گلهای مغازه محمدرضاثابتبیرجندی که در جوار بیمارستانامالبنین است، مصنوعیاند. او میگوید: گلهای طبیعی برای برخی بیماران حساسیت ایجاد میکند و مشکلزاست؛ بنابراین گل مصنوعی را برای هدیه به بیماران مناسبتر دیدم.
محمدباقر شریفزاده، میگوید: طبق دستور پدرم رنگرز شدم، به مشهد هم که آمدم همین شغل را انتخاب کردم، با اینکه دیگر اهالی محل تولدم در اینجا همه نانوا شده بودند.
حسین نیکطلب، هنرمند فیروزه کوب قدیمی محله طبرسی شمالی جلوهای دیگر از تابلوی «عصر عاشورا»ی فرشچیان را با نمایش زنان مویهگر و اسب و خیمه و نخل، جملگی از جنس فیروزه، بر زمینهای از عقیق، ساخته است.
سیفالله عسگری بعد از حدود ۲۵ سال خبرنگاری را کنار میگذارد. تعریف میکند: حدود سال ۶۰ بود و درگیریهای منافقان با نظام و دیدن خون و تیراندازی در خیابانها حالم را بد میکرد و تصمیم گرفتم انصراف دهم.
وقتی در خانوادهای سه بچه باشند و هرکدام از این سه در زمینهای موفقیتی به دست آورده باشد، دیگر بحث تصادف یا فقط استعداد و تلاش نیست؛ لابد اطرافیانی بودهاند که محیط و شرایط مناسبی برای این سه بچه فراهم کردهاند.
حمیدرضا حافظشجری در ۱۱ سالگی دیپلم افتخار «مقام اول بازیگری مرد» را در بیستوسومین جشنواره تئاتر استان به دست آورد، همان موقعی که در دبستان منظورالمهدی محله دروی درس میخوانده است.
محمدرضا وجدانی در خانوادهای به دنیا آمده که سوارکاری جزو جدانشدنی زندگی آنها بوده است؛ پدری که رکورددار پرش با اسب در آسیا بوده و هست، برادر و عمو و عموزاده و عمهزاده که همگی سوارکارند.
روزگاری بهدلیل مقابلهبا حملات ترکمنها که به مشهد هجوم میآوردند و مردم را به بردگی میبردند، گرداگرد روستا بارو و چهار برج ساختهاند و دور آنها نیز خندقی کندهاند.
«مجموعه باغ موزه نادری» در چهارراه نادری واقع شده و اصلیترین بخش آن هم خود آرامگاه نادرشاه است؛ بنایی که مهندس هوشنگ سیحون به یادبود نادرشاه افشار در سال۱۳۴۲ خورشیدی طراحی کرد و ساخت.
در محله قرقی که پیشتر عبارت بود از دو روستای قُرقیعلیا و قُرقیسفلا، از گذشتهای دور، سه مزار وجود دارد که با اینکه اشخاص مدفون در آنها ناشناختهاند، از دید اهالی محترم شمرده میشوند.