کد خبر: ۱۲۹۲۹
۲۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
حفظ خانوادگی قرآن در خانه اباذری‌ها

حفظ خانوادگی قرآن در خانه اباذری‌ها

خانه اباذری‌ها حالا مکانی برای انس با قرآن است؛ حجت‌الاسلام اباذری پدر خانواده، حفظ قرآن را از خانه به مسجد نیز برده و با راه‌اندازی طرح «مدرسه در مسجد»، مسیر رشد معنوی نوجوانان را فراهم کرده است.

در کوچه‌های قدیمی محله کارگران، خانه‌ای باصفا قرار دارد که صدای قرآن از داخل آن به گوش می‌رسد و فضای محله را پرنور می‌کند. در این خانه، خانواده اباذری زندگی می‌کنند؛ خانواده‌ای که اعضای آن با قرآن انس گرفته‌اند و این کتاب آسمانی، بخش مهمی از زندگی‌‎شان شده است.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد‌سعید اباذری، پدر خانواده، ابتدا مسیر دانشگاه را انتخاب کرد و رشته مدیریت صنعتی خواند، اما بعد مسیر تحصیل در حوزه علمیه را پیش گرفت و با این تصمیم، برکت بزرگی به زندگی‌اش آورد که نتیجه آن، حفظ ۲۴‌جزء قرآن است.

فرزندان این روحانی هم در مسیر قرآن‌آموزی پیرو راه او بوده‌اند؛ محمدیحیی، پسر بزرگش، حافظ کل قرآن، محمدعلی و علیرضا به‌ترتیب حافظ ۱۴ و ۱۰‌جزء هستند و زینب، تنها دختر خانواده، در هفت‌سالگی موفق شده سه جزء قرآن را حفظ کند.

پشت این موفقیت‌ها، مادری صبور و دلسوز ایستاده است؛ زهره بیانی که بی‌هیاهو با حمایت و همراهی، مسیر را برای همسر و فرزندانش هموار کرده است. خانه اباذری‌ها حالا مکانی برای انس با قرآن است؛ البته حجت‌الاسلام اباذری، حفظ قرآن را از خانه به مسجد نیز برده و با راه‌اندازی طرح «مدرسه در مسجد»، مسیر رشد علمی و معنوی کودکان و نوجوانان را فراهم کرده است.

 

انتخاب درست طلبه شدن

اباذری بزرگ‌شده خیابان فدائیان اسلام است و ۴۶ سال عمری را که از خدا گرفته، در این محله گذرانده است. جو فرهنگی خانه‌شان و اینکه پدرش معلم دینی، عربی و قرآن بود، سبب شد خانواده آنها مسجد حضرت ابوالفضل (ع) بولوار جمهوری را خانه دومشان بدانند.

بعد‌از اتمام درس در رشته ریاضی، ابتدا به خدمت سربازی رفت، سپس برای ادامه تحصیل، رشته مدیریت صنعتی را انتخاب کرد. رشته تحصیلی دانشگاهی‌اش را با رغبت نخواند؛ به خاطر همین از اینکه آموزش‌و‌پرورش آن دوران، آگاهی کافی برای ورود به حوزه به دانش‌آموزان نمی‌دادند، گلایه دارد.

او این موضوع را این‌گونه برایمان تعریف می‌کند: به تحصیل در حوزه علاقه‌مند بودم، اما کسی نبود که آگاهی و اطلاعات در‌اختیارم قرار بدهد تا بدانم چطور باید وارد حوزه شوم؛ بنابراین مسیری سخت و طولانی را انتخاب کردم. چندین سال وقتم را در دانشگاه گذراندم، در‌حالی‌که می‌توانستم خیلی زودتر وارد حوزه شوم.

 

حفظ قرآن برای پاسخ‌گویی به شبهات

سال‌۷۸ هنگامی‌که دانش‌آموز دبیرستانی بود، جو شبهات دینی در مدارس مطرح بود. او بچه مسجدی بود و به‌خوبی به احادیث و روایات اشراف داشت، اما به‌دنبال راهی می‌گشت تا بتواند به‌طور دقیق، به شبهات بچه‌ها پاسخ بدهد. بعد‌از چاره‌اندیشی به این نتیجه رسید که هیچ پاسخی قانع‌کننده‌تر از قرآن نیست. 

او می‌گوید: پاسخ شبهاتشان را با استناد به قرآن می‌دادم و این پاسخ‌ها آنها را قانع می‌کرد.

همین موضوع، جرقه‌ای برای حفظ قرآن شد. از جزء ۱۵ شروع کرد. هر شب به مدت نیم‌ساعت یک صفحه را گوش می‌داد و آن را حفظ می‌کرد.

به گفته خودش، سرعت حفظ او زیاد نبود؛ زیرا روشی که انتخاب کرده بوده علمی و دقیق نبود؛ «حفظ‌کردنم دلی بود. گوش می‌دادم و تکرار می‌کردم. روشی که انتخاب کرده بودم، سخت بود. از سال‌۷۶ تا سال‌های بعد که حتی به دانشگاه رفتم، برنامه حفظ ادامه داشت و در این مدت توانستم ۹ جزء را حفظ کنم.»

او در این سال‌ها کار حفظ و تثبیت را مانند قبل انجام داده و امیدوار است تا دو ماه آینده حافظ کل قرآن شود.

 

خانواده ۷ نفره اباذری در مسیر حفظ آیات الهی گام برمی‌دارند

 

شروع یک ایده جدید

با ورود به دانشگاه، فعالیت‌های فرهنگی‌اش را در مسجد ادامه داد و برای علاقه‌مندان کلاس‌های اخلاق برگزار کرد. مشاهده گسترش تهاجم فرهنگی میان جوانان، انگیزه او را برای کار‌های فرهنگی دوچندان ساخت. به پیشنهاد دوست مسجدی‌اش، مهدی‌آبادی، تصمیم گرفتند فعالیتی ویژه برای نوجوانان مسجد شکل دهند. ساعت‌ها روی ایده‌شان کار کردند تا سرانجام طرحی با عنوان «حامیان ولایت» را پایه‌گذاری کنند.

این دو دوست با تکیه بر ایده‌های نو فرهنگی، سند بیست‌ساله «حامیان ولایت» را تدوین کردند. اباذری درباره آن می‌گوید: این طرح را از سال‌۱۳۸۰ آغاز کردیم و چشم‌اندازی بیست‌ساله تا سال‌۱۴۰۰ در‌نظر گرفتیم. در این برنامه مشخص شده بود نوجوانان از کجا شروع کنند، چه آموزش‌هایی ببینند و در‌نهایت چه دستاوردی داشته باشند.

هفتاد‌پسر و چهل‌دختر در قالب طرح «مدرسه در مسجد» مشغول تحصیل هستند

طرح حامیان ولایت در سال ۱۴۰۰ به نتیجه خوبی رسید و باعث ورود ۱۵۰ نفر به حوزه علمیه شد تعدادی از آنها به بازار کار و برخی هم دانشگاه وارد شدند. همچنین طرح این دو دوست در مسابقه‌ای که سازمان ملی جوانان آستان قدس سال‌۱۳۸۱ اجرا کرد، توانست مقام سوم را در مشهد به دست بیاورد.

 

معلمی همراه با کار فرهنگی

برنامه کاری‌اش در آن سال‌ها بسیار فشرده بود؛ از صبح تا غروب که به خانه برمی‌گشت، درگیر دانشگاه، تدریس در مدرسه و مسجد بود. البته ناگفته نماند که خواندن درس‌های حوزوی را هم به‌طور خودخوان شروع کرده بود. او تعریف می‌کند: مهدی، همان دوست مسجدی‌ام، طلبه بود و وقتی علاقه‌ام را برای طلبگی دید، راهنمایی‌ام کرد. کتاب‌ها را گرفتم و شروع به خواندن کردم. خانواده‌ام که متوجه شدند درس‌های حوزوی را می‌خوانم، خوشحال شدند و تشویقم کردند.

سال‌۱۳۸۵ که در مسجد صنعتگران پای درس‌ها و کلاس‌های حجت‌الاسلام صرافیان می‌نشست، از‌طریق خواهران مسجدی با خانم زهره بیانی آشنا شد و همراه خانواده به خواستگاری رفتند. یکی از شرایط او برای ازدواج، داشتن فرزندان زیاد بود.

 

خانواده ۷ نفره اباذری در مسیر حفظ آیات الهی گام برمی‌دارند

 

به‌دنبال تدریس اصولی قرآن

اباذری سخنانش را با روایت روز‌های سال‌۱۳۸۷ ادامه می‌دهد؛ روز‌هایی که خود را برای ورود به حوزه علمیه آماده می‌کرد. او در امتحانات متفرقه سطح یک شرکت کرد و پس‌از موفقیت در آن، به‌طور رسمی تحصیل در سطح ۲ حوزه علمیه را آغاز کرد.

او در همین زمان، طرح دیگری را در مسجد شروع کرد؛ طرح «مدرسه در مسجد» که در آن، کودکان از پیش‌دبستانی تا دبیرستان با حضور در مسجد، درسشان را می‌خواندند، اما علاوه‌بر آموزش درس‌هایی مانند ریاضی، علوم، فارسی و‌... اخلاق، معارف، احکام را هم آموزش می‌دیدند. دانش‌آموختگان این مدارس می‌توانستند برای ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه شوند یا با گرفتن مدرک دیپلم وارد دانشگاه شوند.

نکته مهم طرح، تأکید بر «حفظ قرآن» بوده است. او درباره ایده طرحش برایمان توضیح می‌دهد: رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانی‌هایشان، بر لزوم تربیت حافظان قرآن کریم تأکید کرده و یکی از اهداف مربیان قرآنی را تربیت یک‌میلیون حافظ قرآن در کشور دانسته‌اند. از همین فرمایشات رهبر معظم انقلاب بود که جرقه حفظ قرآن در ذهنم زده شد.

اباذری سال‌ها پیش حفظ قرآن را شروع کرده بود، اما، چون روش اصولی و درست آن را نمی‌دانست، استادی را برای این موضوع دعوت کرد؛ «اواخر سال ۱۳۹۹ بود که از استاد غلام‌علی مهربانی برای آموزش حفظ قرآن دعوت کردیم. گروهی از بچه‌ها که شنیدند قرار است به طور تخصصی روی حفظ قرآن کار کنیم، با تصور اینکه کار سختی است انصراف دادند. اما در سال‌های بعد با شناخته‌تر‌شدن طرح، تعداد متقاضیان بسیار بیشتر شد.»

پانزده‌نفر از نوجوانان و جوانانی که در این طرح شرکت کردند، طی یک سال حافظ قرآن شدند، از جمله آنها پسر بزرگ حجت‌الاسلام اباذری است.در حال حاضر، هفتاد‌پسر و چهل‌دختر با همراهی هفت‌مربی آقا و شش‌مربی خانم در قالب طرح «مدرسه در مسجد» مشغول تحصیل هستند. از میان آنها، هفت‌نفر حافظ قرآن‌اند که در‌کنار برنامه‌های قرآنی، در کلاس‌های درسی نیز شرکت می‌کنند. ساعات آموزشی این مدرسه از ۷:۳۰ صبح تا ۱۴ برای مقطع ابتدایی و تا ۱۶ برای مقاطع بالاتر ادامه دارد.

 

مادربودن اولویتم است

مادربودن برای زهره بیانی اولویت است. او متولد‌۶۴ و مادر چهار پسر و یک دختر است. به‌جز محمدحسین دو‌ساله، بقیه فرزندانش حافظ قرآن هستند. او زمینه حفظ قرآن را برای اعضای خانواده‌اش فراهم کرده است. لابه‌لای صحبت‌هایش از آیات مثال می‌زند، اما خودش حافظ نیست. او می‌گوید: کار‌های خانه و رسیدگی به بچه‌ها سبب شده است نتوانم به‌طور جدی برای حفظ اقدام نکنم.

تحصیلاتش در رشته مربی کودک است. او عضو فعال بسیج مسجد محله‌شان (مسجد صنعتگران) بوده و درس‌ها و کلاس‌های حجت‌الاسلام صنعتگران را سبب تغییر مسیر زندگی‌اش می‌داند؛ «تأثیر گفته حاج‌آقا بود که با همسرم ازدواج کردم؛ زیرا او می‌گفت روزی طلبه با سایر مردم فرق دارد. ما زندگی بسیار ساده و در‌عین‌حال همراه با چالشی را شروع کردیم. درآمدمان زیاد نبود و همسرم به‌دنبال پول هم نبود. اما خدا چنان برکتی به زندگی‌مان داد که انتظارش را نداشتیم.»

 

خانواده ۷ نفره اباذری در مسیر حفظ آیات الهی گام برمی‌دارند

 

فرزندآوری برخلاف هم‌نسل‌هایم

رتق‌و‌فتق پنج فرزند کار آسانی نیست. کاری که بسیاری از هم‌نسل‌هایش از زیر بار مسئولیتش شانه خالی می‌کنند؛ «هم‌سن‌وسال‌های اطرافم یک فرزند یا نهایتا دو فرزند دارند، اما همسرم همان لحظه اول خواستگاری گفت که مقام معظم رهبری بر ازدیاد جمعیت تأکید کرده‌اند و ما به‌عنوان یک سرباز خط رهبری باید به این امر لبیک بگوییم.»

زندگی‌مان بسیار ساده بود و درآمدمان هم زیاد نبود اما خدا چنان برکتی به زندگی‌مان داد که انتظارش را نداشتیم

از مادر‌بودن حس خوبی دارد و می‌گوید: نمی‌گویم کار ساده‌ای است و خسته نمی‌شوم. بالاخره هر بچه‌ای سختی‌ها و رسیدگی خاص خودش را دارد، اما هنگامی‌که دور سفره می‌نشینیم، از داشتن خانواده‌ای بزرگ حس خوبی دارم.

او برای اینکه بتواند به همه کارهایش برسد، از همان ابتدا مسئولیت‌ها را بین فرزندانش تقسیم کرده است و هر‌کدام، گوشه‌ای از کار را به دست گرفته‌اند. خرید‌های خوراکی را محمدیحیی انجام می‌دهد.

در امور خانه مانند نظافت و جارو‌کردن محمدعلی و علیرضا کمک می‌کنند. زینب هم در سفره جمع‌کردن و گاهی شستن ظرف‌ها کمک می‌کند. آنها تلاش کرده‌اند که فرزندانی مستقل و مسئولیت‌پذیر تربیت کنند که در‌کنار درس‌خواندن در کار منزل هم مشارکت داشته باشند.

 

مربی طرح «مدرسه در مسجد» هستم

این بانوی فعال تا قبل از اینکه وارد طرح مدرسه در مسجد بشود، در منزل کار‌های هنری انجام می‌داده و فروش آنلاین بسیار خوبی هم داشته است. حتی از طریق مجازی آموزش هم می‌داد. به گفته خودش کار‌وبارش حسابی گرفته بوده و وقت سر خاراندن هم نداشته است. اما این کار او را قانع نکرده و به همین‌دلیل هنگامی‌که همسرش طرح «مدرسه در مسجد» را شروع می‌کند، به‌عنوان یکی از مربی‌ها آموزش دختران را به عهده می‌گیرد.

حالا در‌کنار آموزش‌های قرآنی، در اوقات فراغتش، کار‌های روبان‌دوزی‌اش را انجام می‌دهد. او می‌گوید: هشت سال می‌شود که مدرسه دختران فعالیتش را شروع کرده است. از حدود دو سال قبل یکی از مربیان طرح شدم.

بیانی بعد‌از نماز صبح، فعالیت روزانه‌اش شروع می‌شود؛ آماده‌کردن وسایل صبحانه و ناهار، آماده‌کردن دو فرزند کوچکش برای حضور در مسجد و بعد هم اداره کلاس‌ها. به‌عبارتی آنها خانوادگی در مسجد حاضر می‌شوند و بعدازظهر مادر، دختر و پسر کوچک خانواده به خانه برمی‌گردند.

 

شیرینی حفظ قرآن همراه باخانواده

محمد‌یحیی اباذری متولد ۱۳۸۷ است. او تا قبل از اینکه در طرح مدرسه در مسجد شرکت کند، به‌طور پراکنده آیات موضوعی قرآن را حفظ می‌کرد. اما بعد‌از آمدن استاد برای حفظ به‌طور جدی اقدام کرده است. از روز اولی که استاد برای حفظ آمده است، این‌طور یاد می‌کند: نمی‌دانستیم که چطور باید حفظ کنیم. برای خودم کار بزرگی بود. حتی به پنجاه‌صفحه هم فکر نمی‌کردم، چه برسد به اینکه بتوانم حافظ کل قرآن بشوم.

او ادامه می‌دهد: هیچ‌کدام از ما تصور درستی از حفظ نداشتیم؛ به‌همین‌دلیل از حفظ برای خودمان یک دیوار بلند ساخته بودیم. اما استاد که سرکلاس آمد، گفت هر روز یک صفحه را با هم مرور می‌کنیم و روز بعد همان را تحویل می‌گیرم.

محمدیحیی از ایجاد علاقه‌ای که استاد در بین او و سایر شاگردان ایجاد کرده به‌عنوان عامل اصلی این راه یاد می‌کند و می‌گوید: نوع برخورد و شیوه تدریس یکی از عوامل مهم برای من و سایر دوستانم بود. ترجمه هم‌زمانی که استاد داشت هم به یادآوری و هم به حفظ کمک می‌کرد.

جو خانواده و تشویق آنها را هم بی‌تأثیر نمی‌داند و توضیح می‌دهد: پدرم که تجربه حفظ داشت، کمکم کرد تا بتوانم بهتر حفظ کنم. تحویل آیات حفظ‌شده را مادرم در خانه پیگیر بود. این جو هماهنگ برای پیشرفت بسیار مؤثر بود. با حافظ‌شدنم توانستم از سازمان تبلیغات معادل مدرک کارشناسی بگیریم و این برایم بسیار لذت‌بخش بود.

 

اعتماد به نفس با حفظ قرآن

زینب هشت‌سال دارد و در‌کنار برادرهایش از دو سال قبل حفظ را شروع کرده و حالا حافظ سه‌جزء قرآن است. زینب، شیرینی حفظ را زمانی بیشتر درک کرد که توانست از آن در امور روزانه زندگی‌اش استفاده کند؛ «قرآن تأثیر مستقیم در رفتارم داشت و باعث شد دختر صبوری باشم. هنگامی‌که می‌خواهم صحبتی را مستند کنم، به قرآن رجوع می‌کنم و این سبب شده است نسبت به همسالانم اعتماد‌به‌نفس بهتری داشته باشم.»

زینب در کار‌های خانه هم کمک‌دست مادر است و مسئولیت‌های مختلفی دارد. او می‌گوید: خداوند در قرآن سفارش کرده است که به پدر و مادرمان نیکی کنیم.

 

* این گزارش سه‌شنبه ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۸ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44