ بهویژه در مفاهیمی مثل عشق، توکل، صبر و توبه. نتیجه این تحقیقات، کتاب «بررسی تأثیر عرفانی کتابهای احیاءعلومالدین، کشفالمحجوب و کتاب قشیریه بر حدیقه سنایی» اوست که سال۱۳۹۵ به چاپ رسید.
روایت داستانهای ادبی عاشقانه
آخرین کتاب او با نام «بیشه عشق»، بهار امسال به چاپ رسیده است. بهطور خلاصه میتوان این کتاب را مجموعه داستانهای کهن عاشقانه فارسی نامید. اکبری در این مجموعه، داستانهای ورقه و گلشاه، وامق و عذرا، ویس و رامین، خسرو و شیرین و... را آورده است.
او نگارش این کتاب را از گرداندن گروه مجازی دانشآموختگان سابقش ایده میگیرد؛ گروهی که برای دانشجویانش، داستانها را روایت کرده است.
* این گزارش شنبه ۳ آبانماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۳ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.
