کد خبر: ۱۱۸۴۰
۲۵ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰
خاطرات علیرضابسکابادی از محله شهیدبسکابادی

خاطرات علیرضابسکابادی از محله شهیدبسکابادی

علیرضا بسکابادی ۴۸سال پیش، وقتی کودک بود، همراه خانواده‌اش از روستا به شهر آمد و در خیابان شهید‌بسکابادی ساکن شد؛ همان‌جا ازدواج کرد، بچه‌هایش را بزرگ کرد و هنوز هم در همین خیابان زندگی می‌کند.

علیرضا بسکابادی تقریبا زندگی‌اش را در یک خیابان گذرانده است؛ خیابانی که مشابه فامیلی‌اوست. ۴۸سال پیش، وقتی کودک بود، همراه خانواده‌اش از روستا به شهر آمد و در خیابان شهید‌بسکابادی ساکن شد؛ همان‌جا ازدواج کرد، بچه‌هایش را بزرگ کرد و هنوز هم در همین خیابان زندگی می‌کند. جوشکاری را از پدرش یاد گرفت و حالا هم با همان مهارت، روزگار می‌گذراند.

اما او فقط یک جوشکار ساده نیست. دلش برای محله‌اش می‌تپد، عضو هیئت‌امنای مسجد حضرت زهرا (س) است و چهره‌ای آشنا برای همه اهالی. حالا که از گذشته‌اش می‌گوید، می‌شود ردّ خاطراتش را در تک‌تک کوچه‌های محله‌اش دید.

مسجد جوادالائمه (ع) قدیمی‌ترین مسجد خیابان شهید بسکابادی در محله بسکابادی است. ساختش سال‌۶۱ به پایان رسید. آن‌موقع من هنوز بچه بودم و فقط چهاردیواری ساده‌ای از مسجد بالا رفته بود، اما با همین وضعیت هم اهالی برای عزاداری در آن دور هم جمع می‌شدند.

 

خاطرات کودکی تا بزرگ‌سالی علیرضا بسکابادی در محله شهیدبسکابادی

نوجوان که بودم، در یک کارخانه پلاستیک‌سازی کوچک در خیابان شهید بسکابادی۲۲، متعلق به آقای آماده، کار می‌کردم. شب‌ها چندساعتی سرِ کار بودم و صبح‌ها می‌رفتم مدرسه. در این کارخانه با ضایعات پلاستیک، دبه‌های بیست‌لیتری و توپ‌های پلاستیکی درست می‌کردیم. حالا اینجا جوشکاری شده است.

 

خاطرات کودکی تا بزرگ‌سالی علیرضا بسکابادی در محله شهیدبسکابادی

انتهای این خیابان پایانه اتوبوس‌رانی است؛ پایانه‌ای که راه‌اندازی‌اش حاصل سال‌ها پیگیری و بحث در جلسات شورای اجتماعی محله بود. پایانه بعد‌از کلی تلاش، بالاخره شش‌سال پیش راه افتاد و از آن زمان، رفت‌وآمد برای اهالی خیلی راحت‌تر شده است.

 

خاطرات کودکی تا بزرگ‌سالی علیرضا بسکابادی در محله شهیدبسکابادی

در انتهای خیابان شهید بسکابادی، هنرستان حاج‌مهدی و حاج هادی چیتی‌زاده قرار دارد؛ مدرسه‌ای که قبلا با نام راهنمایی ۱۲فروردین شناخته می‌شد و پسر من هم مدتی دانش‌آموز همین مدرسه بود.

 

خاطرات کودکی تا بزرگ‌سالی علیرضا بسکابادی در محله شهیدبسکابادی

شهید‌رجبعلی بسکابادی هم‌بازی دوران کودکی‌ام بود. دو‌سه‌سالی از من بزرگ‌تر بود، اما خیلی با هم صمیمی بودیم. هر‌روز بعد‌از مدرسه، با بچه‌های محل در زمین‌های خالی اطراف همین‌جا فوتبال بازی می‌کردیم. وقتی شهید شد، همه محله عزادار شد. چند‌سال بعد، نام خیابان را به یاد او تغییر دادند. پیش از آن، نام این خیابان «شهید‌طالقانی» بود.

 

خاطرات کودکی تا بزرگ‌سالی علیرضا بسکابادی در محله شهیدبسکابادی

یکی از مساجد فعال محله ما، مسجد حضرت زهرا (س) است که این روز‌ها مشغول توسعه و بازسازی آن هستیم. سال‌۱۳۹۰، رجبعلی بسکابادی، پدر شهید‌بسکابادی، این زمین را برای ساخت مسجد وقف کرد. بعد از آن، ما اهالی محله دست به دست هم دادیم و این مسجد را ساختیم. حالا هم من عضو هیئت‌امنای همین مسجد هستم.

 

* این گزارش دوشنبه ۲۵ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۸ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44