
تماشای اوج هنر آیینهکاری در حرمرضوی
مهر امسال چهارمین سالروز درگذشت ابوالقاسم ملکی، معمار و هنرمند آیینهکاری حرم امامرضا (ع)، بود؛ هنرمندی که بیش از شصت سال در بارگاه منور رضوی خدمت کرد و با مهارت و دقتی بینظیر، سهم درخورتوجهی در خلق و حفظ زیباییهای هنری و معماری آن داشت.
روانشاد ابوالقاسمملکی یکی از کسانی بود که برای عرض ارادتش چندین هنر داشت؛ جایگاه او در معماری و تزیینات نوین حرم رضوی، جایگاهی کمنظیر است و میراث گرانسنگ دستان طلاییاش هنوز هم چشم را مینوازد.
گستره فعالیت او در عرصه معماری اصیل حرمرضوی، محدود به طراحی بنا و شکل دادن به گچبریها و زدن طرحهای ناب اسلیمی در آنها نیست؛ او در آیینهکاری هم استادی زبردست و نامآور بود که میراث هنریاش نهفقط در مشهدرضوی که در بسیاری از اماکن متبرکه و زیارتگاههای شناختهشده ایران، هنوز چشمنوازی میکند.
هنر وی را نهفقط در حرممطهر، بلکه باید در جاهایی مانند «مزار علیبنمهزیار» در اهواز، «امامزاده عبدالله» در گرگان، «سلطان سیدجلالالدیناشرف» در رشت، «امامزاده عسیری» درکرمان، «امامزاده مرتضی» در کاشمر، «امامزادهحسین بنموسیالکاظم» در طبس و «امامزادهابراهیم» در قوچان نیز یافت و از دیدن تلفیق هنر و ارادت استادابوالقاسم به ساحت دین و دینداران، در شگفت ماند.
سالروز وفات این هنرمند بهانهای شد تا به سراغ مقالهای برویم که حشمت کفیلی، کارشناس اداره موزههای آستانقدس با عنوان «آیینهکاری حرم امامرضا (ع)» در شماره۷۲و۷۳ پاییز و زمستان۱۳۸۰ نشریه مشکوة منتشر کرده است. او در این مقاله که گزیدهای از آن را به همراه اضافاتی از نویسنده میخوانید، نگاهی داشته است به پیشینه هنر اصیل ایرانی در حرممطهررضوی.
پیشینه آیینهکاری در ایران و جهان
آیینهکاری از هنرهای تزیینی وابسته به معماری و بهکاررفته در آذینبندی قسمتی از دیوار و سقف است که با تکههای برشخورده آیینه ساده یا رنگی برای ایجاد طرحهای هندسی و کار آرایههای سطوح داخلی بنا درست میشود. تاریخ میگوید آیینههای شیشهای برای نخستینبار در شهر صیدای لبنان (سده اول میلادی) ساخته میشود و در سدههای دوم و سوم، جای آیینههای فلزی و سیماندود را در معماری بناها میگیرد.
در ایران، اما بنا بر آنچه در «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی» و «فرهنگ مصور اصلاحات هنر ایران»، نوشته محمدرضاریاضی، آمده است، فقط در شهرهایی که مرکز فلزکاری هستند، معمولا آیینه ساخته میشود. برای نمونه در سدههای نخستین هجریقمری، شهر همدان از مهمترین این مراکز است. بهدنبال آن، فارس در سدههای سوم و چهارم و شهرهای بزرگ خراسان و سیستان در سدههای ششم تا هشتم، جزو مراکز فلزکاری هستند که به ساخت آیینه نیز میپردازند.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان بخشی از آیینههایی که بهصورت واردات از اروپا، بهخصوص از ونیز، به ایران وارد میشده، هنگام جابهجایی، در راه میشکسته است؛ بههمینعلت هنرمندان ایرانی برای بهرهبردن از قطعات شکسته، روشی ابتکاری را ابداع کرده و از آن برای آیینهکاری بهره بردهاند و ظاهرا هنر آیینهکاری با کاربرد آنها آغاز شده است. هرچه که باشد، در آغاز، آیینهکاری بناها در ایران بهعنوان یک هنر تزیینی و تفننی در کاخها و دیوانخانهها بهدست هنرمندان انجام میشده است.
اصفهان، مهد هنر آیینهکاری
هنر آیینهکاری بهعنوان «آمود» مربوط به دوران صفوی است. آمود تزیین و آرایشی است که به بدنه ساختمان افزوده میشود؛ همچون پوشانندههای تزیینی و الحاقی. برای مثال بنای دیوانخانه شاهتهماسب در قزوین که ساخت آن از سال۹۲۳خورشیدی آغاز شده و در سال۹۳۶خورشیدی پایان میگیرد یا کاخ آیینه شاهصفییکم (پادشاهی از ۱۰۰۷تا۱۰۲۱خورشیدی) و کاخ چهلستون شاهعباس دوم (پادشاهی از ۱۰۲۱تا۱۰۴۵خورشیدی) در اصفهان از جمله نخستین بناهایی هستند که با آیینه زینت یافتهاند.
انتقال نمونههای آیینهکاریها از قزوین به اصفهان بهواسطه تغییر مرکز دولت صفوی از قزوین به اصفهان است که در سال۹۷۷خورشیدی و توسط شاهعباساول صورت میگیرد؛ پس بدیهی است که کاخهای تازهساز اصفهان بیشتر از هرچیزی از این هنر بهره ببرند؛ بر همیناساس این هنر در دیگربناهای شاخص اصفهان نیز استفاده میشود تا امروز اوج هنر آیینهکاری را بیشازهرشهری در اصفهان ببینیم.
البته بهشهر مازندران نیز بهواسطه شاهعباس هنر آیینهکاری را در بالاترین حد خود تجربه کرده است. کاخ چهلستون یا کاخشاه بهشهر در سال۹۹۰خورشیدی بهدستور شاهعباس بزرگ طرحریزی شده و طی چندسال با بهرهگیری از تزیینات آیینهکاری احداث شده است. این کاخ زیبا، محل بارعام و تشریفات شاهعباس در خطه شمال است و او در همین کاخ وفات مییابد.
مرحوم ابوالقاسم ملکی در کنار استاد فقید فرشچیان
اوج هنر آیینهکاری در دارالسیاده
هنر آیینهکاری در قرن۱۳قمری رواج بیشتری مییابد، بهطوریکه هانریرنهدالمانی، سیاح آلمانی، در سفرنامه خود که با نام «از خراسان تا بختیاری» منتشر شده و مربوط به سال۱۲۸۶خورشیدی است، خبر میدهد که در این دوره جامهای شیشه بهمنظور استفاده در آیینهکاری از آلمان به ایران وارد میشده و آیینهگران اصفهانی، آنها را جیوهاندود و به آیینه تبدیل میکردهاند. این هنر، بهویژه در زمان ناصرالدینشاه قاجار چنان گسترش و رونقی میگیرد که کمکم بهعنوان یکی از تزیینات وابسته به معماری در بسیاری از بناهای مذهبی و حکومتی معمول میشود.
در این دوره آیینههایی که با قطعات بزرگ، نقوش گره و قوارهبری و طرحهای اسلیمی بر دیوارها و سقف کاخهای صفوی خودنمایی میکردند، بهصورت غیرهموار در رسمیبندیها و مقرنسها نیز به کار میرفتند که از بهترین نمونههایش میتوان به آیینهکاری داخل سقف ایوان حرم امامرضا (ع) و حرم حضرتمعصومه (س) اشاره کرد.
هنر آیینهکاری بهویژه در زمان ناصرالدینشاه قاجار چنان رونقی میگیرد که در بسیاری از بناهای مذهبی و حکومتی معمول میشود
آنطورکه محمدحسن اعتمادالسلطنه، ملقب به صنیعالدوله، در «مطلعالشمس» مینویسد: «اولین آیینهکاری در زیر گنبد روضه منوره، در دوره ناصرالدینشاه و تولیت میرمحمدحسین عضدالملک قزوینی بر آستانه است که بهدستور میرزامحمدصادق نوری مستوفی، ملقب به قائممقام، در سال ۱۲۳۷ خورشیدی انجام میگیرد.»
«مطلعالشمس» یک اثر سهجلدی در قالب یک کتاب راهنمای سفر از تهران به مشهد است که در بخش معرفی مشهد بهصورت گزارشی اختصاصی به بیان تاریخ و جغرافیای این شهر میپردازد؛ ازاینرو مشخص میکند که در این سال نقاشیها و کاشیکاریهای قدیمی زیر گنبد روضه منوره با آیینه پوشانده میشود.
بهاینترتیب، مقرنس سقف با آیینههای منقوش به اشکال مختلف و اسلیمیهایی به رنگهای طلایی، نقرهای، لاجوردی و شنگرفی تزیین میشود و کتیبه گچبری با مضمون سوره جمعه که در قسمت پاکار گنبد قرار گرفته و بهخط ثلثجلی از علیرضا عباسی است، با آیینه زینت مییابد.
بهتدریج دیگررواقها و بناهای اطراف روضه منوره نیز با آیینهکاریهای هنرمندانهای آراسته میشود؛ چنانکه به گفته کارشناسان، اوج هنر آیینهکاری این دوره را میتوان در تزیینات دارالسیاده حرمرضوی دید.
این رواق با طرحهای گره اسلیمی و ختایی ترنجبندی خط و کتیبه با استفاده از آیینههای رنگی آراسته شده است.
شیوههای آیینهکاری حرم
در ابتدا کاربرد معمول آیینه در معماری بهصورت نصب جامهای یکپارچه بر بدنه بناست، اما جامهای نازک آیینه که از آلمان وارد میشده است، به هنرمندان خلاق ایرانی این امکان را میداده است که آنها را در صورت لزوم به اشکال هندسی و منحنی ببرند و طرحهای نویی از انواع گرهها و مقرنسها و نقوش گیاهی
بیافرینند. یکی از رایجترین طرحهای تزیینی آیینهکاری «طرح گره» است. در ایران این هنر چنان با گرهسازی درهمآمیخته که در بیشتر فضاهای آیینهکاریشده، میتوان استفاده از انواع گره را مشاهده کرد.
نمونهاش دارالسیاده حرمرضوی در مشهد و دیگری ایوان صحن آستانه حضرتمعصومه (س) در قم است که هنرمندان آیینهکار در آغاز قرن۱۲قمری این دو اثر کمنظیر را پدید میآورند؛ البته در حرممطهر حضرترضا (ع) از شیوههای متنوعی برای آیینهکاری استفاده شده است.
یکی از روشها که آثار آن هنوز در بعضی قسمتهای حرممطهر از جمله در بخشی از بدنه توحیدخانه و نمای غرفههای اطراف صحن کهنه (انقلاب امروزی) مشاهده میشود، کاربرد قطعات آیینه به شکلهای هندسی و گیاهی است که بهصورت تزیینی در گچ نشانده شدهاند.
علاوهبراین میتوان قطعههای کوچک آیینه را بهصورت الماستراش (دو مثلث سهپهلوی برابر که از گوشه بههم چسبیدهاند) دید که در پایان سده۱۳قمری باب شد و پیش از هرکجا در تالار آیینه کاخگلستان و تالارها و اتاقهای شمسالعماره با ظرافت و زیبایی بسیار زیادی بهکار رفت.
امروزه نیز یکی از شیوههای آیینهکاری استفاده از گچ و آیینه بهصورت توأمان است، بااینتفاوت که اکنون زمینه با آیینه و طرحهای گلوبرگ از گچ و بهصورت برجسته ایجاد میشود. گاهی گچبری روی آیینه با نقاشی نیز همراه است که این شیوه نیز آیینه تصویر نامیده میشود.
استفاده همزمان از گچ و آیینه را میتوان در تزیین رواقهای دارالرحمه و دارالهدایه با بهکارگیری طرح گره مشاهده کرد؛ همچنین در رواق دارالولایه سطوح تزیینشده با گچ و آیینه توسط استاد ابوالقاسم ملکی و دیگرهنرمندان آستانقدسرضوی ساخته شده است که میتوان آن را یکی از طرحهای شاخص این هنر در دوره معاصر به شمار آورد.
شیوه دیگری که در تزیین زیر گنبد روضه منوره و رواقهای دارالسیاده، دارالسعاده و توحیدخانه بسیار مورداستفاده قرار گرفته، آیینهکاری با شیشههای رنگارنگ است. در این شیوه، طرحهای گلوبوته، ترنج و نیمترنج که از آیینه و شیشههای رنگی بهحالت منحنی، گرد یا بادامیشکل بریده شده است بر زمینه آیینه یا شیشه چسبانده میشود؛ ضمن اینکه استفاده از کتیبههای آیینهای در تزیین رواقهای حرم در دوره معاصر، بخش مهمی از هنر آیینهکاری را به خود اختصاص داده است.
اکنون تقریبا بیشتر تزیینات معماری حرم سهمی از آیینهکاری را به خود اختصاص دادهاند و اگر بخواهیم این فضاها را از لحاظ قدمت و غنای آیینهکاری در اولویت قرار دهیم، عبارتاند از روضه منوره، مسجد بالاسر، دارالسیاده، درالحفاظ، دارالسلام، توحیدخانه دارالفیض، دارالاخلاص، دارالسعاده، دارالضیافه، رواق راهروی کشیکخانه، رواق شیخ بهایی، دارالشکر، دارالسرور، دارالذکر، دارالعزه، دارالزهد، دارالعباده، دارالشرف، دارالولایه، مقبره خالصی، دارالرحمه و دارالهدایه.
* این گزارش چهارشنبه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۶۰۱ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.