
سیدعلی اکبر ابوترابی فرد، مرد جنگ و صلح بود
خاطره نویسی اسارت گونهای از ادبیات است که به ثبت تجربیات انسانی در اوضاع دشوار و محدودیتهای زندان یا اسارت اختصاص دارد. این نوع ادبیات، نه تنها وقایع تاریخی را مستند میکند، بلکه درونیترین احساسات، چالشها و مقاومتهای روحی و جسمی انسان را در برابر فشارها به تصویر میکشد.
خاطرات اسارت، به ویژه در دوران جنگ، به گنجینهای ارزشمند تبدیل میشود که درسهایی از صبر، امید و اراده را برای نسلهای آینده به یادگار میگذارد. این متون، اغلب، با جزئیات دقیق، فضای اردوگاه ها، رفتار نگهبانان و تعاملات میان اسیران را روایت میکنند و به این ترتیب به سندهای تاریخی مهمی تبدیل میشوند که، فراتر از یک روایت شخصی، بخشی از تاریخ مقاومت یک ملت را بازگو میکنند.
در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز هزاران رزمنده ایرانی به اسارت نیروهای بعثی درآمدند. این اسیران در اردوگاههای مختلف عراق اوضاع سختی را تجربه کردند.
خاطرات برخی از آنان -که پس از بازگشت به وطن منتشر شد- پنجرهای به دنیای درونی و پرچالش اردوگاهها گشود. این خاطرات، از مقاومت در برابر شکنجهها تا تلاش برای حفظ هویت ایرانی و مذهبی، تصویری کامل از ایستادگیهای این مردان ارائه میدهد.
این خاطرات، نه تنها رنجها را بازگو میکنند، بلکه از معنویت و اخلاق مداری در دل تاریکترین لحظات نیز سخن میگویند. اما، در میان آزادگان، خاطرات برخی -به دلایل مختلف- بسیار مهمتر مینماید.
سیدعلی اکبر ابوترابی فرد، که یک معلم معنوی و رهبر برجسته شناخته میشود، ازاین جمله است.
خاطرات بزرگ اسرا
کتاب «پاسیاد پسر خاک»، تألیف محمد قبادی، تلاشی است برای آشنایی با زندگی و مبارزات سیدعلی اکبر ابوترابی فرد. این کتاب ابعاد مختلف زندگی او را، از دوران پیش از انقلاب تا سالهای اسارت و پس از آن، روایت میکند. این اثر، به ویژه، بر دوران اسارت ابوترابی فرد -که دوران اوج اثرگذاری اوست- تمرکز دارد.
مخاطب این کتاب، علاوه بر آشنایی با یکی از شاگردان مکتب امام خمینی، برهههای مهمی از تاریخ انقلاب را که کمتر مورد توجه بوده است نیز مرور میکند. این برههها شامل مبارزات مسلحانه انقلابیون نزدیک به امام با محوریت شهید اندرزگو، سبک دفاعی کشور در ابتدای جنگ با محوریت ستاد جنگهای نامنظم و شهید چمران، و اوضاع اسارت رزمندگان در اردوگاههای عراق است.
مطابق خبری که دیروز انتشار یافت، بیستمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت، با عنوان رویداد ملی «آزادگان ایران»، که به زودی در قزوین برگزار میشود، با رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «پاسیاد پسر خاک» همراه خواهد بود.
تقریظ آیت الله خامنهای بر این کتاب، که نوعی تأیید و ستایش از سوی یک شخصیت برجسته است، ارزش آن را بالا میبرد و آن را به مخاطبان بیشتری معرفی میکند.
رهبر معظم انقلاب، با این تقریظ، بر اهمیت ثبت و نشر چنین خاطراتی تأکید، و آنها را منابعی ارزشمند برای شناخت تاریخ معاصر ایران معرفی میکنند و همچنین یادآور میشوند که سیره و زندگی افرادی مانند حجتالاسلام و المسلمین سیدعلی اکبر ابوترابی فرد برای جامعه و نسلهای جوان الگویی ارزشمند است.
پای درس امام، از قم تا نجف
سیدعلی اکبر ابوترابی فرد، که ۲۳ آبان ۱۳۱۸ در قم به دنیا آمد، تحصیلات خود را از حوزههای علمیه مشهد و قم آغاز کرد. او، به توصیه پدر، برای آشنایی با دروس حوزوی نزد شیخ مجتبی قزوینی در مشهد آمد. همین آشنایی مسیر زندگی ابوترابی فرد را تغییر داد و او را وارد دنیای طلبگی کرد.
او دو سال هم در قم مشغول تحصیل بود، تا اینکه بعد از تبعید امام به ترکیه، برای ادامه تحصیل، به نجف سفر کرد. در نجف، در محضر علمایی، چون آیت الله وحید خراسانی و آیت الله میرزا علی غروی شاگردی کرد و ضمنا، با توجه به حضور امام خمینی در نجف، چند سال هم در دروس ایشان حاضر شد و با بیت ایشان ارتباط برقرار کرد.
پس از مدتی، ابوترابی فرد را، به دلیل همراه داشتن اعلامیههای امام، در مرز خسروی دستگیر کردند. او به شش ماه حبس تأدیبی محکوم شد و تا دی ماه سال ۱۳۴۹ در زندان قصر بود. پس از آزادی، اجازه مراجعت به عراق را نیافت و -بنابراین- در قم ساکن شد و تحصیلات خود را ادامه داد. نقطه عطف فعالیتهای انقلابی ابوترابی فرد آشنایی و ارتباط با سیدعلی اندرزگو بود.
ابوترابی، به صلاحدید اندرزگو، در کارهای عملیاتی شرکت نمیکرد و بیشتر در کارهایی مثل جابه جایی سلاح و پول مشارکت داشت. در سالهای نزدیک به انقلاب، ابوترابی فرد به دیدار انقلابیهای تبعیدشده میرفت، چنان که در سال ۱۳۵۶ همراه با پدر و دایی خود به ایرانشهر رفت تا در آنجا با آیت الله خامنهای دیدار کند.
در ایام پیروزی انقلاب و پس از آن، او مسئولیتهای مختلفی را بر عهده گرفت: در کمیته استقبال از امام فعالیت کرد، حفاظت از کاخ سعدآباد را بر عهده داشت و فرماندهی کمیته انقلاب قزوین را عهده دار شد. ابوترابی فرد در سال ۱۳۵۸ به ریاست شورای شهر قزوین هم انتخاب شد، اما به دلایلی از آن استعفا داد.
با شروع جنگ تحمیلی، او به ستاد جنگهای نامنظم مصطفی چمران پیوست و با درخشش در آموزشهای رزمی مسئولیت یک گروه را برعهده گرفت. ابوترابی فرد که همراه با گروهش در عملیاتهای مهمی نقش آفرینی کرد، پس از پذیرفتن نقش طعمه در عملیات آزادسازی تپههای الله اکبر، به اسارت نیروهای بعثی درآمد، اگرچه هم رزمانش نخست گمان میکردند که او به شهادت رسیده است.
مبارزه و مصالحه
ابوترابی، در دوران اسارت، در اوضاعی که بسیاری از اسرا رویکردی تند و تقابل جویانه با نیروهای بعثی داشتند، راهی متفاوت در پیش گرفت. او با اجتهاد خود به این نتیجه رسیده بود که حفظ جسم و روح اسرا اولویت دارد و -بنابراین- در عین پافشاری بر سر اصول انقلاب و حیثیت ایران، با قوانین اردوگاهها همراهی میکرد تا آسیبها را به حداقل برساند.
این رویکرد آرامش بیشتری به فضای اردوگاهها بخشید و فرصت رشد روحی و معنوی را برای اسرا فراهم کرد. تأثیر منش او به حدی بود که در مواردی باعث تنبه چندین نگهبان و افسر بعثی و حتی یک فرمانده اردوگاه شد. آیت ا... خامنهای، در توصیف نقش ابوترابی، او را به حضرت زینب (س) تشبیه کردهاند.
او، عاقبت، در ۲۴ شهریور ۱۳۶۹ آزاد شد. دو هفته پس از آن، رهبر معظم انقلاب ابوترابی فرد را به عنوان نماینده خویش در امور آزادگان منصوب کردند. او، در مقام نماینده ولی فقیه، تمام تلاش خود را برای حل مشکلات آزادگان، ازجمله مسائل کاری، مسکن و تحصیل، به کار گرفت. ابوترابی فرد حتی برای بازگرداندن اسرایی که به دام سازمان منافقین افتاده بودند نیز تلاش میکرد.
او فعالیتهای سیاسی خود را هم متوقف نکرد و در دورههای چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی نماینده مردم تهران شد. نکته جالب توجه این است که نام او هم در فهرست جناح راست بود و هم در فهرست جناح چپ. ابوترابی فرد در ۱۲ خرداد ۱۳۷۹ حین رانندگی در جاده مشهد درگذشت.
* این گزارش دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۵۶ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.