
اگر در میان اخبار چهارده سال پیش مشهد جستوجو کنید، متوجه میشوید که طرح پرداخت الکترونیک هزینه اتوبوس شهری از ۲۴ اسفند۱۳۸۹ بهصورت آزمایشی در خط۱۴ ناوگان اتوبوسرانی مشهد شروع شد. سادهترش این میشود که از این تاریخ خدماترسانی طرح «منکارت» با نصب تجهیزات روی ۱۴۷دستگاه اتوبوس شهری در مسیر پایانه آزادی تا پایانه الهیه آغاز شد.
طرح خداحافظی با بلیتهای کاغذی اتوبوس هم از همین تاریخ کلید خورد و مردم و زائران مشهد بهمرور یاد گرفتند که باید بهجای بلیتهای کاغذی یک کارت الکترونیکی تهیه کنند و برای پرداخت کرایه سفر شهری خود، آن را مقابل دستگاه کارتخوان اتوبوس قرار دهند. در گزارش پیشرو نگاهی داشتهایم به حضور و زوال همین بلیتهای کاغذی در سیستم حملونقل عمومی مشهد.
بخشی از اطلاعات این گزارش برای نخستینبار منتشر میشود.
برای پرداختن به سابقه بلیتهای کاغذی، قبل از هرچیز باید نگاهی داشته باشیم به ورود و فعالیت اتوبوسها در شهر مشهد. آنطور که نویسندگان «گزارش مکتب شاپور» ۱ گزارش دادهاند، مشهد در سال۱۳۱۳خورشیدی «۱۵۳ اتومبیل شخصی، ۴۷ درشکه شخصی، ۱۷۷ درشکه کرایهای و سیزده اتوبوس» داشته است. منظور از اتوبوس در این گزارش اتوبوس بین شهری است که از یکی از گاراژهای «نشان، بلشین، وطن، حسینی و سرویس پست حسینی» در آن روزگار مسافران را از مبدأ مشهد یا به مقصد این شهر جابهجا میکردهاند.
عمده جابهجایی مسافران درونشهری مشهد در این سال و سالهای قبل بر عهده همان درشکههای کرایهای بوده است که جمعیت ۳۲هزارتا۴۰ هزارنفری این شهر را در خیابانها و معابر شهر جابهجا میکردهاند.
گزارش مکتب شاپور هیچ اشارهای به اتوبوسهای درونشهری مشهد در سال۱۳۱۳خورشیدی ندارد؛ ازاینرو عمده پژوهشگران ارجمندی، چون مهدیسیدیفرخد در کتاب «نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد» به اعتبار آمار تخمینی که آقای کسرائی، متخصص قدیم شهربانی خراسان، در اختیار نویسنده گذاشته، چنین نگاشتهاند که «از سال ۱۳۱۰تا۱۳۲۰شمسی باز هم مهمترین وسیله نقلیه عمومی داخل شهر را درشکهها تشکیل میدادند که به مقدار قابل ملاحظهای بر تعداد آنها افزوده شد.
در سالهای بین ۱۳۱۷و۱۳۱۹ تعداد درشکهها به حدود ۱۵۰ دستگاه بالغ گردید. در سال۱۳۱۸ ابتدا دو دستگاه اتوبوس شهری در مشهد به کار افتاد که مسیر آن از فلکه شمالی به خیابانهای نادری، شاهرضا خسروی و پهلوی و مراجعت از همان طریق بود، ولی بهعلت اینکه بسیار کند و بطئی حرکت میکرد و مسیر آن مورد دلخواه همه مردم نبود، در ابتدا استقبالی از آن نشد.»
غلامرضا آذریخاکستر، دیگر پژوهشگر ارجمند مشهدی، نیز به همین استناد در مقاله «روایتی از اتوبوس و اتوبوسرانی مشهد از سال۱۳۱۸ تا امروز» نوشته است: «تحولات اجتماعی در دهه دوم قرن حاضر، توسعه شهر مشهد و افزایش جمعیت سبب شد تا در سال۱۳۱۸، به همت شخصی به نام بابای هندی و شخصی دیگر به نام علیمحمدخان، دو دستگاه اتوبوس در شهر مشهد مشغول کار شود که مسیر اولیه آنها از فلکهشمالی به خیابان نادری، شاهرضا، خسروی، خیابان پهلوی و بالعکس بود. ولی بهعلت اینکه کند حرکت میکرد و مسیر آن دلخواه همه مردم نبود، در ابتدا استقبالی از آن نشد.».
اما باید گفت که اتوبوس درونشهری نهتنها حداقل یک دهه قبلتر از این تاریخ وارد مشهد شده بوده که گویا استقبال زیادی هم از آن میشده است. مؤید این حرف دو گزارش و بهنوعی «تظلم» صنف درشکهچی مشهد در سال۱۳۰۸خورشیدی است که در روزنامه آزادی چاپ شده است. جریده آزادی در شمارههای۴۵ و ۴۶ سال۴ خود که در ۲۶خرداد ۱۳۰۸خورشیدی منتشر شده، زیر تیتر «تظم» چنین نوشته است:
حضور مبارک حضرت مدیر محترم جریده شریفه آزادی دام بقائه
متظلما به عرض میرساند ما بدبختان صنف درشکهچی که یک صنف بزرگ این شهر محسوب میشویم، چندی است که بهواسطه اتومبیلهای کرایه شهری مخصوصا دو اتومبیل بزرگی که اخیرا شخصی هندی به کار انداخته است، داریم از میان میرویم و لابد ازمیانرفتن ما باعث به زمینخوردن و محو چندطبقه خواهد شد؛ زیرا الان در این شهر ۱۲۲درشکه بسته است که اینها ۲۳۴نفر سورچی، ۱۲۲مهتر و ۱۲۲نفر مالک دارد و این پانصد نفر هرکدام که چهار نفر نانخور داشته باشیم، ۲ هزارو ۵۰۰ نفر میشویم.
بهعلاوه چندین صنف دیگر که علاف و حداد و نعلبند و درشکه رنگ کن و سراج و نجار مخصوص باشند، بهواسطه همین عده درشکه کسب و زندگی میکنند که محوشدن ما، عده زیادی را بیپا کرده و محو میشوند.
دهات و کوهپایههای اطراف شهر را که اتومبیل کار میکند. در شهر نو، فقط دو کوچه و خیابان مهم و بالاخره دو محل در شهر هست که درشکهرو است، زیرا سایر محلات از قبیل عیدگاه و نوغان و پایینخیابان و سرشور که کوچه صاف درشکهرو ندارد که ما در آن محلات کار کنیم و این دو محل ارگ و سراب را هم که اتومبیلها احاطه کرده و راهی به ما درشکهچیها نمیدهند، در این صورت ما چگونه میتوانیم کسب نماییم هم خودمان و سایر اصناف مربوط به ما گذران کرده، هم مالیات دولت را بپردازیم؟! نه این است که ازمیانرفتن ما بدبختان در حد خود صدمه بزرگی به رعایای این شهر بوده و لطمه به مالیه دولت خواهد بود؟
پس از برای خدا فکری به حال ما بدبختان بفرمایید که از پریشانی و قرض و بیکاری و خرج تمام شدیم. هرچند به حضرت اشرف ایالت کبری و حضرت آقای رئیس محترم نظمیه هم عرض نموده و منتظر بذلتوجه و مرحمت هستیم.
این عریضه به امضای ۷۵درشکهچی، پنج نفر حداد، دو نفر سراج، چهار نفر نقاش، یازده نفر علاف و شش نفر نعلبند رسیده است و روزنامه آزادی نیز ذیل آن نوشته است: «ما عطف توجهات خیرخواهانه اولیای محترم امور را بهسوی یک عده بدبخت که دارند از هستی ساقط میشوند، به نام حمایت اتباع و حفظ رعایای ایران تقاضا مینماییم. نمره اعلان۱۰۴۷.»
این روزنامه همچنین چند روز بعد در شماره۵۱ به تاریخ ۶تیر۱۳۰۸ مینویسد:
به منفعت «شیر و خورشید سرخ»
«در چند شماره قبل تظلم صنف درشکهچی را درج نموده و تقاضای عطف توجه اولیای دولت را به حال اَسف اشتمال آنها نموده بودم.
اینک بهموجب سندی که به اداره آزادی سپردهاند صنف درشکهچی حاضر است درصورتیکه مساعدتی به احوال آنها شد که بتوانند کمافیالسابق کار کنند روزی ۱۰ تومان که ماهی سیصد تومان باشد، بهطور اعانه مرتبا به صندوق شیر و خورشید سرخ خراسان بدهند. ما از دو نقطهنظر عطف توجه به حال آن بدبختان را خواهانیم:
اولا- اینکه یک صنف مهم اتباع داخله نباید بهواسطه چند هندی از میان برود. ثانیا- ماهی سیصد تومان اعانه مرتبا به صندوق جمعیت شیر و خورشید سرخ دادن کمک مهمی است که طبعا مساعدت به احوال را ایجاب مینماید.»
گزارشهای آزادی، اطلاعات ارزشمندی دارد؛ نخست اینکه میگوید ورود اتوبوسهای درونشهری به مشهد قبل از سال۱۳۰۸خورشیدی و احتمالا سال ۱۳۰۷خورشیدی است که رونق کارشان باعث شده است دستاندرکاران ۱۲۲درشکه مشهد در خرداد سال۱۳۰۸خورشیدی به رئیس نظمیه و روزنامه آزادی عریضه بنویسند و تقاضای کمک کنند. رونق اتوبوسهای مشهد را میتوان به وضوح در خبر دوم روزنامه آزادی در ۶تیر۱۳۰۸ دید، آنجا که حاضر میشوند «ماهی سیصد تومان باشد، بهطور اعانه مرتبا به صندوق شیر و خورشید سرخ خراسان بدهند»، اگر «مساعدتی به احوال آنها» بشود.
دیگر نکته مهم این است که نخستین اتوبوسدار مشهد شخصی به نام «بابای هندی» است که در آن سال دو اتوبوس داشته است. این گزارش همچنین از فعالیت دیگر اتوموبیلهای شخصی در امر مسافرکشی مشهد خبر میدهد که مهمترین و بزرگترینشان همین دو اتوبوس بابای هندی است.
۱- این گزارش در سال۱۳۸۸ با عنوان «مشهد در آغاز قرن ۱۴ خورشیدی» با تصحیح و توضیح مهدیسیدی و با همکاری و اهتمام مرکز پژوهشهای شورای اسلامی و قطب علمی فردوسیشناسی و ادبیات خراسان دانشگاه فردوسی مشهد توسط انتشارات آهنگ قلم به چاپ رسیده است.
در سالهای دهه۲۰ قرن گذشته اگرچه هنوز هم از درشکه بهعنوان وسیله نقلیه عمومی مورداعتماد مردم یاد شده، اما تعداد اتوبوسهای شهری هم مرتبا افزایش یافته است و هماهنگ با توسعه شهر در این دهه خطوط اتوبوسرانی متعددی نیز احداث شده است.
بنا بر اطلاعاتی که در کتاب «نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد» توسط سرگردمسعود احمدزاده از بایگانی اداره راهنماییورانندگی مشهد استخراج شده است، در اواخر این دهه تعداد اتوبوسهای شهری مشهد به ۷۷دستگاه افزایش یافته است.
اما مشهد چطور به این تعداد اتوبوس درونشهری رسیده است. داستان ازاینقرار است که درآمد بالای اتوبوسهای شهری خیلیها را ترغیب میکند که وارد این حوزه شوند. از جمله کسانی که آمارشان موجود است و در سالهای بعد از بابایهندی و علیمحمدخان اتوبوسدار شدهاند میتوان به حسین باقری (دو دستگاه) و حسین طوسی (یک دستگاه) در سال۱۳۱۹، حاجسیدمحمدمزاری و حاجحسینمزاری (هرکدام یک دستگاه) در سال۱۳۲۱ و حاجیایمانی و حاجیاحمدی (هرکدام یک دستگاه ماشین) در سال۱۳۲۳ اشاره کرد که همگی در یکی از چهار خطی که از سال۱۳۲۴ تعریف شده است، مسافرکشی میکردهاند.
علیرضاحسینیمقدم در وبلاگ شخصی خود «تاج دولت ایران» گفتوگویی دارد با محمدبرومندرزاقی که در سال۱۳۲۸ راننده یک اتوبوس شورولت دماغدار بوده است. بنا به گفته برومندرزاقی «اتوبوس درونشهری در مسیر بست امامرضا (ع) به طرف بالاخیابان، ملک، چهارراهنادری، میدانشهدا (مجسمه)، دروازهقوچان، گوهرشاد، سراب، سعدی، بیمارستان امامرضا (ع) (شاهرضای سابق) و به عکس بود و بابت طی کردن این مسیر از هرمسافر یکریال میگرفتیم.
در آن زمان مشهد دارای چهار خط و هر خط نیز پانزده دستگاه اتوبوس داشت، ظرفیت این اتوبوسها سی نفر بود، ولی همواره پانزده نفر اضافه (سرپایی) سوار میشدند و ما بابت این مسئله، ۱۰ ریال جریمه میپرداختیم.
البته خیلی مواقع نیز وقتی از کنار پاسگاه شهربانی چهارراهنادری عبور میکردیم، از مسافران میخواستیم کف ماشین بشینند؛ اما بعدها که شهرداری مشهد اقدام به تأسیس شرکت واحد اتوبوسرانی کرد، موضوع غیرقانونی بودن سوار کردن مسافر سرپایی، قانونی شد. اتوبوسهای آن زمان شخصی و مربوط به اشخاص پولدار بود و یک نماینده از طرف او یا صاحب ماشین در اتوبوس مینشست و کرایهها را دریافت میکرد.»
آنچه مشخص است تا پایان دهه۳۰قرن گذشته نیز هنوز خبری از بلیت یا همان جواز کاغذی سوارشدن به اتوبوس نیست.
در تهران، اما شرایط پیچیدهتر است و فعالیت شرکتهای اتوبوسرانی خصوصی قانون و ضابطه خاصی ندارند و چنین شرایطی باعث شده است مجلس به سراغ ساماندهی وضعیت اتوبوسرانی برود. تصویب قانون تأسیس شرکت اتوبوسرانی عمومی در تاریخ ۱۶بهمن۱۳۳۱ در مجلس شورای ملی امتیاز اتوبوسرانی و نقل و انتقال مسافر بهطور دستهجمعی در داخل هر شهر و حومه آن را به شهرداری محل میدهد.
تبصرهیک این مصوبه چنین امتیازی را منوط به تشکیل یک شرکت واحد سهامی میکند که حداقل ۵۱ درصد سهام آن متعلق به شهرداری و بقیه متعلق به اتباع ایران ساکن محل باشد. آییننامه اجرای قانون تأسیس شرکت اتوبوسرانی البته در ۱۱بهمن۱۳۳۴ از سوی نخستوزیر ابلاغ شده و بهاینترتیب نخستین شرکت سهامی اتوبوسرانی عمومی کشور در تهران با عنوان «شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه» با سرمایه سیصدمیلیونریالی در ۲۵فروردین۱۳۳۵خورشیدی ثبت و فعال شده است.
تعداد خطوط اتوبوسرانی شهر مشهد در این دوره به استناد دفترچه راهنمای شهر ویژه مسافران (چاپ احتمالی شهریور۱۳۳۶ تا مرداد۱۳۳۸) پنج خط و نرخ اتوبوس برای هرنفر یک ریال بوده است. اگر چه اتوبوسداران این خطوط، خود، نظامی را برای چرخاندن امور طراحی کردهاند، اما هنوز خبری از شرکت واحد اتوبوسرانی مشهد نیست.
نهایتا آنطور که در اعلان یا «بشارت آگهی» منتشره حاجیباقری، مؤسس شرکت اتوبوسرانی مشهد، آمده است، این اتفاق در ۲۶تیر۱۳۴۴خورشیدی افتاده است؛ «تحول در امر اتوبوسرانی شهرستان مشهد که اهالی محترم مدتها در انتظار آن بوده و خواستار تشکیلات و تأسیسات منظم آن بودند، حسبالامر تیمسارمعظم سپهبدامیرعزیزی، نیابت تولیت عظما و استاندار محترم استان خراسان، با همکاری شهرداری شهربانی اداره راهنمایی و شرکت سهامی اتوتوکل بهمرحله اجرا درآمده و روز شنبه، بیستوششم تیرماه که مصادف با ولادت با سعادت حضرتختمیمرتبت محمدبنعبدالله(ص) و مولود مسعود سرور و رهبر عالم شیعه، حضرتامامجعفرصادق (ع)، میباشد، بهدست تیمسار سپهبدامیرعزیزی، استاندارمعظم و نیابت تولیتعظما، بهنام نامی شاهنشاه افتتاح خواهد شد و شرکت واحد اتوبوسرانی شهرستان مشهد رسما کار خود را آغاز و بهمناسبت تیمن و تبرک و میمنت این روز فرخنده تا ساعت۹ بعدازظهر آنروز به رایگان مسافران محترم را ایابوذهاب میدهد.»
در همین آگهی است که برای نخستینبار نامی از چاپ بلیت اتوبوس آمده است. در ادامه این بشارت آمده است: «اینک برای استحضار اهالی محترم شهرستان مشهد گزارش قسمتی از کارهای انجامشده و برنامه کار این شرکت بهشرح زیر اعلام میگردد:
۱. تهیه ۳۵ دستگاه اتوبوس مدرن آخرینسیستم که وسایل راحتی مسافرین محترم را ازهرجهت تأمین مینماید که بعدا نیز تدریجا به تعداد آنها اضافه خواهد شد؛
۲. تهیه سی دستگاه گیشه مدرن و لوکس جهت فروش بلیت که تا روز افتتاح شش دستگاه از آنها آماده و بقیه نیز تدریجا نصب خواهد گردید؛
۳. استخدام بهترین رانندگان و کمکرانندگان از لحاظ سوابق کار، سطح معلومات و آداب معاشرت در دو شیفت هشتساعتی؛
۴. استخدام بلیتفروش در خارج از اتوبوسها در ایستگاههای معینه در دو سرویس هشتساعتی؛
۵. تهیه لباس و کلاه متحدالشکل جهت رانندگان و کمکرانندگان در دو رنگ متمایز و مشخص؛
۶. طرح و تهیه آرم مخصوص شرکت با علامت گنبد و گلدسته حضرتعلیبنموسیالرضا (ع)؛
۷. تهیه آرم مخصوص و پلاک شماره جهت کارگران؛
۸. نصب تابلوهای راهنما در ابتدا و انتهای خطوط؛
۹. چاپ بلیت جهت رفاه و تسریع کار مسافرین محترم؛
۱۰. نصب صندوقهای مخصوص در ابتدای خطوط جهت شکایات و انتقادات مسافرین محترم.
البته آنطور که محمدبرومند رزاقی در گفتوگوی خود گفته است و از چند سند دیگر برمیآید، چاپ بلیت کاغذی به سال۱۳۴۷ موکول شده است؛ بااینحال نخستین اخباری که مربوط به قیمت بلیت و چک کردن آن آمده است مربوط به سال ۱۳۴۸ است.
در خبر اول که در صفحه۸ بخش سخن روز روزنامه کیهان شماره۷۷۰۱، تاریخ ۶ فروردین۱۳۴۸ آمده، کرایه یا همان بلیت همچنان یکریال بوده است؛ اما بنا بر آگهی شرکت واحد اتوبوسرانی مشهد و حومه که در روزنامه آفتابشرق ۱۵اردیبهشت۱۳۴۸ منتشر شده، چنین آمده است: «بهاطلاع عموم اهالی محترم میرساند از این تاریخ تا اطلاع ثانوی مشخصات بلیتهای مخصوص استفاده از اتوبوسهای شرکت واحد برای حومه مشهد بهشرح زیر خواهد بود:
بلیتهای پنجریالی دارای زمینه زرد و متن بنفش.
بلیتهای هفتریالی دارای زمینه آبی و متن قرمز.
بلیتهای دهریالی دارای زمینه سبز و متن آبی.
ضمنا بلیتهای سابق که اهالی محترم از باجههای شرکت خریداری نمودهاند و فاقد مشخصات فوقالذکر است، فقط تا آخر روز بیستم اردیبهشتماه٤٨ دارای اعتبار خواهد بود. مدیرعامل، سرگرد ایروانی.»
شکل ارائه هم آنطور که در اعتراض یکی از اهالی مشهد منتشره در روزنامه خراسان به تاریخ ۲۱مرداد۱۳۴۸ آمده، به اینصورت بوده است: «.. بهتر است مانند خطوط داخل شهر عمل گردد و هر یک از مسافرین بهمحض سوار شدن در اتوبوس بلیت ارائه و تسلیم نماید تا هم از تشریفات زائد که موجب معطلی و ناراحتی مسافرین میشود جلوگیری گردد و هم حقوق کنترلچیها صرفهجویی شود.»
به استناد خبر کوتاه صفحه۴ روزنامه اطلاعات، منتشره ۱۹مهر۱۳۵۲، انجمن شهر مشهد در جلسه شب ۱۸مهر۱۳۵۲ انحلال شرکت واحد و تبدیل آن به سازمان اتوبوسرانی را به تصویب رسانده است. از این سال چاپ بلیت کاغذی با شکلها و مبالغ مختلف ذیل نظارت سازمان اتوبوسرانی صورت گرفته است تا اینکه ۲۴اسفند۱۳۸۹ اعلام شد: از امروز هزینه اتوبوس شهری بهصورت الکترونیک و با «من کارت» پرداخت میشود.
از این تاریخ فرایند کنارگذاری بلیتهای کاغذی هم شروع شد تا اینکه نهایتا در یکمآذر۱۳۹۰، جشنواره «خداحافظی با بلیت کاغذی» نیز در مشهد برگزار شد. بهاینترتیب فعالیتهای پرهزینه، زمانبر و تااندازهای غیرقابلاعتماد مربوط به چاپ، توزیع و جمعآوری بلیتهای کاغذی برای همیشه کنار گذاشته شد و جای خود را به سیستم خودکار جمعآوری کرایه داد که امروز چهاردهسالگی خود را تمام کرد.
* این گزارش پنجشنبه ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۴۵۲ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.