
گل مصنوعی برای عیادت بیمار بهتر است!
خیابان آیتالله بهجت در محله راه آهن مشهد که به عنوان مرز شرقی محله هاشمینژاد جایی میان حرم مطهر رضوی و ایستگاه راهآهن مشهد و در مسیر هتل و بیمارستان واقع شده، گذرگاهی است برای رفتوآمد زائران و مجاوران.
در این میان کاسبهای این راسته در این روزها بهعنوان میزبان رهگذران، برای لحظات کوتاهی هم که شده، با برخورد خوب و بهاریشان میتوانند خاطرات خوشی را برای آنها رقم بزنند. محمدرضاثابتبیرجندی، گلفروش خیابان آیتا...بهجت و یکی از این کاسبان، شهروندی است که به سراغش رفتهایم تا در آستانه فرارسیدن جشن ملی نوروز با او گفتگویی داشته باشیم سرشار از حال و هوای عید بهار.
از گلدوزی به گلفروشی
ثابت، ۶۰ ساله است و فرهنگی بازنشسته. او درباره مغازهاش میگوید: اینجا حدود پنجسالی میشود که گلفروشی شده، اما پیش از آن هم من در همین مغازه مشغول به کار بودم. کاربری قبلی گلفروشی، تولیدی «صنایع دستی گلدوزی» بود.
گلفروش خیابان آیتا... بهجت توضیح میدهد: از کودکی کمکدست پدرم، مرحوم حاجعلی ثابت که دورِ بستِ پایین و اطراف حرم مطهر، کارگاه و فروشگاه گلدوزی داشت، بودم؛ البته در کنارش درسم را هم میخواندم و بعدها مدیر مدرسه راهنمایی و دبیر شدم.
از کودکی کمکدست پدرم، مرحوم حاجعلی ثابت که دورِ بستِ پایین کارگاه و فروشگاه گلدوزی داشت، بودم
شاید ۳۰ سال پیش بود که از محدوده حرم به این مغازه نقلمکان کردیم. مواقعی که از کار مدرسه فراغت پیدا میکردم، به مغازه میآمدم و در کنار پدرم به گلدوزی مشغول میشدیم. این وضعیت برقرار بود تا اینکه، حدود ۱۰ سال پیش، پدرم فوت کرد. بعد از آن چندسالی طول کشید تا من بازنشسته شوم و بتوانم تماموقت به مغازه برسم.
او میگوید: ازآنجاکه گلدوزی قدیمی و از رده خارج شده بود و روزبهروز مشتریهایمان را از دست میدادیم، تصمیم به تغییرشغل گرفتم؛ هرچند که از کودکی پشت چرخ نشسته و به کارم وارد بودم. درهرصورت، در کوچه کناری مغازه، بیمارستانامالبنین ساخته شده بود و باتوجه به نیاز عیادتکنندگان به خرید گل، شغل گلفروشی را انتخاب کردم.
بیماران؛ مشتریان پروپاقرص!
گلهای مغازه ثابت اما مصنوعیاند که او در اینباره عنوان میکند: گلهای طبیعی برای برخی بیماران حساسیت ایجاد میکند و مشکلزاست؛ بنابراین گل مصنوعی را برای هدیه به بیماران مناسبتر دیدم.
او ادامه میدهد: بعد از تغییر کاربری مغازه بود که این خیابان تبدیل به محل رفتوآمد زائران هم شد و زوار هم از مغازه من خرید میکند اما همچنان بیشتر مشتریانم، عیادتکنندههای بیمارستان هستند. گلفروش محله هاشمینژاد یادآور میشود: البته این مغازه مشتریهای دیگری هم دارد که به منظور تهیه گل برای مراسم بلهبرون و عقد و عروسی یا عزاداری مراجعه میکنند.
گل مصنوعی ساخت مشهد!
یک ویژگی جالب در این فروشگاه گلهای مصنوعی آن است که به آن اصالت میبخشد؛ ویژگیای که شاید امسال در دیگر اماکن فروش گل مصنوعی هم دیده شود: امسال نوعی گل مصنوعی مُد شده که ویژه مشهد است.
اینها را در همین شهر خودمان و بهویژه روستاهای اطرافش با استفاده از گلبرگهای طبیعی خشکشده و ضایعات چوب و برگهای «جیزّک» خشکشده و کاغذِ کِشیِ ایرانی و ... میسازند.
قبلا همه گلهای مصنوعی چینی بود، چنانکه در همین مغازه هم شما گلهای چینی را میبینید اما حالا با جایگزینشدن این کارهای هنری مشهدی، استقبال خوبی از آن میشود. خیلی پیش میآید که زائران تهرانی و اصفهانی و حتی عراقی میآیند و اجازه میگیرند تا جلوی ویترین یا داخل مغازه با این گلها عکس بگیرند.
خاطرات نصفهشب!
برخی مشتریها میتوانند جایی از حافظه یک فروشنده را از آن خود کنند؛ همینطور که مراجعان گلفروشی آقای ثابت خاطرات بامزهای را برایش پیش میآورند: کاغذی پشت شیشه در مغازه چسبانده و در آن شماره همراهم را گذاشتهام تا اگر وقتی که نیستم برایم جنس آوردند یا خدای نکرده مشکل پیش آمد و خواستند خبرم کنند، بتوانند با من تماس بگیرند.
سهچهارماه پیش، یکشب ساعت ۱۱ یکی زنگ زد و گفت که برای مراسم بلهبرون گل میخواهد! یا همین چند شب پیش نزدیک ساعت ۱۲ نصفهشب مشتریای تماس گرفت تا برای استقبال از مسافری که پروازش به تعویق افتاده، گل بخرد! در هر دو بار ناچار شدم نصفشب از خانه راه بیفتم و درِ مغازه را باز کنم.
افزایش روزی در نوروز
کمکم صحبت به نوروز و عید پیشرو کشیده میشود. گلفروش خیابان آیتا...بهجت میگوید: اتفاقی که در آستانه فرارسیدن عید نوروز در خیابان بهجت میافتد این است که مغازهها سمنو میآورند و به فروش میرسانند. همچنین باتوجه به اینکه مردم گلهای زینتی و تکشاخه خانههایشان را عوض میکنند، فروش ما هم تا اندازهای افزایش پیدا میکند.
او گریزی هم میزند به شغل قبلیاش: در آموزش و پرورش که بودم، روزهای نزدیک عید شور و حالی بین همکارانم درمیگرفت و آنها به تکاپو میافتادند تا با هدف تهیه لباس و کفش و پول برای دانشآموزان نیازمند، کمکهای نقدی و غیرنقدی خیّران و اقوام و آشنایان را جمعآوری کنند.
یکِ یک!
اما نوروز اتفاق ویژهتری برای ثابت است یا باید باشد؛ قبل از پرداختن به آن اتفاق از او میپرسیم که عید را چطور میگذراند. او عنوان میکند: دو سه روز اول اقوام نزدیک و خودمانیها را میبینیم و بعد هم مراسم «جلوس» داریم -که ۱۰، ۱۵ سالی هست که در بین خانوادههای مشهدی رایج شده. ضمن اینکه معمولا مسافرتی کوتاه هم میرویم.
در این مدت، زمانهایی که در مشهد باشیم، درِ گلفروشی هم باز و اینجا دایر خواهد بود؛ و بعد هم میگوید: من متولد ۱/۱/۱۳۳۱ هستم؛ مثل مادرم که در نخستین روز از نخستین ماه، منتها در یکی از سالهای دهه دوم این سده به دنیا آمد.این گزارش یکشنبه، ۲۷ اسفند ۹۱ در شماره ۴۷ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.
* این گزارش یکشنبه، ۲۷ اسفند ۹۱ در شماره ۴۷ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.