انگار همین دیروز بود که بچهها در گندمزار و کوچهباغهای محمدآباد بازی میکردند و پا در نهر وسط کوچه میگذاشتند. حالا پس از سالها اینجا بهجای گل و شبدر، خانهها سبز شدهاند و آن نهر پرآب هم جایش را به خیابان آسفالت شده و پررفتوآمدی داده است.
این خیابان هنوز برای سیدعباس نجاتی یادآور همان خاطرات شیرین قدیمی است. او متولد سال۱۳۲۲ است و از معدود ساکنان قدیمی این محدوده محسوب میشود که قرار است ما را با خاطراتش همراه کند؛ از داستان خیّر معروف محله گرفته تا تنها خانه گنبدیشکلی که هنوز در انتهای خیابان باقیمانده و خراب نشده است.
روبهروی خانهمان درست در حدفاصل محمدآباد ۱۱ تا ۱۳ واقع در محله شهیدرستمی گودالی بود که به آن «سیلگاه» میگفتیم. آب باران به این گودال میریخت. خاک کف این گودال بعد از فرونشست سیلاب برای کشاورزان مفید بود و آن را برای زمینهای کشاورزیشان میبردند.
از نبش خیابان محمدآباد ۲۳ تا ۲۵ خانه و باغ حاج محمدتقی زنجانی بود که حالا چندین خانه، مغازه و انبار شده است. خانوادههای مستمند در ماه مبارک رمضان بهحساب او از قصابی محل گوشت میگرفتند. آخر ماه حاج محمدتقی میرفت و چوبخطشان را صاف میکرد.
قدیمیترین نانوایی محمدآباد متعلق به حاج حسین وارسته بود و پس از صدسال توسط پسرش رضا اداره میشود. در زمان کودتای سال۱۳۳۲، چون حاجحسین طرفدار مصدق بود، روزی چندنفر از مردم محله که بهاصطلاح طرفدار شاه بودند، ریختند داخل دکان و خانهاش و تمام اموالش را به یغما بردند.
تنها خانه قدیمی محمدآباد همین خانه گنبدی است که میبینید. قبلا همه خانهها به همین شکل گنبدی بودند و با خشت و آجر خام درست شده بودند.
این مسجد قدیمیترین مسجد محله است که ۱۱۸سال قدمت دارد. از پدرم و پدربزرگم شنیدم که مسجد ابوالفضلیهای محمدآباد را اهالی با خشت، گل و چوب و با دست خودشان ساختند.
محمدآباد قدیم دو قبرستان داشت. یکی کوچک بود و تقریبا مکانش میشود پشت مسجد ابوالفضلیها، دومی هم انتهای محمدآباد بود که بخش بزرگی از آن حالا زیر آسفالت بزرگراه غدیر است. از آن قبرستان فقط بخشی مانده که تبدیل به بوستان شببو در انتهای محمدآباد شده است. محل قبر حاجمحمدتقی زنجانی میشود همان گوشه بوستان نزدیک بزرگراه.
* این گزارش دوشنبه ۱۹ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۴ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.