
ورزشکار محله آوینی مشهد، بدون حامی قهرمان شد
«حسن رضادادی» از آن دسته قهرمانانی است که در سکوت، افتخارآفرین میشوند و بدون حامی، مسیری پرپیچوخم را طی میکنند؛ مسیری که حتی به قهرمانی جهان نیز ختم میشود. او که متولد سال ۱۳۷۰ در محله گلشهر است، از همان کودکی با رویای تبدیل شدن به رزمیکاری مطرح، فعالیتهای ورزشیاش را شروع میکند و با وجود همه ناملایمتیها و محدودیتها، راهش را ادامه میدهد؛ راهی که پیمودنش سرشار از مقامهای استانی، کشوری و بینالمللی است.
امروز این کیوکوشینکار محله ما که مجوز مربیگری را نیز دارد، مشغول انجام تمرین برای شرکت در مسابقات نیمفصل لیگ است و هفتههای سختی را پیشرو دارد.
ژیمناستیککار حرفهای در سه تا هفتسالگی
میگوید: «از همان دوران کودکی، علاقه خاصی به رشتههای رزمی داشتم، اما آن زمان پدرم صلاح دید که وارد رشته ژیمناستیک شوم.» چرایش هم به سنوسال حسن بازمیگشت؛ او سه سال بیشتر نداشت و بسیار کوچکتر از آن بود که مناسب رشتههای رزمی باشد. پدرش معتقد بود هنوز برای ورود او به رشتههای رزمی خیلی زود است و برای شروع باید «ژیمناستیک» کار کند تا بدنش آماده شود.
این میشود که پنجسال بهطور حرفهای به این رشته رومیآورد. رضادادی که پس از گذر این همه سال از این انتخاب پدرش راضی است، تعریف میکند: «ژیمناستیک خیلی کمکم کرد؛ چون فعالیت در این رشته، بهدلیل داشتن حرکات کششی، در سنین کم بسیار مفید است و موجب رشد فیزیکی فرد میشود، درست برعکس رشتههای رزمی که جلوی رشد مفید جسمی را میگیرد.»
۱۷ سال فعالیت در رشته کیوکوشین
رضادادی با این وجود در هفتسالگی به آرزویش میرسد؛ «هفتسالم که شد، ژیمناستیک را رها کردم و پدرم نیز من را نزد استاد یساقی برد و از آن روز دونفری با هم کیوکوشین را شروع کردیم.» نام پدرش که بهمیان میآید، گریزی میزند به آن روزهایی که پدرش کوهنورد و عضو هیئت کوهنوردی استان و فاتح دماوند بوده و او نیز هرازگاهی به طور تفریحی همراهیاش میکرده است.
او که اکنون ۱۷ سالی میشود که بهطور حرفهای در رشته «کیوکوشین» فعالیت میکند، دارای «دان سه» این هنر رزمی است. رضادادی کمی هم از مراحلی که برای رسیدن به این درجه رزمی پشت سر گذاشته است، میگوید: «سال ۱۳۸۱ همزمان با گرفتن کمربند مشکی از استاد یساقی، برای نخستینبار در مسابقات استانی شرکت کردم و مقام اول را بهدست آوردم.» این موفقیت، او را تشویق میکند تا هرسال در مسابقات مختلف، شرکت و هربار نیز مقامهای افتخارآمیزی را از آن خود کند.
دریافت دان دو و سه کیوکوشین
رضادادی پنج سال بعد موفق به دریافت «دان دو» میشود؛ «سال ۱۳۸۶ بود که دان دو را از استاد یساقی گرفتم.» رضادادی یکبار دیگر نیز استاد خود را تغییر داده و نزد «حسینپور» به تمرینهایش ادامه میدهد؛ «دان سوم کیوکوشین را نزد استاد حسینپور گرفتم.»
او در توضیح اینکه چرا گرفتن یک کمربند، پنج سال طول کشیده، به سن کمش اشاره و یادآوری میکند: «آن زمان شرایط سنی خاصی را برای گرفتن دان دو تعیین کرده بودند و ازآنجاییکه سنم کم بود، باید این مدت را منتظر میماندم تا به رده بالاتر بروم؛ البته امروز دیگر اینگونه نیست و بهراحتی کمربند میدهند.» این رزمیکار محله گلشهر به این نکته هم اشاره میکند که: «هرچه کمربندها بالاتر میرود، باید مدت زمان بیشتری را صرف آموختن و دیدن کنی تا بتوانی به درجه بالاتر برسی، اما برای من آموختن هنر رزمی و رسیدن به قهرمانی مهم است.»
۱۳۹۲؛ قهرمانی جهان در مسابقات آذربایجان
موفقیتهای رضادادی تا جایی پیش میرود که در سال ۱۳۹۲ با حمایت یکی از موسسات مالیواعتباری، میتواند در مسابقات جهانی که در کشور آذربایجان برگزار شده بود، شرکت کرده و مقام اول در وزن ۷۰ کیلوگرم را از آن خود کند.
او در طول دو روز مسابقهای که در آذربایجان داشت، با حریفانی از کشورهای قزاقستان، تاجیکستان و ایران مبارزه کرد و توانست همه آنها را پشت سر بگذارد و مدال قهرمانی را تصاحب کند، اما این خوشی دیری نمیپاید و به گفته خودش، لحظه بازگشتشان به ایران خلاف چیزی بود که تصور میکردند؛ «از طرف فدراسیون و هیئت، هیچکس برای استقبالمان نیامده بود، حتی بعد از آن هم هیچ واکنشی به این قهرمانی نشان ندادند. حداقل کاری که میتوانستند بکنند، گفتن یک خداقوت بود که آن را هم دریغ کردند.»
در مسابقات انتخابی اعزامی اول شدم اما...
پس از این قهرمانی، مسابقات ژاپن پیش میآید؛ «سال گذشته در مسابقات انتخابی اعزامی به ژاپن شرکت کردم و مقام اول را بهدست آوردم، اما بهدلیل شرایط نامناسب مالی، موفق به رفتن نشدم.» او که هنوز خاطره تلخ این مسئله گوشه ذهنش سنگینی میکند، از وعدههای به سرانجامنرسیده مسئولان سخن بهمیان میآورد و میگوید: «آن زمان مسئولان قول دادند که هزینه سفر را بپردازند تا من بتوانم در مسابقات ژاپن شرکت کنم، اما این کار را نکردند و به جایش فرد دیگری را جایگزین من کردند و به ژاپن فرستادند.»
جایگزینم در مسابقات انتخابی، مقام نیاورده بود!
به گفته این رزمیکار، فردی که به جای او راهی ژاپن شد، حتی در مسابقات انتخابی هم مقام نیاورده بود. بعد هم تاکید میکند: «چنین افرادی که نمونهاش را زیاد داریم، وقتی در ایران نمیتوانند مقام بیاورند، در مسابقات بینالمللی هم شکست خواهند خورد.» رضادادی که از رفتن به ژاپن و شرکت در مسابقات قهرمانی جهانی بازمانده بود، از تبعیضها و بیانصافیها سرخورده و بیانگیزه شده و همه زحماتش را بربادرفته تلقی میکند. خودش باور دارد که اگر برای اعزام به این مسابقه حمایت میشد، احتمالا مقام میآورد.
حمایتهای مالی؛ انگیزه ادامه کار قهرمانان
اما او هم مانند خیلی از رزمیکاران، گلایهها و درددلهایی دارد که گاهی تهدیدی بوده برای انگیزهاش به ادامه کار؛ «بزرگترین مشکلی که با آن درگیر هستیم، مسئله مالی است. زمانی که فرد قدم در مسیر ورزش حرفهای میگذارد، برای اینکه بتواند در مسابقات خارجی شرکت کند، باید وضعیت مالیاش عالی باشد.» آنگونه که رضادادی توضیح میدهد، شرکت در هر مسابقه خارجی هزینههای زیادی دارد که خیلیها توان پرداختش را ندارند. این قهرمان رشته کیوکوشین تاکید میکند: «مسئله مالی و حمایتها در این زمینه به ورزشکار حرفهای انگیزه میدهد.»
رضادادی از قهرمانان رزمیکاری هم سخن به میان میآورد که ۳۰ سال ورزش حرفهای کردهاند، اما امیدی ندارند به اینکه از این راه تامین مالی شوند؛ «اگر این قهرمانان تامین مالی میشدند، به این زودیها به سمت مربیگری نمیرفتند.»
جوایزی که ندادنش، بهتر است
نکته دیگری که موجب ناراحتی او و سایر رزمیکاران شده است، مسئله اهدای جوایز از سوی مسئولان فدراسیون و سبک است؛ «مثلا فردی مقام قهرمانی را از آن خود کرده است، اما تقریبا جایزهای در کار نیست و اگر هم چیزی بدهند، در حد ۱۰۰ هزار تومان به همراه مدال، کاپ و حکم مسابقه است.»
هفتسالم که شد، ژیمناستیک را رها کردم و پدرم من را نزد استاد یساقی برد و از آن روز دونفری کیوکوشین را شروع کردیم
سالن اختصاصی استاندارد نداریم
انتقاد دیگری که رضادادی دارد، به امکانات و تجهیزات ورزشی بازمیگردد؛ «شرایط سالنهای ورزشهای رزمی خیلی بد و نامناسب است، بهطوریکه در محدوده طلاب اصلا سالن ورزشی حرفهای وجود ندارد و بچهها ناچار به استفاده از مکانهای کوچک و غیراستاندارد در زیرزمینهای مساجد یا خانهها هستند، بنابراین از مسئولان تقاضا دارم که سالنی اختصاصی برای ورزشهای رزمی ایجاد کنند.»
ناشناخته ماندن کیوکوشین
رضادادی، کیوکوشین را از آن دسته ورزشهایی معرفی میکند که ناشناخته مانده است. به باور او، از آنجایی که این رشته تبلیغات تلویزیونی ندارد، مشکلاتی را بهوجود آورده است: «یکی از دلایل کاهش پیشرفت رشته کیوکوشین، ناشناخته بودن آن در بین مردم و اسپانسرهاست و به همین دلیل علاقهمندان به آن نیز اندک هستند.»
توضیحات او میرسد به اینجا که: «اگر تبلیغات برای این رشته رزمی بیشتر بود، اسپانسرهای خصوصی هم تمایل بیشتری برای سرمایهگذاری روی آن از خود نشان میدادند و به این ترتیب بخشی از مشکلات برطرف میشد.» به باور این رزمیکار، اگر هزینههای مالی تامین شود، خیلیها به سمت این ورزش میآیند و با آمدنشان موجب رشد و ارتقای آن میشوند.
خودمانی با حسن رضادادی
- دوست نداشتید ژیمناستیک را ادامه دهید؟
نه. این رشته را دوست نداشتم.
- در رشتهتان اسطورهای هم دارید؟
نه، هیچکس، اما همیشه مبارزات قهرمانی رشتهام را نگاه میکنم و از نکات مثبت قهرمانان مختلف، الگو میگیرم.
- وقتی اولین کمربندتان را گرفتید، چه اتفاقی افتاد؟
خیلی خوشحال شدم، حتی پدرم شیرینی خرید و آورد باشگاه و بعدش هم برایم جایزه گرفت. بستگان نزدیک هم هرکدامشان هدیهای برایم آوردند.
- مادر یا پدرتان هیچوقت با فعالیت ورزشیتان مخالفت نکردند؟
نه. پدرم اصلیترین مشوقم بود و مادرم هم در این مسیر خیلی کمکم کرد تا بتوانم در کنار درسم، به ورزش هم برسم. حمایتها و تشویقهای آنها خیلی به من کمک کرد و انگیزه داد.
- شما بهعنوان مربی، تاکنون چند هنرجو را تعلیم دادهاید؟
ازآنجاییکه مربیگری وقتگیر است و ترجیح میدهم همه وقت و توانم را برای تمرینهای خودم بگذارم تا از هدف نهاییام که قهرمانی است، دور نشوم.
- چرا شرکت در مسابقات جهانی برای ورزشکاران مهم است؟
چون ورزشکار تلاش میکند که پلههای پیشرفت را بهترتیب در قهرمانی استانی، کشوری و جهانی طی کند و هر روز به درجات بالاتری برسد. درواقع موفقیت در مسابقات جهانی، اعتمادبهنفسی به فرد میدهد که میتواند این پیروزی را به سایر بخشهای زندگیاش هم سرایت دهد و دوست دارد در همه حوزهها بهترین باشد.
- در مسابقات آذربایجان، کدام حریفتان سرسختتر بود؟
حریف تاجیکی از همه سرسختتر بود، اما سرانجام موفق به شکستش شدم.
- بازماندنتان از مسابقات ژاپن، خیلی ناراحتتان کرد، مگر این مسابقه چه اهمیتی داشت؟
ازآنجاییکه ژاپن بنیانگذار این رشته است، مسابقاتش در سطح حرفهای و معتبر برگزار میشود و هرکس که موفق به شرکت در آن شود، این مسئله برایش اعتبار زیادی را به همراه دارد. این مسابقه آنقدر اهمیت دارد که خیلیها با وجودی که میدانند شانس پیروزی ندارند، با هزینه شخصی و فقط برای مطرح شدن نامشان، در آن شرکت میکنند.
- بدترین خاطرهای که دارید؟
پدرم فوت کرده بود و زمانی هم که با عنوان قهرمانی از تاجیکستان بازگشتم و فقط مادرم را دیدم که به استقبالم آمده است، جای خالی او را بیشتر از همیشه حس کردم.
- بهترین خاطرهتان؟
قهرمانی در مسابقات تاجیکستان.
- حرف آخرتان را تقدیم چه کسی میکنید؟
مادر و پدرم؛ خیلی دوستتان دارم!
* این گزارش در شماره ۱۶۸ شهرآرامحله منطقه ۵ مورخ ۱۳ مهرماه ۱۳۹۴ منتشر شده است.